سید حسن واحدی ـ قم
قصه لاکپشت و خرگوش و مسابقهای که در آن غرور خرگوش باعث شد از لاکپشت بیچارهای که نای حرکت ندارد عقب بیفتد را میتوان حکایت ایران و کشورهایی چون ترکیه و مالیزی و چین و هندوستان و غیره تلقی کرد.
از اول کودکستان تا آخرین مرحله دانشگاهی از روضه خوان حسینیه تا سخنرانیهای پرطمطراق جشنهای انقلابی تا رادیو و تلویزیون و رسانههای گروهی بخورد ما میدادند که ترکها خرند، هندیها نفهمند، عربها سگهای تازی سوسمار خوار و بیابانگردند، و... و ما ایرانیها از دماغ فیل افتادهایم!
هر ساله دانشجویان ایرانی در مسابقات جهانی خروار خروار مدالهای طلا بدست میآورند! اخبار هر شب خبر از اختراعات دانشمندان ایرانی میدهد!
چه صنعتها و چه اکتشافات و اختراعات که نشنیده و نه دیدهایم! چه آمارهای اقتصادی و پروژههای عمرانی و کارخانجات که خبر تأسیس و افتتاحش را نشنیدهایم!
چون بزرگتر شدیم و دنیا بزور پنچرههای زنگ زده کشورمان را باز کرد، و دیدیم ترکیهای که نه نفتی دارد و نه گازی همسایه فقیر و ناداری بیش نیست طی دو دهه اخیر از زیر خاک خود را برکشیده به افلاک رسانیده است! رشد ترکیه از نظر اقتصادی و اجتماعی و علمی و سیاسی زبانزد خاص و عام است! بله، ترکیهای که سالهاست از جنگ داخلی در عذاب است!
مالیزی کشوری که از بافت قومی مذهبی بسیار حساسی تشکیل شده، مالائیهای مسلمان و هندیهای گاوپرست و چینیهای بت پرست و غیره... و قبل از مدت زمان کوتاهی کچکول گدائی بدست داشت، امروزه با قدرتهای اول جهان اقتصاد شانه به شانه شده است، رشد اقتصادی و سیاسی مالیزی ضرب المثل جهانی است!
هند و چین دو کشوری که مسئولیت بیش از یک سوم شکمهای جهان را به عهده دارند حرف اول در اقتصاد و پیشرفت دنیا را میزنند!
اما ایران عزیز خودمان، ایرانی که چوپان دروغگو مهارش را بدست گرفته روز بروز دنده عقب میزند. از نظر سیاسی شدهایم مسخره عالم! از نظر اقتصادی کشور به ناموس فروشی رسیده است! از نظر هویت ملی و هویت قومی شدهایم؛ شیعه و سنی، کرد و بلوچ و ترک و لر و عرب و فارس و ترکمن و.. و همه سایه همدیگر با تیر میزنیم!..
این است برکات حکومت امام زمان!..
این است ارمغان حکومت ولایت فقیه برای این خاک و بوم!..
یک جامعه برای رسیدن به تمدن نیاز به چند پایه و ستون اساسی دارد:
هویت ملی: چتری که افراد مختلف جامعه را دورهم گرد میآورد. یا باید برپایه دیانت باشد و یا بر پایه قومیت و یا سقف مرزهای سیاسی..
به برکت حکومت صفوی ولایت فقیه سقف خانه صد سوراخ برداشته است؛ وقتی عقل کوچک خمینی بخودمغرور به کرسی شاهی نشست جامعه را به دو گروه شیعه و سنی تبدیل کرد، پس از آن چون مرکزیت تشیع در بین فارسها بود، میدان را بدست گرفتند و بر سایر قومها ظلم و ستم و تبعیضها روا داشتند که در پی آن ایران زمین به چندین قوم تبدیل گشت و از هر سو شعار جدایی از مرزهای سیاسی کشور به گوش میرسد!
عربها می خواهند به خانواده عربی خود بپیوندند و استعمار فارس را از خاک خود بیرون کشند، کردها به دولت کردستان چشم دوختهاند و فیل آذریها هوای آذربایجان کرده، و بلوچها در فکر برپایی امپراطوری بلوچند و ترکمنها خواب کشور ساحلی خزر را میبینند و لرها خط و نشان کشور کوهستانی لرستان را بر صفحه آینده خیالشان رسم میکنند و..
و از قدیم گفتهاند خوابهای امروز واقعیت فردا را میسازد!..
محور دیگر عمران و سازندگی است..
جامعه برای پیشرفت و متمدن شدن پس از مشخص شدن هویت ملی نیاز به سازماندهی و رشد در نظامهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دارد تا توده در آرامش زندگی کنند و کشور روز بروز ترقی و پیشرفت کند.
محور علم و دانش
پس از آن باید به علم و دانش و آموزش اهتمام ویژهای داده شود تا عقلها رشد کنند و مفاهیم خودپرستی و ایدههای انفصال طلب در سایه برابری و مساوات ملی ذوب شود.
جالب اینجاست که در کشورهای کمونیستی خودپرست آموزش اجباری و برای تمام کشور هماهنگ است، اما در نظام امام زاده پرستان و جمکران پرستان حاکم بر کشور ما تعلیم حکومتی به زیر صفر سقوط کرده، و تنها پولدارها هستند که میتوانند بچههایشان را خوب آموزش دهند، به عبارت دیگر جامعه آینده ما کاملا جامعهای طبقاتی خواهد شد. طبقه آخوندها با رسم و رسوم ویژه، طبقه نظامیها با رسم و رسوم خاص خود، و طبقه کاسبان همدست حکومت و در نهایت طبقه خس و خاشاک و بردگان که چیزی بیش از 97 درصد جمیعت کشور را تشکیل خواهند داد.
پاسداری از تمدن و پیشرفت!
اگر جامعهای توانست هویت ملی خود را قوت بخشد، و روی غلطک پیشرفت و سازندگی افتاد، و سطح آموزش و علم را بالا برد، باید سعی کند با احترام به آزادیهای فردی و عمومی و حقوق افراد از ویروس زدگی و پوسیدگی و رکود جامعه جلوگیری کند.
تغییر نظام قرون وسطائی و پوشالی حاکم بر کشور در مرحله اول نیاز به آگاهی رسانی در سطح گسترده دارد. البته دیکتاتورهای حاکم بر کشور با هزینههای بسیار بالا و با استفاده از ثروت باد آورد نفت و کرایه تکنولوژی ماهوارهای چین در تلاشند همه راههای اطلاع رسانی را بر مردم میخکوب کنند، و این خود دلیلی است بر کوچکی عقلهای زیر عمامههای بزرگ!..
اینها تماما به بز وحشی میمانند که با شاخش میخواهد کوهی را از سر راهش بردارد!
در کنار حرکت آگاه سازی ملی جامعه نیاز به درصد کمی از افراد اندیشمند دارد تا برنامههای سازنده خود را در جامعه به اجرا در آورند.
این دقیقا همان روند سازندگی قرآن کریم است:
«وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ »﴿یوسف/١٠٣﴾
{بیشتر مردم (به سبب پیروی از هوا و هوس، به تو) ایمان نمیآورند، هرچند که تلاش کنی (و در راهنمائی ایشان بسیار خویشتن را زحمت دهی).}
همواره اکثریت در جهت وزش باد حرکت میکنند، و اندیشمندان و افراد آگاه جامعه که درصد بسیار اندکی را تشکیل میدهند باید پیکان هدایت را در دست گرفته تلاش کنند قطار جامعه را از درههای هلاکت نجات داده، بسوی پیشرفت و سعادت سوق دهند...
منبع: سنی نیوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر