ساعاتی پیش بیانیه ی فرماندهی القاعده در ارتباط شهادت شیخ اسامه بن لادن رحمه الله بر روی سایتهای جهادی قرار گرفت.
در این بیانیه که از سوی مرکز رسانه ای فجر و به تاریخ سه شنبه 2 می 2011 صادر شده است، خبر شهادت شیخ اسامه بن لادن در روز دوشنبه در پاکستان تایید شده است. متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
(جماعت قاعدة الجهاد – فرماندهی کل)
عشتَ حمیداً و متَّ شهیداً
ستوده زیستی و با شهادت از دنیا رفتی
بیانیه ای در خصوص نبرد شجاعت و مردانگی و شهادت شیخ اسامه بن لادن رحمه الله حمد و سپاس از آن خداوندی که فرمود: «وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ» آل عمران 157.
و صلات و سلام بر پیام آورش صلی الله علیه و سلم، پیامبری که فرمود: «لوددت أنی أقتل فی سبیل الله ثم أحیا ثم أقتل ثم أحیا ثم أقتل»: « آروز داشتم که در راه الله کشته می شدم سپس زنده می شدم و باز کشته می-شدم دوباره زنده می شدم و باز کشته می شدم».
و صلات و سلام بر آل و اصحاب ایشان باد، کسانی که حق را با عدالت خویش گسترش دادند، و با جان خود از دین الله پاسداری کردند، و برای اعلای آن خون خود را تقدیم کردند «فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ» آل عمران 146
و صلات و سلام بر کسانی باد که تا روز واپسین، راه این بزرگواران را در پیش می گیرند و مانند ایشان جهاد کرده و صبر پیشه می کنند. اما بعد:
در یک روز تاریخی از روزهای عظیم امت اسلامی، و در شرایطی که هیچگاه برای مردان و قهرمانان این امت در طول حیات مبارک امت اسلام، تازگی نداشته و نخواهد داشت، و بر همان راه همواری که سابقین و گذشتگان برگزیده ی این امت آن را پیموده اند، شیخ مجاهد، رهبر زاهد و مهاجر فی سبیل الله، أبوعبدالله اسامه بن محمد بن لادن نیز جان خود را بخشید و در این راه کشته شد و در میدان صدق و راستی، حرفش را با عمل و ادعایش را با حجت، ثابت نمود تا بدینوسیله به کاروان عظیم این امت بپیوندد، کاروانی که با دسته های پیاپی از فرماندهان بزرگ و سربازان فداکار و سوارکاران سالار، امتداد یافته است، و او با پیوستن به این کاروان، اهانت و تحقیر علیه دینش را برنتافت، و زمام آن را تسلیم ـ دشمنان ـ نکرد و آن برای فرومایگان و خوارشدگان از مغضوب علیهم و ضالین (یهود و نصارا) ذلیل نگردانید. پاسخ سلاح را با سلاح و زور و قدرت را با زور و قدرت داد، در برابر سیاهی لشکر استبداد که با تمام وسائل و امکانات و هواپیماها و گروه ها و هوادارانش، در اوج غرور و خودستایی، بیرون آمده بود، ایستادگی کرد و جبروتش را به چالش کشاند و در مقابله با آن، عزم و اراده اش سست نگردید و توانش کم نشد. بلکه رو در رو همچون کوهی استوار در مقابلشان ایستاد و همچنان در سیل معرکه ای که به آن و امثال آن خو و الفت گرفته بود، غوطه ور گشت، و آن هنگامی بود که ـ نزد پروردگار ـ عذر یافت و امانت را ادا کرد تا آن لحظه که در مقابل گلوله های غدر و کفر سینه سپر کرد و روحش را تسلیم پروردگارش نمود، در حالی که زمزمه می کرد:
من یبذُلِ الروحَ الكریم لربِّه --- دفعاً لباطلهم فكیف يُلامُ
چگونه ملامت می شود، کسی که جان عزیزش را برای دفع باطل، تقدیم پروردگارش می کند.
و بدین سان حیات نورانیش، عزتمندانه خاتمه یافت، عزتی که سالها آرزویش را داشت و در حرص و شوق رسیدن به آن، زمین را جستجو کرد و سرانجام آن را دریافت و بشارت داد: که این شهادت در راه الله است، «وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ» فصلت 35
«به این خوی (و خلق عظیم) نمیرسند مگر كسانی كه دارای صبر و استقامت باشند، و بدان نمیرسند مگر كسانی كه بهره بزرگی (از ایمان و تقوا و اخلاق ستوده) داشته باشند.»
و هنوز هم این صدایش در افق ها طنین انداز است که: سعادتمند آن کسی است که خداوند او را به عنوان شهید برگزیند، و این گمان وی گمان عجز و ناتوانی نبود.
ومن ظن ممن یلاقی الحروب --- بأن لا یصاب فقد ظن عجزا
و هر که گمان برد کسی که با جنگ ها درگیر است، هرگز زخمی و یا کشته نمی شود، همانا گمانش، گمانش ظن و ناتوانی است.
بر امت اسلامی شهادت فرزند نیکش اسامه تبریک و تهنیت باد .. پس از زندگی مملوء از تلاش و صبر و عزیمت و تشویق به جهاد و بخشش و کرم و هجرت و سفر و نصیحت و حسن تدبیر و حکمت و تیزهوشی، عمر شیخ جهاد در این عصر به سر آمد تا خونش و کلماتش و موضع گیریشهایش و خاتمه اش همچون روحی در کالبد نسلهای امت اسلامی، دمیده شود و جاری گردد و امت اسلامی از او فراگرفت که عزت و پیروزی با خیالات و آرزوها محقق نمی گردد و رهبری، مقام و منصب نیست و عقائد و مبادی، تنها کلماتی زیبا نیستند که بر زبان جاری گردند و دین بوسیله اوقات فراغت و یا سخنان و اعمال پاره وقت پیروز نمی گردد و راه عزت در دنیا و آخرت برای هر آنکه بهایش را بپردازد و سختی هایش را تحمل کند، باز است و جز با صبر و یقین نمی توان به امامت در دین، دست یافت و سرمایه ی اصلی انسان صدق و اخلاص است.
اگر آمریکایی ها توانسته اند، اسامه را به قتل برسانند، این هرگز مایه ی شرم و عیب و عار نیست، مگر جز این است که قهرمانان راستین، تنها در میادین نبرد کشته می شوند، و مگر نه این است هر اجلی را تقدیری است؟ لیک ـ سئوال این است که ـ آمریکایی ها با تمام تبلیغات و مزدوران خود و وسایل و نظامیان و اطلاعات و دستگاه های امنیتی یشان، آیا می توانند آنچه را که شیخ اسامه بخاطرش زیست و در راه آن کشته شد، نابود کنند و به خاموشی کشانند؟ هیهات، هیهات، که شیخ اسامه، تشکیلات و سازمانی را بنا نکرد که با مرگش از هم پاشیده شود و با رفتنش متلاشی گردد.
«يُرِیدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» صف 8-9
«میخواهند نور (آئین) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند، ولی خدا نور (آئین) خود را كامل میگرداند، هرچند كه كافران دوست نداشته باشند*خدا است كه پیغمبر خود را همراه با هدایت و رهنمود (آسمانی) و آئین راستین (اسلام) فرستاده است تا این آئین را بر همه آئینهای دیگر چیره گرداند، هرچند مشركان دوست نداشته باشند.»
همانا این آیات، همچون نیزه هایی دقیق و مستقیم بر گردن این کران و لالان نفهم باقی خواهند ماند و دین خداوند الله تعالی ـ و جهاد فی سبیل الله ـ پیوسته استوار و پابرجا خواهد ماند و آرمان و عقاید آن را قلب هایی پاک حمل می کنند، و دست هایی پاک برای احیای آن کار خواهند کرد، و برای تمکین آن همواره گروهی صادق که از مخالفت مخالفان و خیانت فرومایگان متضرر نمی شوند، حرکت خواهند کرد تا آندم که وعده خداوند فرا می رسد.
شیخ اسامه بن لادن رحمه الله پیامبری نبود که در قرن بیست و یک مبعوث شده باشد، بلکه تنها مردی بود مسلمان از امت بزرگ اسلامی، کتاب خدا را محکم گرفت و دنیا را به قیامت فروخت و در این راه ـ ما او را چنین می پنداریم ـ آنگونه که شایسته بود تلاش کرد، دین خدا را رفعت بخشید و خداوند نیز او را رفعت و منزلت عنایت فرمود و چون کلمه و پرچمش را برافراشت، او را عزت و سربلندی داد و امت کفر را به واسطه ی او دچار رعب و وحشت نمود، زیرا او از کسی جز پروردگارش نترسید، و این امتی که اسامه را به دنیا آورد، امتی پربار و زاینده است و ـ بزودی ـ از رحم آن مردان و قهرمانانی امثال اسامه خارج خواهند شد از جانفشانی و فداکاری لذت می برند و صبر و پایداری به کامشان از هر چیزی شیرین تر است و زندگی را بر دشمنانشان تلخ و دروازه های آتش را به رویشان خواهند گشود. دانشگاه ایمان و قرآن و جهادی که اسامه بن لادن رحمه الله از آن فارغ التحصیل شد، درهایش هنوز باز است و هرگز بسته نخواهد شد، و کتاب پروردگار محفوظ است و آیات آن شامگاهان و در دل شب و در روز روشن تلاوت می شوند و هرگز محو نخواهند شد گرچه تمام دنیا برای محو آن جمع شوند.
چرا که امروز امت اسلامی بیش از هر زمان دیگری بسوی دین و فداکاری در راه عقیده و کسب قوت برای مواجهه با دشمنانش، روی آورده است، و بیش از هر زمان دیگری حقیقت مکر و نیرنگ های دشمنان را درک کرده است، و آن زمانی بود که نسلی پاک و متقی برای کاشتن نهال ـ جهاد و بیداری اسلامی ـ با شیخ اسامه رحمه الله و سایر برادرانش از فرماندهان و دعوتگران صالح، به نیکی همراه و سهیم شدند. نسلی که به ایمانش سربلند است و به اسلامش عزیز گشته و غرب کافر را خوار و ناچیز می شمارد و تمدن ساختگی و خیالی آن را زیر پا می گذارد، همان فرهنگ مسخرگی و پستی و بی بندوباری و دروغ. نسلی که کشته شدن رهبرانش نه تنها او را از دینش باز نمی گرداند و دچار تردید نمی کند، بلکه از آن غنیمتی می سازد برای تجدید و تحکیم عهد و پیمان با دین و عقیده اش، و با ایمان و یقین، این گفته ی پروردگار را تکرار می کند، که می فرماید:
«وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِینَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ * فَآتَاهُمُ اللّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» آل عمران 146-148
«و چه بسیار پیغمبرانی كه مردان خدای فراوانی به همراه آنان كارزار میكردهاند و به سبب چیزی كه در راه خدا بدانان میرسیده است (از قبیل: كشتهشدن برخی از یاران و مجروحشدن خود و دوستان) سست و ضعیف نمیشدهاند و زبونی نشان نمیدادهاند (و بلكه شكیبائی میكردهاند) و خداوند شكیبایان را دوست میدارد * و (این عمل ایشان به هنگام سختی بود، و در این وقت) گفتارشان جز این نبود كه میگفتند: پروردگارا! گناهانمان را ببخشای و از زیادهرویها و تندرویهایمان صرف نظر فرمای و گامهایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه كافران پیروز بگردان * پس خداوند پاداش این جهان را (با پیروز كردنشان بر دشمنان، و فراچنگ آوردن غنیمت و كرامت و عزّت) بدیشان داد، و پاداش نیكوی آخرت را (برای آنان تضمین كرد) و خداوند نیكوكاران را دوست میدارد.»
و اگر نور اسلام و جهاد با مرگ یا کشته شدن شخصی قابل خاموش شدن بود، مدت ها پیش با وفات سرور مخلوقات محمد صلی الله علیه و سلم خاموش می شد و اعراب جملگی مرتد می شدند، و یا همان روزی که امیرالمؤمنین عمر در محرابش غرق خون گشت، و عثمان در کنار مصحفش کشته شد و علی در راهش به قتل رسید، طومار آن پیچیده می شد. و چه بسیار رهبران و فرماندهانی که بر همین راه ایشان طی طریق کرده و شرق و غرب را با ذکر خود و فتوحات و جهادشان پرکردند، اما با کشته شدنشان نور حق خاموش نشد و پیروانشان در غیاب ایشان از دین و جهادشان بازنگشتند، بلکه کشته شدن رهبرانشان خشمشان را علیه دشمنان دو چندان کرد و بر اصرارشان برای گرفتن انتقام رهبرانشان افزود و در حالیکه پرچم حق همچنان در دستانشان بود، کلام پروردگار را تلاوت می کردند که می فرماید:
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً» احزاب 23
«در میان مؤمنان مردانی هستند كه با خدا راست بودهاند در پیمانی كه با او بستهاند. برخی پیمان خود را بسر بردهاند (و شربت شهادت سركشیدهاند) و برخی نیز در انتظارند (تا كی توفیق رفیق میگردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند كرد). آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادهاند (و كمترین انحراف و تزلزلی در كار خود پیدا نكردهاند.»
و ما بر همین اساس، در جماعت قاعدة الجهاد، با خداوند سبحانه و تعالی پیمان می بندیم ـ و از او یاری و ثبات و استقامت می خواهیم ـ که بر راه جهاد حرکت کنیم، همان راهی که فرماندهان ما و در رأس آنان شیخ اسامه، آن را پیمودند، بدون اینکه در این راه سهل انگاری کنیم و یا شک و تردیدی بخود راه دهیم، و هرگز از این راه منحرف نخواهیم شد و و از آن بدر نمی رویم، تا اینکه خداوند میان ما و دشمنانمان به حق حکم کند و همانا او بهترین حکم کنندگان است، و بعد از آن ما را آسیبی نمی رسد که پیروزی و نـصرت را با چشمان خود ببنیم و روز فتح را نظاره گر باشیم یا اینکه در این راه کشته شویم،
«فَلْيُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً» نساء 74
«باید در راه خدا كسانی جنگ كنند كه زندگی دنیا را به آخرت میفروشند (و فانی را با باقی معاوضه میكنند). و هر كس در راه خدا بجنگد و كشته شود و یا این كه پیروز گردد، (در هر دو صورت در آخرت) پاداش بزرگی بدو میدهیم.»
کما اینکه تأکید می کنیم که خون شیخ مجاهد اسامه بن لادن رحمه الله در نزد ما و در نزد هر مسلمانی، ارزشمندتر از آن است که بیهود هدر رود، بلکه به اذن خداوند سبحان این خون به نفرینی تبدیل خواهد شد که آمریکایی ها و مزدورانشان را در داخل و خارج سرزمینشان دنبال خواهد کرد و بزودی ـ به یاری خداوند ـ شادیشان را به اندوه مبدل خواهد ساخت، و اشک هایشان را با خونشان درهم می آمیزد، و سوگندی را که شیخ اسامه رحمه الله ادا کرد، بجای خواهیم آورد، که: فلن تنعم أمریكا ولا مَن یعیش فی أمریكا بالأمان حتى ینعمَ به أهلنا فی فلسطین: آمریکا و آنان که در آمریکا زندگی می کنند، هرگز طعم آسایش و امان را نخواهند چشید تا زمانیکه اهلمان در فلسطین این امن و آسایش را به خود نبینند. و بزودی سربازان اسلام فرد فرد و گروه گروه به دور از هر گونه خلل، خستگی، یأس، تسلیم شدن و یا ضعف و سستی، تدبیر کرده و نقشه خواهند کشید تا آنان را چنان به بدبختی و بیچارگی ای گرفتار سازند که از هول و شدت آن اطفالشان قبل از سالخوردگانشان، پیر شوند و سر سفید کنند.
و در اینجا ملت مسلمان پاکستان را که شیخ اسامه در خاک و دیارشان کشته شد، ندا می دهیم و فرا می-خوانیم که برخیزند و قیام کنند تا این عار و ننگی که مشتی از خائنان و سارقان بر پیشانی آنها گذاشته اند را بشویند و پاک کنند، همان خائنانی که همه چیز این امت را به دشمنان فروخته اند و احساسات این ملت شریف و مجاهد را پایمال کرده اند، آنها را فرا می خوانیم تا با انتفاضه ای محکم و فراگیر به پاخیزند تا سرزمینشان (پاکستان) را از لوث و نجاست آمریکایی ها که در زمین فساد به پا کرده اند، پاک بگردانند.
(إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ) رعد 11
«خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد مگر این كه آنان احوال خود را تغییر دهند.»
اضافه می کنیم که شیخ رحمه الله گویا قبل از رحلتش از دنیا، اصرار داشته تا در شادی امت اسلامیش اش بخاطر قیام ها و انقلاباتی که علیه ظلم و ظالمان به ثمر رسانده، سهیم باشد، و یک هفته قبل از شهادتش پیامی صوتی با محتوای تبریک، نصیحت و توجیه از او ضبط شده است که ـ ان شاء الله ـ بزودی آن را منتشر خواهیم کرد، ایشان پیامش را با این ابیات به پایان می رساند:
فقول الحق للطاغی --- هو العز هو البشرى
در مقابل طاغوت حق را بگو، که این عزت است و بشارت
هو الدربُ إلى الدنیا --- هو الدربُ إلى الأخرى
و این راه (سعادت) دنیاست، و این راه (سعادت) آخرت است
فإن شئتَ فمتْ عبداً --- وإن شئتَ فمت حرّا
حال اگر خواستی با اسارت و بردگی بمیر، و اگر خواستی با آزادی و آزادگی جان سپرو به آمریکایی ها در مورد هرگونه اهانت به جسد شیخ رحمه الله و یا تعرض و برخورد ناشایست با هرکدام از اعضای خانواده گرامیش حال چه زنده باشند و چه مرده، هشدار می دهیم و اینکه اجساد را به خانواده-هایشان تحویل دهد در غیر این صورت هر نوع اسائه ی ادب، درهای بیشتری را از شر را بر رویتان خواهد گشود که بخاطر آن فقط خود را سرزنش خواهید کرد. و عموم مسلمانان را برای ادای واجبشان جهت احقاق این حق، فرا می خوانیم.
همانا کارها چه قبل و چه بعد به سوی خدا بازمی گردند، و ستمکاران بزودی خواهند دانست كه بازگشتشان به كجا و سرنوشتشان چگونه است!!
والحمد لله رب العالمین، وصلى الله على نبینا محمدٍ وآله وسلم تسلیما كثیراً.
تنظیم قاعدة الجهاد/ القیادة العامة
سه شنبه 29جمادى الأولى1432هـ
برابر با: 3 می 2011 م