دکتر سروش سهرابی
اقدام شاه اسماعیل برای برتری دادن مذهب شعیه در ایران احتمالا بزرگترین اشتباه تاریخی وی و سلسله صفوی بود. بویژه که این برتری به بهای کشتار بخش وسیعی از ایرانیان یعنی پیروان اهل تسنن انجام شد. سخن در اینجا بر سرحقانیت یا عدم حقانیت این یا آن مذهب نیست، بلکه بر سر پیامدهای یک گزینش تاریخی در مرحلهای معین از تحول کشور ماست. تقریبا بعد از دوران سلجوقی ما شاهد کشتارهای گسترده بنام مذهب در ایران نبوده ایم. سلسله صفوی از یک سو کوشید یک امپراتوری متمرکز در حدود تقریبی ایران تاریخی بوجود آورد و ازسوی دیگر مروج بی تحملی و کشتار مذهبی شد.
آنچه میخوانید بخش ششم از فشرده تاریخ تحلیلی ایران است که به همت دکتر سروش سهرابی تهیه و تدوین شده و برای انتشار دراختیار راه توده قرار گرفته است.
برآمد سلسله صفوی در اوایل سده شانزدهم میلادی یا بعبارتی آغاز دوران جدید و پایان سدههای میانه، رویدادی مهمی در تاریخ ایران و جهان است. اگر قبل از این دوران، روابط خارجی ایران اصولا به همسایگان بلاواسطه خود محدود میشد، از این پس ایران وارد روابط بینالمللی گردید. به نظر میرسد که تاریخ نگاران ایرانی، دوران صفویه را نه همچون آخرین بخت همپا شدن ایران با پیشرفتهای تمدن اروپایی و خروج از دوران تاریک پس از حمله مغول، که بصورت دوران هماوردی ایران و عثمانی در نظر میگیرند، هماوردی که در واقع از علل مهم انحطاط هر دو کشور بود.
دوران صفوی دوران آغاز ورود و تاثیر اروپاییان بر سیاست ایران بود. به همین دلیل برای آنکه خط سیر دوران صفوی و نقش تاریخی آن را بهتر درک کنیم باید بدانیم اروپا در آن زمان در چه نقطهای قرار داشت، به چه سمتی حرکت میکرد و ایران چه جایگاهی در سیاست اروپایی داشت.
مدارک تاریخی وجود گروههای نژادی مختلفی را در اروپا نشان میدهند. مهمترین آنها قبایل سلت در مناطقی از غرب اروپا بین کوههای کارپات تا اقیانوس آتلانتیک، اقوام ژرمن در قسمتهای شمالی آلمان کنونی، اسلاوها در شرق اروپا وبرخی از اقوام هند و اروپایی در اطراف دریای بالتیک و نیز ایتالیای کنونی بودند. مهمترین حکومت اولیه اروپایی یونان است که توانست به شاهنشاهی هخامنشی در ایران پایان دهد. این حکومت را امپراتوری نوپای روم که در حوالی سده سوم پیش از میلاد تاسیس شده بود منقرض کرد. از این پس امپراتوری روم به همسایه بلاواسطه ایران تبدیل شد که آغاز دورانی آکنده از جنگ بیپایان بین این دو قدرت متمرکز دنیای قدیم است. روم باستان در دورانهای مختلف، ابتدا به شکل جمهوری یا بعبارت بهتر دمکراسی برده داران و از سده نخست میلادی به بعد به صورت امپراتوری در میآید.
اقدام شاه اسماعیل برای برتری دادن مذهب شعیه در ایران احتمالا بزرگترین اشتباه تاریخی وی و سلسله صفوی بود. بویژه که این برتری به بهای کشتار بخش وسیعی از ایرانیان یعنی پیروان اهل تسنن انجام شد. سخن در اینجا بر سرحقانیت یا عدم حقانیت این یا آن مذهب نیست، بلکه بر سر پیامدهای یک گزینش تاریخی در مرحلهای معین از تحول کشور ماست. تقریبا بعد از دوران سلجوقی ما شاهد کشتارهای گسترده بنام مذهب در ایران نبوده ایم. سلسله صفوی از یک سو کوشید یک امپراتوری متمرکز در حدود تقریبی ایران تاریخی بوجود آورد و ازسوی دیگر مروج بی تحملی و کشتار مذهبی شد.
آنچه میخوانید بخش ششم از فشرده تاریخ تحلیلی ایران است که به همت دکتر سروش سهرابی تهیه و تدوین شده و برای انتشار دراختیار راه توده قرار گرفته است.
برآمد سلسله صفوی در اوایل سده شانزدهم میلادی یا بعبارتی آغاز دوران جدید و پایان سدههای میانه، رویدادی مهمی در تاریخ ایران و جهان است. اگر قبل از این دوران، روابط خارجی ایران اصولا به همسایگان بلاواسطه خود محدود میشد، از این پس ایران وارد روابط بینالمللی گردید. به نظر میرسد که تاریخ نگاران ایرانی، دوران صفویه را نه همچون آخرین بخت همپا شدن ایران با پیشرفتهای تمدن اروپایی و خروج از دوران تاریک پس از حمله مغول، که بصورت دوران هماوردی ایران و عثمانی در نظر میگیرند، هماوردی که در واقع از علل مهم انحطاط هر دو کشور بود.
دوران صفوی دوران آغاز ورود و تاثیر اروپاییان بر سیاست ایران بود. به همین دلیل برای آنکه خط سیر دوران صفوی و نقش تاریخی آن را بهتر درک کنیم باید بدانیم اروپا در آن زمان در چه نقطهای قرار داشت، به چه سمتی حرکت میکرد و ایران چه جایگاهی در سیاست اروپایی داشت.
مدارک تاریخی وجود گروههای نژادی مختلفی را در اروپا نشان میدهند. مهمترین آنها قبایل سلت در مناطقی از غرب اروپا بین کوههای کارپات تا اقیانوس آتلانتیک، اقوام ژرمن در قسمتهای شمالی آلمان کنونی، اسلاوها در شرق اروپا وبرخی از اقوام هند و اروپایی در اطراف دریای بالتیک و نیز ایتالیای کنونی بودند. مهمترین حکومت اولیه اروپایی یونان است که توانست به شاهنشاهی هخامنشی در ایران پایان دهد. این حکومت را امپراتوری نوپای روم که در حوالی سده سوم پیش از میلاد تاسیس شده بود منقرض کرد. از این پس امپراتوری روم به همسایه بلاواسطه ایران تبدیل شد که آغاز دورانی آکنده از جنگ بیپایان بین این دو قدرت متمرکز دنیای قدیم است. روم باستان در دورانهای مختلف، ابتدا به شکل جمهوری یا بعبارت بهتر دمکراسی برده داران و از سده نخست میلادی به بعد به صورت امپراتوری در میآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر