۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

روز مواجهه با افعی


بیست و پنج بهمن هر طور که برگزار شود سرنوشت‌ساز است. از بدترین حالتهایش برای جنبش سبز که پس گرفتن فراخوان توسط موسوی و کروبی و حضور بسیار کمرنگ معترضان در خیابان باشد تا حالتهایی رویایی مثل آمدن چند میلیون نفر به خیابان و ماندن در میدان آزادی و عقب زدن حکومت. تغییرش البته به شیوه‌های چند هفته‌ای محال است. اگر با ارتشی کلاسیک مواجه بودیم شاید، با سپاه و بسیج نه. در رمان قلعه حیوانات جرج ارول، یکی از دو خوکی که بعد از مردن خوک پیری که رهبر انقلاب حیوانات علیه مزرعه‌دار ظالم است، رهبری حیوانات را به دست گرفته‌اند در همان اوایل کار انقلاب، چند توله تازی را بی سر و صدا جدا می‌کند و به گوشه‌ای می‌برد. مدت‌ها بعد، موقع تسویه حساب اصلی که فرا می‌رسد ده دوازده تا تازی مهیب از گوشه و کنار سر می‌رسند و در یک حرکت برق‌آسا چنان نسقی از مخالفان می‌گیرند که همه ماستها را کیسه می‌کنند. جرج اورول انگلیسی البته آن رمان را در هجو نظام‌های کمونیستی و توتالیتر چپ نوشته بود.
سال‌هاست که در هر اداره‌ای، هر دانشگاهی، هر مدرسه‌ای، هر پادگانی، یا دفتر بسیج وجود دارد یا نهاد نمایندگی ولی‌فقیه یا دفتر حراست و معمولا هر سه به اضافه طفیلی‌هایی مثل جامعه اسلامی فلان و هیات محبان بهمان. اولی را سپاه شارژ می‌کند دومی را بیت ولی‌امر مسلمین جهان و سومی را وزارت اطلاعات. این یعنی آنکه چند میلیون نفر از بیکاره‌ترین و عقده‌ای‌ترین آدمهایی که ذهنشان با تئوری فاشیستی-توتالیتر ولایت مطلقه فقیه پر است در دفاتری نشسته‌اند که کاری جز گرفتن بودجه‌های هنگفت و پر کردن...

هیچ نظری موجود نیست: