گزارش ویژه سنی نیوز- میر حسین خوافی
تشیع امروزی مذهبی است که توسط صفویان در قرن دهم بر کشور ما با زور شمشیر تحمیل شد.
البته چون آخوندهای خونخوار شیعه صفوی چشمشان به باجی بود که بنام "خمس" از اموال مردم تصاحب میکردند، و با شمشیر مذهب آنرا حق خود مینامیدند، اهتمام آنها تنها به مناطق ثروتمند و آباد کشور بود. از اینروست که شمال کشور و مناطق سرسبز و شهرهای پردر آمد آن توسط شمشیر صفویت شیعه شدند، و مناطقی چون بلوچستان و جنوب و کردستان که از درآمد پایینی برخوردار بودند، و باج یا "خمس" خوبی برای آنها نداشت، به شکرانه خداوند، از هجوم ددمنشانه صفویت در امان ماند! در حقیقت فقر و ناداری این مناطق باعث حفظ توحید و خدا پرستی آنها شد!
شهرستان خواف در نوار مرز شرقی کشور با افغانستان، در 250 کیلومتری جنوب غربی مشهد، در استان خراسان رضوی فعلی واقع است از جمله مراکز بزرگ علمی مسلمانان در آن دوره محسوب میشد.
این شهرستان که امروزه 110 هزار نفر جمعیت دارد، در تاریخ گذشته وسعتی شاید ده برابر مساحت امروزی را دربر میگرفت.
به سعی وزیر دانشمند شاهرخ تیموری؛ "پیر احمد خوافی" در سال 848 هـ در 5 کیلومتری شهر در منطقهای که در آن زمان "خرد گرد" نامیده میشد مدرسه تاریخی به نام مدرسه غیاثیه بنا شد.
در این منطقه خردمندان ودانشمندان آنروز برای بحث و مباحثه و درس و تدریس گرد هم جمع میشدند، از اینرو این مرکز بزرگ علم ودانش به "خرد گرد" ـ محل گردهم آیی خردمندان ـ مشهور بود.
وقتی صفویان خونخوار مذهب تشیع خود را که با آزادی عقل و دانش، و با آزادی فطرت انسانی در تضاد بود، و در محور برخی حوادث مرده تاریخی، و بدعتها و رسومات جاهلانه، و خرافات میچرخید با زور شمشیر بر مردم تحمیل کرد، این شهرستان به کشتارگاه بزرگ صفویت خونخوار تبدیل شد.
آوردهاند که روزانه صفویهای آدم کش بین 200 تا 300 عالم و اندیشمند را از بالای دروازه یا طاق این مدرسه به سر میانداختند و علما و دانشمندان موحدی که بر شرکیات و خرافات آنها گردن خم نمیکردند، را اینچنین به شهادت میرساندند.
و از شدت حقد و کینهای که بر دانشمندان موحد داشتند، این مرکز علمی و پژوهشی را به "خر گرد" ـ محل گردهم آیی خرها ـ نام نهادند!!!
امروزه در سایه حکومت صفوی نوین همچنان نام "خر گرد" را بر تابلوها مینگارند، و گویا نمک بر زخم ملت مسلمان این شهر میپاشند!
البته تمامی تابلوهای قدیم، منجمله تابلویی که بر قبر یکی از یاران رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) که به "خواجه یار" ـ یار خواجه رسول الله ـ مشهور است، و در حومه شهر قرار دارد گواهی بر نام قدیم "خرد گرد" دارند.
صد اسفا!.. چه میتوان کرد با عقلیت متعصب و کجفهم و تنگ نظر صفویت تشنه بخون موحدانی که باج "خمس" نمیدهند، و با خدایشان بدون واسطه آخوندها و قبرها تماس میگیرند؟!
البته چون آخوندهای خونخوار شیعه صفوی چشمشان به باجی بود که بنام "خمس" از اموال مردم تصاحب میکردند، و با شمشیر مذهب آنرا حق خود مینامیدند، اهتمام آنها تنها به مناطق ثروتمند و آباد کشور بود. از اینروست که شمال کشور و مناطق سرسبز و شهرهای پردر آمد آن توسط شمشیر صفویت شیعه شدند، و مناطقی چون بلوچستان و جنوب و کردستان که از درآمد پایینی برخوردار بودند، و باج یا "خمس" خوبی برای آنها نداشت، به شکرانه خداوند، از هجوم ددمنشانه صفویت در امان ماند! در حقیقت فقر و ناداری این مناطق باعث حفظ توحید و خدا پرستی آنها شد!
شهرستان خواف در نوار مرز شرقی کشور با افغانستان، در 250 کیلومتری جنوب غربی مشهد، در استان خراسان رضوی فعلی واقع است از جمله مراکز بزرگ علمی مسلمانان در آن دوره محسوب میشد.
این شهرستان که امروزه 110 هزار نفر جمعیت دارد، در تاریخ گذشته وسعتی شاید ده برابر مساحت امروزی را دربر میگرفت.
به سعی وزیر دانشمند شاهرخ تیموری؛ "پیر احمد خوافی" در سال 848 هـ در 5 کیلومتری شهر در منطقهای که در آن زمان "خرد گرد" نامیده میشد مدرسه تاریخی به نام مدرسه غیاثیه بنا شد.
در این منطقه خردمندان ودانشمندان آنروز برای بحث و مباحثه و درس و تدریس گرد هم جمع میشدند، از اینرو این مرکز بزرگ علم ودانش به "خرد گرد" ـ محل گردهم آیی خردمندان ـ مشهور بود.
وقتی صفویان خونخوار مذهب تشیع خود را که با آزادی عقل و دانش، و با آزادی فطرت انسانی در تضاد بود، و در محور برخی حوادث مرده تاریخی، و بدعتها و رسومات جاهلانه، و خرافات میچرخید با زور شمشیر بر مردم تحمیل کرد، این شهرستان به کشتارگاه بزرگ صفویت خونخوار تبدیل شد.
آوردهاند که روزانه صفویهای آدم کش بین 200 تا 300 عالم و اندیشمند را از بالای دروازه یا طاق این مدرسه به سر میانداختند و علما و دانشمندان موحدی که بر شرکیات و خرافات آنها گردن خم نمیکردند، را اینچنین به شهادت میرساندند.
و از شدت حقد و کینهای که بر دانشمندان موحد داشتند، این مرکز علمی و پژوهشی را به "خر گرد" ـ محل گردهم آیی خرها ـ نام نهادند!!!
امروزه در سایه حکومت صفوی نوین همچنان نام "خر گرد" را بر تابلوها مینگارند، و گویا نمک بر زخم ملت مسلمان این شهر میپاشند!
البته تمامی تابلوهای قدیم، منجمله تابلویی که بر قبر یکی از یاران رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) که به "خواجه یار" ـ یار خواجه رسول الله ـ مشهور است، و در حومه شهر قرار دارد گواهی بر نام قدیم "خرد گرد" دارند.
صد اسفا!.. چه میتوان کرد با عقلیت متعصب و کجفهم و تنگ نظر صفویت تشنه بخون موحدانی که باج "خمس" نمیدهند، و با خدایشان بدون واسطه آخوندها و قبرها تماس میگیرند؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر