۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

وقتی شعله های آتش، کاخ استبداد را می سوزاند!

سنی آنلاین : در جهان امروز قدرت های استعمارگر به عنوان گردانندگان چرخ سیاست هر روز نقشی بالای نقشی بازی می کنند تا این چرخه را به هر نحو ممکن به سود خود بچرخانند. چه این چرخش گاهی به سمت راست باشد و چه به سمت چپ، اما هدف قدرت های سلطه طلب فقط آماده سازی و یا حفظ شرایط مناطق برای تأمین منافع و اغراض سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی آنان است.
در گوشه ای ممکن است دم از دموکراسی و مردم سالاری بزنند و در گوشه ای دیگر از حکومتی مستبد و خودکامه حمایت نمایند. مهم آن است که چرخ حکومت بر اساس میل آنها بچرخد. اما خصوصاً امروزه که موج بیداری اسلامی سراسر جهان را فراگرفته چه بسا که این چرخه با دستان توانمند فرزندان مومن این امت شکسته و از چرخش باز مانده است. تازه ترین مثال این روند را می توان در قضایای کشوری در وسط آفریقا یافت که آن را "تونس قهرمان" باید خواند. این کشور مسلمان همانند چندین کشور اسلامی دیگر دیر زمانیست چرخه ی قدرت آن به سمت امیال و تأمین منافع قدرت های استعماری می چرخید و حکام آن زیر بال قدرت های غربی با خیالی آسوده با خون و آتش بر مردم حکومت نموده و زندگی را به کام مردم زهر حلایل نموده بودند. اکنون با اقدام دلیرانه ی یک جوان فداکار و مبارزات سلحشورانه ی ملت مسلمان این کشور خواب راحت را از چشمان حکام تونس ربوده و چرخه ی منافع استعمارگران را سرنگون نمودند.
تونس؛ این کشور اسلامی که دیر زمانی زیر سلطه ی استعماری فرانسه قرار داشت، بعد از استقلال خویش نیز در سال 1956 از یُمن میراث بران شوم استعمارگران شاهد دو دوره حکمروایی حاکمان مستبد و خودکامه بود که برای حفظ حاکمیت خویش انوع ظلم و ستم را به اشاره ی اربابان خویش بر مردم روا می‏داشتند.
حکومت زین العابدین بن علی که در سال 1987 قدرت را در دست گرفت، با حمایت بی دریغ قدرت های غربی و با سرکوب و ارعاب مخالفین توانست 23 سال بر مردم مظلوم این کشور حکم براند. در این مدت حاکمیت مطلقه ی تونس در راستای تأمین منافع استعمارگران، زیر چتر نظام سکولار انواع فشارها و سرکوبگری ها را علیه مردم مسلمان، جنبش ها و نهضت های اسلامی این کشور به راه انداخته و با اعدام ها و تبعیدها توانست مسلمانان را از صحنه ی سیاست و اجتماع دور بدارد و فکر اربابان خویش را از اسلامگرایی در این کشور اسلامی آسوده نگهدارد.
سیاست های ضد اسلامی حکومت بن علی با تأسی از کاپی غربگرایی تا جایی پیش رفت که حتی پخش اذان از تلویزیون های رسمی این کشور و حتی از مساجد نیز ممنوع گردیده بود، برای اقامه ی نماز جماعت در مساجد کارشکنی های بسیار صورت می گرفت و بر زنان محجبه ی سخت گیری های فراوان روا داشته می شد و در عکس آن، کشور تونس که از نظر اقلیم منطقه ای یکی از مناطق خوش آب و هوا به شمار می رود، به مرکز فساد و فحشای غربی تبدیل گشته بود. انگار خیال خام این حکام مستبد بر آن بود تا از تونس اسلامی یک کشور غیراسلامی با فرهنگ غربی بسازند. حتی برای این منظور تلاش ها بر آن بود تا زبان مردم را از عربی به زبان فرانسوی تبدیل نمایند، در این راستا تکلم به زبان عربی نشانه ی همدستی با اسلام گرایان و همکاری با تروریست ها!!! قلمداد می شد.
در این دوره ی 23 ساله فقر و بیکاری چنان بر مردم مستولی شده بود که مردم بیچاره حتی برای غذای شب نیز در تنگنا قرار داشتند. جوانان بعد از فراغت از تحصیل با سرنوشت مبهم برای تهیه ی لقمه نان مجبور بودند به کارهای مانند سبزی فروشی، دست فروشی و غیره روی بیاورند.
دین ستیزی، اختناق سیاسی، فقر و بیکاری از مواردی بودند که بالاخره کاسه صبر مردم را لبریز نموده و مخالف های عمومی را بر علیه دولت برانگیخت.
چندی پیش شعله های آتشی که یک جوان مسلمان این کشور برای اعلام اعتراض، بر جان خویش بر افروخت، زنگ بیداری را در قلب های مردم و زنگ خطر را در کاخ استبدادی حکومت به صدا درآورد و متعاقب آن مردم مبارز که از این شرایط خفقان آور به ستوه آمده بودند به سرک‏ها (خیابانها) ریخته و برعلیه نظام استبدادی قیام نمودند. این قیام حق طلبانه طی چند روز به تمام شهرهای تونس رخنه نمود و کاخ استبداد را در شعله های آتش خویش سوزاند، به طوری که به زودی حاکم مستبد مجبور به فرار گردید و قیام خودجوش مردم اولین گام پیروزی را برداشت.

اکنون گرچه نظام مستبد و غربگرای تونس فروپاشیده است و مردم مسلمان این کشور اولین پیروزی خویش را جشن گرفته اند و پخش اذان از مساجد و رسانه های این کشور باعث سرور و شادمانی قلب های مومنین شده است، اما باید دانست که نیمه دوم پیروزی، که همانا برقراری حاکمیت اسلامی در تونس است، هنوز محقق نشده است و این گام حقیقتاً امری مهمتر و حساس تر از گام اول است؛ زیرا هم اکنون بازمانده های حکومت قبلی قدرت را در داخل تونس در دست گرفته اند و از خارج نیز همۀ قدرتها برای تأمین منافع دوبارۀ خویش در تونس دندان تیز کرده اند.
اما باید گفت که این پیروزی در تونس با قیمت خون صدها مسلمان به دست آمده و سران کشورهای اسلامی و خصوصاً سازمان کنفرانس اسلامی نباید در جهت به ثمر رسانیدن آن بی تفاوت بنشینند و نظاره گر ماجرا باشند. آنانی که اکنون قدرت را در تونس در دست گرفته اند باید فرجام حکومت قبلی درس خوبی برایشان باشد و در فکر فریب مردم نباشند و بدانند که تنها راه به ثمر نشستن قیام، سپردن تصمیم گیری به مردم در یک انتخابات آزاد و مردمی می باشد.
در بیرون از تونس اگر نظری به کشورهای دیگر عربی مانند مصر، اردن، لیبی، عربستان سعودی و... بیاندازیم نظام های مستبدی همانند حکومت تونس زیر حمایت های بی دریغ غربیان حاکم بوده که در این کشورها نیز همان آش است و همان کاسه. حتی حکومت عربستان به بن علی پناهندگی سیاسی داده و برای بازگشت وی به قدرت نیز تلاش نموده است. اکنون در شرایطی که اوضاع تونس موج اضطراب را در افکار حکام کشورهای عربی به وزیدن گرفته است؛ فرجام حکومت مستبد بن علی در تونس و قیام مردمی این کشور باید درس عبرتی برای این کشورها نیز باشد. زیرا این قیام در تونس محصور نخواهد ماند و به زودی شعله های این آتش دامان کاخ های استبدادی سایر کشورهای عربی را نیز فراخواهد گرفت، به طوری که در مصر شاهد آن بودیم که حکومت آن که سابقۀ بس ننگینی در سرکوبگری نهضت اسلامی داشته است، نیز یک جوان عین عمل، یعنی به آتش کشیدن خویش جلوی پارلمان این کشور، را انجام داد، و چه زود خواهد بود که شعله های این آتش مظلومانه، کاخ مصر را نیز بسوزاند.
اکنون مصر نیز اوضاع همچون تونس را تجربه می نماید. هزاران تن از مردم مصر با برپایی تظاهرات ضد دولتی در سرکها (خیابانها) شعار می دهند: «امروز در تونس و به زودی در مصر». آری، دیر نخواهد بود که قیام مردم مسلمان مصر نیز به ثمر بنشیند و حکومت مستبد 30 سالۀ حسنی مبارک را سرنگون سازد.
در این زمینه خوب است نتایج یک تحقیق که توسط پایگاه خبری «النسیج» انجام شده است، را نیز نظری بیاندازیم. این نظر سنجی اعلام داشته است که 80 درصد از مردم در خاورمیانۀ اسلامی به سرنگونی حاکمان در کشورهای شان خوشبین هستند.
در پایان باید گفت که دیگر وقت آن رسیده است که حکام در تمام کشورهای اسلامی از خواب غفلت بیدار شوند و بدانند که دست انداختن به دامان غرب و اجرای برنامه های استعماری آنان برای استمرار بخشیدن حکمرانی بر مردم مانند دست انداختن شخصی است که در حال غرق شدن است و برای نجات به خس و خاشاک دست می اندازد.
حکام کشورهای اسلامی باید بدانند که قدرت دنیایی به هیچ کس ابدی نخواهد ماند و حکومتداری بر مردم به قمیت سر خم نمودن در مقابل دشمنان خدا جرمی نابخشودنی است که به هیچ وجه نه در دنیا و نه در آخرت قابل جبران نخواهد بود.
حکام کشورهای اسلامی باید بدانند که تنها با چنگ زدن به ریسمان خداوند متعال و پیاده نمودن نظام شریعت الهی در کشورشان سیادت حقیقی دنیا و سعادت اخروی نصیبشان خواهد شد، ورنه حکومت های پوشالینی که با اتکا بر بازوی غربیان بر شانه های مردم دست و پا نموده اند، هیچ افتخاری برایشان محسوب نمی شود. هرگاه حکومت مستقل را با اتکا بر سیاست اسلامی و در قلب های مسلمانان استوار ساختند، آنگاه خواهد بود که سیادت دنیوی و سعادت اخروی را از آنِ خود نموده و رسالت عظیم رهبری امت اسلامی را به نحو احسن انجام داده اند.
نوشته: احمد فرید فرزاد هروی

هیچ نظری موجود نیست: