سنى نيوز: به گزارش خبرگزاری ایسنا، آیتالله مکارمشیرازی در پاسخ به یک استفتاء گفت که «یارانهها یک نوع هدیهاست و هدیه هم از نظر ما اگر سال بر آن بگذرد خمس دارد، ولی به خاطر مصالح و ملاحظاتی میگوییم امسال خمس یارانهها را به مقلدین میبخشیم».
(اگر خمس حق خداست شما غلط می فرمایید که می بخشید آخه شما چیکاره که حق خدا را می بخشید و در قوانین الهی دستکاری می کنید).
وی در مورد سالهای بعد گفت: «حالا ادامه پیدا کرد، آن وقت حکمش را سوال خواهند کرد و ما جواب خواهیم داد.»
(مانند علمای یهود که آیات الهی را به بهای اندک می فروختند و در مقابل پول احکام دین را تغییر می دادند).
در هفتههای گذشته و همزمان با اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها، چند تن از مراجع شیعه گفتند که یارانههای مستقیم در زمانی که قابل برداشت گردد میتواند شامل خمس شود.
ناگفته نماند که برای مراجع تقلید و آخوندهای شیاد و دین فروش شیعه مهم نیست که خمس از کجا بیاید آنچه مهم است این که مردم بیچاره و نادان باید خمس بدهند حتی این دجالان از گرفتن خمس کاباره ها و فاحشه خانه ها هم دریغ نمی کنند و این خمس جزيه ای است كه آخوندهای شيعه به ناحق از شيعيان می گیرند و در راه عیاشی و خوشگذرانی خود مصرف می کنند در حالیکه صدها هزار شیعۀفقیر در فقر و گرسنگی و دربدری دست و پا میزنند.
روحانیون شیعه در کشورهای صنعتی برای خود از پول خمس شیعیان کارخانه ها ساخته اند و بانکهای خارجی مملو از پول های جمع آوری شده خمس می باشد.
با نگاهی دقیق و تدبّری عمیق به کتاب خدا و سنّت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم به آسانی روشن میشود که زکات و خُمسی که اکنون بین شیعیان معروف و معمول است چندان ارتباطی به دین مبین اسلام که یگانه شاهراه سعادت دارین و تنها طریق وصول به فوز و فلاح در دنیا و آخرت است، ندارد.
بلکه میتوان گفت پارهای از آن ساختۀ آراء و بافتة أهواء رجالی است که چندان به حکمت احکام و حُرمت و عظمت اسلام توجهی نداشتهاند! و هم و غمشان پرکردن جیبهایشان بوده است وهمچنین این عمل از تعصبات جاهلانه و یا سیاست خصمانۀ عدّهای مُغرض مایه میگیرد.
اهميت اين حقايق در اين است كه هر كس از آن اطلاع يابد انقلاب كاملي در نظر و ديدگاه او به وجود ميآيد، و برداشتي كه در گذشته از خمس داشته است كاملاً تغيير میكند، و براي اولين بار فرق بسيار بزرگ سنّتهاي موروثي را با حقايق مجهول و ناشناخته در مييابد! كه بعد از آن براي آن كه به خاطر حقيقت عليه سنّت غلط و اشتباه بشورد به چيزي جز جرأت و شهامت و استقلال در اظهار نظر نياز نخواهد داشت.
برخي از اين حقايق عبارتند از:
حقيقت اول:
پرداختن خمس درآمدها به فقيه هيچ دليل ندارد و در منابع معتبر حديث شيعه هيچ اساس و ريشهاي ندارد.
حقيقت دوم:
اين از حقيقت اوّل بزرگتر و عجيبتر است! اما با وجود آن پوشيده و ناشناخته مانده و توده مردمي كه معتقدند پرداختن خمس واجب است از اين حقيقت خبر ندارند... اين حقيقت عبارت است از:
بسياري از روايتهايي كه از ائمه نقل شدهاند ميگويند كه لازم نيست شيعيان خمس بپردازند و به خصوص در زمان غيبت امام خمس از آنها ساقط است و تا ظهور (مهدي منتظر) اداي آن لازم نيست.
حقيقت سوم:
روايتها ميگويند دادن خمس به خود امام اگر حاضر باشد واجب نيست، بلكه پرداختن خمس مستحب است، و فرد مختار است كه آن را بپردازد يا نپردازد، و دادن خمس واجب نيست.
حقيقت چهارم:
اين حقيقت بسيار ناشناخته و هيجان انگيز است!!
علماي گذشته مذهب شيعه همانند شيخ مفيد (ت 413هـ)، سيد مرتضي علم الهدي (ت 436هـ) و شيخ الطائفه ابي جعفر طوسي (ت 460هـ) و غيره كه از پايههاي مذهب شيعه شمرده ميشوند هرگز بيان نكردهاند كه خمس بايد به فقها پرداخت شود، و بلكه اصلاً چنين چيزي به ذهن آنها خطور نكرده است.
حقيقت پنجم:
اين حقيقت بسيار شگفت انگيز است!!
اگر دادن خمس را به فقيه با دادن خمس به امام مقايسه كنيم اين حقيقت بلافاصله آشكار ميشود زيرا با مقايسه كردن اين دو امر خواهيم ديد كه هر دو حكم كاملاً با هم متضاد هستند........
حقيقت ششم:
در اصل نصف خمس به خود امام ميرسد، و آن حق خدا و پيامبرش صلی الله عليه وآله وسلم و خويشاوندان است، اما نصف ديگر آن حق يتيمان و مستمندان و واماندگان در راه از بنيهاشم است كه امام بايد آن را به اينها بپردازد، نه اينكه براي خودش بردارد.
حقيقت هفتم:
نظريه خمس به صورت اخير خمس را به دو نصف تقسيم ميكند- چنان كه در حقيقت ششم بيان شد- نصف آن به فقيه به عنوان نايب امام تعلق ميگيرد، و نصف ديگر آن به فقراي بنيهاشم (يتيمان و مستمندان و مسافران بنيهاشم) پرداخت ميشود، و از غني و توانگر ذكري به ميان نيامده است.
حقيقت هشتم:
براي دادن خمس به فقها هيچ دليلي نيست، و هيچ روايتي از هيچ امام معصومي نقل نشده است كه بگويد خمس اموال بايد بيرون كرده شود و به فقهاء داده شود.
برادران و خواهران مسلمان مي توانند این حقایق را مفصلا در کتابهایی که در بخش رد شبهات کتابخانه عقیده نشر گردیده مطالعه نمايند.
با فشار بر روی اسم كتاب آنرا داونلود نمایید: