دکتر رضا حسین بر تحلیل گر سیاسی سال ها پیش یک کامیون طلا گیر افتاد که از مرز بلوچستان عازم پاکستان بود. گزارش آن به همه دنیا فرستاده شد اما آخوند ها با کمال پررویی ادعا کردند که مس بوده است. قتل های زنجیره ای را سازمان دادند و مدعی شدند که عوامل خارجی این کا را کرده اند. تمام انتخابات ایران از روز اول مهندسی شده و همراه با تقلب های بزرگ بود، اما همیشه انها را قانونی و شرعی نشان دادند. رفسنجانی خیال میکرد که خامنه آیی آدم سست عنصر و قابل استفاده ای است؛ بهمین منظور، روایت جعل کرد که خمینی او را قابل رهبری دانسته است. هر روز تمام مقامات رژیم به مردم دروغ میگویند و در دروغ گویی چنان صداقتی نشان میدهند که گویی تمام حرف هایشان راست است.به گزارش روز یک‌شنبه خبرگزاری ایسنا، آیت‌الله مکارم‌شیرازی در پاسخ به یک استفتاء گفت که «یارانه‌ها یک نوع هدیه‌است و هدیه هم از نظر ما اگر سال بر آن بگذرد خمس دارد، ولی به خاطر مصالح و ملاحظاتی می‌گوییم امسال خمس یارانه‌ها را به مقلدین می‌بخشیم." بیانیه ی جالبی است. مکارم شیرازی ادعا میکند که ۲۰% یارانه ها به او و دیگر آخوندان تعلق دارد؛ یعنی ۲۰%یارانه ها که از جیب دولت احمدی نژاد خارج میشود باید به جیب ایت آلله ها برود، زیرا، بعقیده انها، به یارانه ها خمس تعلق میگیرد. تصورش را بکنید که چه مبلغ پولی به جیب چند آخوند میرود؛ در حالیکه ۴۹ ملیون ایرانی قبل از اجرای حکم یارانه ها زیر خط فقر زندگی میکردند. حالا همه کارشناسان معتقدند که حذف یارانه ها میزان فقر را در ایران افزایش میدهد و درامد ملا ها را چند برابر میکند. واقعا که پررویی آخوند ها مثل حماقت توده ها و خوش خیالی تحصیل کرده ها نا محدود است. آخوند اعلام کرده که یک پنجم اموال مردم به او تعلق دارد ولی چون او آدم مهربانی است، سهم خود را بمردم می بخشد.
به بینید که آخوند ها مردم را چطور تربیت کرده اند؟ اولا، هر شیعه باید از یک آخوند تقلید کند. بدین معنی که هرچه آخوند گفت به پذیرد و عمل کند ولی، آخوند،خود را مسوول عواقب رفتار های او نمیداند. دوم، یک شیعه باید کار بکند و مقداری از دسترنج خود را به آخوند، بعنوان سهم امام بپردازد. سوم، هر گاه یک شیعه خواست که به حج برود، اول باید مال خود را حلال بکند؛ گویی آخوند میتواند مال حرام را حلال بکند. حلال کردن مال از این قرار است که شخص شیعه پیش آخوند میرود و لیست اموال خود را به آخوند میدهد و سپس آخوند تعیین میکند که چقدر باید بدهد تا مالش حلال بشود. پس از آن یک دور چانه زنی شروع میگردد و بلاخره اخوند مبلغی میگیرد و مال او را حلال اعلام میکند. چهارم، افراد با توجه به این شیوه حلال سازی، دست بهر گونه فساد، دزدی و تقلب میزنند تا پول بدست بیاورند، چون اطمینان دارند که آخوند مال حرام را حلال میکند.
اگر بدقت بیندیدشیم، هیچ کاری در دنیا بهتر از شغل آخوندی وجود ندارد، زیرا نیاز بکار کردن ندارد، پول مفت بدست می اورد. اختیار مردم را بدست میگیرد. مردم نه تنها از او اطاعت مینمایند، بلکه دیگران را هم مجبور میکنند که از او تقلید کنند. و از همه بدتر، یک ملت را قانع میکند که تنها راه رستگاری شان همین است.
راستی که این عجیب ترین فریب جهان است. اما عجیب تر از آخوند ها مردم شیعه جهان هستند که این فریب بزرگ را باور کرده اند و در نتیجه بدبخت ترین مردم جهان شده اند ولی باز هم راضی هستند. هر گز نباید ظرفیت مردم را برای فریب خوردن دست کم گرفت. شاید این سخن ابراهام لینکلن در مورد ایرانیان درست نباشد که گفت همه مردم را نمیشود برای همیشه فریب داد، زیرا این مردم مرتبا، پشت سر هم، فریب خورده اند. هر بار که فریب خورده اند، بلا فاصله فهمیده اند و تصمیم گرفته اند که دیگر فریب نخورند؛ اما اندکی بعد، دوباره توسط همان گروه فریب خورده اند.
میزان فریب خوری به اندازه ای زیاد و مکرر بوده است که فریب دهندگان اطمینان یافته اند که همیشه میتوان‌ند مردم ایران را فریب دهند.
سال ها پیش یک کامیون طلا گیر افتاد که از مرز بلوچستان عازم پاکستان بود. گزارش آن به همه دنیا فرستاده شد اما آخوند ها با کمال پررویی ادعا کردند که مس بوده است. قتل های زنجیره ای را سازمان دادند و مدعی شدند که عوامل خارجی این کا را کرده اند. تمام انتخابات ایران از روز اول مهندسی شده و همراه با تقلب های بزرگ بود، اما همیشه انها را قانونی و شرعی نشان دادند. رفسنجانی خیال میکرد که خامنه آیی آدم سست عنصر و قابل استفاده ای است؛ بهمین منظور، روایت جعل کرد که خمینی او را قابل رهبری دانسته است. هر روز تمام مقامات رژیم به مردم دروغ میگویند و در دروغ گویی چنان صداقتی نشان میدهند که گویی تمام حرف هایشان راست است.
سی سال است که آخوند ها دارند دروغ میگویند و سی سال است که مردم را فریب میدهند و عجیب است که باز هم مردم فریب میخورند.
اکنون چشم به یک پنجم یارانه دوخته اند و از مردم بدبخت میخواهند که از پولی که از راه گدایی بدست می آورند، باز هم سهم انها را بدهند. این سخن صادق هدایت درست است، تا زمانی که آخوند نفوذ داشته باشد، ایران هر گز درست نخواهد شد. اگر شیعیان میخواهند ایران درست بشود، باید مذهب خود را به کلی عوض کنند و یا آنرا به کلی رها کنند.
ایمیل نویسنده: sarawani@aol.com
به بینید که آخوند ها مردم را چطور تربیت کرده اند؟ اولا، هر شیعه باید از یک آخوند تقلید کند. بدین معنی که هرچه آخوند گفت به پذیرد و عمل کند ولی، آخوند،خود را مسوول عواقب رفتار های او نمیداند. دوم، یک شیعه باید کار بکند و مقداری از دسترنج خود را به آخوند، بعنوان سهم امام بپردازد. سوم، هر گاه یک شیعه خواست که به حج برود، اول باید مال خود را حلال بکند؛ گویی آخوند میتواند مال حرام را حلال بکند. حلال کردن مال از این قرار است که شخص شیعه پیش آخوند میرود و لیست اموال خود را به آخوند میدهد و سپس آخوند تعیین میکند که چقدر باید بدهد تا مالش حلال بشود. پس از آن یک دور چانه زنی شروع میگردد و بلاخره اخوند مبلغی میگیرد و مال او را حلال اعلام میکند. چهارم، افراد با توجه به این شیوه حلال سازی، دست بهر گونه فساد، دزدی و تقلب میزنند تا پول بدست بیاورند، چون اطمینان دارند که آخوند مال حرام را حلال میکند.
اگر بدقت بیندیدشیم، هیچ کاری در دنیا بهتر از شغل آخوندی وجود ندارد، زیرا نیاز بکار کردن ندارد، پول مفت بدست می اورد. اختیار مردم را بدست میگیرد. مردم نه تنها از او اطاعت مینمایند، بلکه دیگران را هم مجبور میکنند که از او تقلید کنند. و از همه بدتر، یک ملت را قانع میکند که تنها راه رستگاری شان همین است.
راستی که این عجیب ترین فریب جهان است. اما عجیب تر از آخوند ها مردم شیعه جهان هستند که این فریب بزرگ را باور کرده اند و در نتیجه بدبخت ترین مردم جهان شده اند ولی باز هم راضی هستند. هر گز نباید ظرفیت مردم را برای فریب خوردن دست کم گرفت. شاید این سخن ابراهام لینکلن در مورد ایرانیان درست نباشد که گفت همه مردم را نمیشود برای همیشه فریب داد، زیرا این مردم مرتبا، پشت سر هم، فریب خورده اند. هر بار که فریب خورده اند، بلا فاصله فهمیده اند و تصمیم گرفته اند که دیگر فریب نخورند؛ اما اندکی بعد، دوباره توسط همان گروه فریب خورده اند.
میزان فریب خوری به اندازه ای زیاد و مکرر بوده است که فریب دهندگان اطمینان یافته اند که همیشه میتوان‌ند مردم ایران را فریب دهند.
سال ها پیش یک کامیون طلا گیر افتاد که از مرز بلوچستان عازم پاکستان بود. گزارش آن به همه دنیا فرستاده شد اما آخوند ها با کمال پررویی ادعا کردند که مس بوده است. قتل های زنجیره ای را سازمان دادند و مدعی شدند که عوامل خارجی این کا را کرده اند. تمام انتخابات ایران از روز اول مهندسی شده و همراه با تقلب های بزرگ بود، اما همیشه انها را قانونی و شرعی نشان دادند. رفسنجانی خیال میکرد که خامنه آیی آدم سست عنصر و قابل استفاده ای است؛ بهمین منظور، روایت جعل کرد که خمینی او را قابل رهبری دانسته است. هر روز تمام مقامات رژیم به مردم دروغ میگویند و در دروغ گویی چنان صداقتی نشان میدهند که گویی تمام حرف هایشان راست است.
سی سال است که آخوند ها دارند دروغ میگویند و سی سال است که مردم را فریب میدهند و عجیب است که باز هم مردم فریب میخورند.
اکنون چشم به یک پنجم یارانه دوخته اند و از مردم بدبخت میخواهند که از پولی که از راه گدایی بدست می آورند، باز هم سهم انها را بدهند. این سخن صادق هدایت درست است، تا زمانی که آخوند نفوذ داشته باشد، ایران هر گز درست نخواهد شد. اگر شیعیان میخواهند ایران درست بشود، باید مذهب خود را به کلی عوض کنند و یا آنرا به کلی رها کنند.
ایمیل نویسنده: sarawani@aol.com
برگرفته از : ایران گلو.بال
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر