جمعه گذشته علی خامنهای، از پرده بیرون آمد تا حضور خود را به عنوان رهبر مسلمین جهان اعلام کند. او که به فارسی و عربی دست و پا شکسته سخن میگفت ادعا کرد که حرکت مردم تونس و مصر زیر بیرق انقلاب اسلامی است. رژیم خمینیست سالهاست که حسرت میکشد تا بلکه در گوشه ای از دنیا بازتابی از ایدئولوژی بیمارگونه خود را ببیند. در بهار ۱۹۸۰، خمینی ادعا کرد که به زودی موج انقلاب او دنیای اسلام را فرا میگیرد. ولی بعد از گذشت ۳۲ سال، این موج هنوز به یک کشور کوچک هم نرسیده است. قیام مردم مصر نه تنها هیچ شباهتی به انقلاب خمینی ندارد، بلکه شباهتهای زیادی به حرکت ضدّ حکومتی دارد که سال گذشته پس از انتخاب جنجال بر انگیز احمدی نژاد به وقوع پیوست. در واقع سرنوشت ایران پس از خمینی تبدیل به یک هشدار شد و نه یک مثال خوب. مردم تونس و مصر نه کر هستند و نه کور. آنها دیده اند و شنیده اند که با آمدن خمینی چه بر سر ایران و مردم ایران آمد. آنها میدانند که در۳ سال اول حکومت خمینی بیش از ۱۰۰،۰۰۰ اعدام شد. میدانند که بیش از ۱،۰۰۰،۰۰۰ نفر در جنگ کشته شدند و میدانند که تنها در ۲ ماه گذشته ۱۰۲ نفر در ایران اعدام شدند. آنها میدانند که مسوول بزرگترین موج فرار مغزها در تاریخ (به گفته بانک جهانی) چه کسی است. انقلاب مصر به سرنوشت ایران دچار نخواهد شد، چرا که ما اشتباه گروههای سیاسی در ایران را تکرار نخواهیم کرد. در ایران همه گروهها هویت خود را در خمینی حل کردند. دمکراتها به ولایت فقیه گردن نهادند و کمونیستها به مسجد رفتند. در مصر و تونس گروههای سیاسی هویت خود را به یک عده اوباش واگذار نخواهند کرد. همچنین دوره انقلابیهای دو آتشه، که مظهر انقلابیون ایران بودند، همزمان با سقوط شوروی و بلاک شرق به سر آمد. دیگر حتی پوستر چگوارا هم برای کسی جذاب نیست. انقلاب تونس و مصر یقیناً به پلوراریسم و چند صدایی خواهد انجامید. آنچه ما در تونس و مصر شاهد هستیم، در حقیقت جابجایی قدرت به جای جابجایی رژیم است، مانند آنچه در کره جنوبی، تایوان، اندونزی، آرژانتین، برزیل، و شیلی رخ داد. و به لطف توسعه اقتصادی و جهانی شدن تجارت، همه کشورها در نهایت حضور این اعضای جدید را در میان خود پذیرفتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر