۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

با هرچه بیشترلاف زدن کارگزاران رژیم آخوندی ٬ بیشتر پرده از چهره

  

با هرچه  بیشترلاف زدن کارگزاران رژیم آخوندی ٬ بیشتر پرده از چهره کریه و ریاکار خود برمیدارند.

در ابتدا مسولین در مقابل انتقادات بحق مولوی عبدالحمید مثل همیشه با بی محلی (تحقیر) و بی اعتنایی برخورد کردند. پس از مصاحبه مولوی با بی بی سی استاندار تهران اجبارا روی صحنه آمد و با یک مشت آمارهای غلط و ترفند هایی از قبیل اینکه تبعه خارج مستلزم داشتن محلی برای مراسم مذهبی (مسجد )نیستند و براساس وحدت یک طرفه و فرمایشی سران رژیم همه باید در پشت سر رهبر مسلمین جهان اقتدا بکنند. این پاسخ در واقع به بی بی سی و مسلمان سنی خارج از ایران است . ساکنین اهل سنت در ایران عملا ریاکاری سران جمهوری اسلامی را به خوبی میدانند و با خون و پوست خود تجربه کرده اند.


استاندار تهران از یک طرف میخواهدآمار ساکنین اهل سنت را آنقدر پایین بیاورد که بسیار رقمی جزیی و ناچیز جلوه بدهد ولی از یک طرف   دیگر واقعیتی آشکار میشود که اولا مردم اهل سنت مجهول الهویه در زیر حکومت آخوندهای شیعه هستند وهمچنین مشخص میشود که آخوندهای حاکم در  مرکزایران  یعنی تهران و قم  و مشهد مقدس ( آخوندها در مشهد یگانه مسجد اهل تسنن را چندین سال قبل شبانه با خاک یکسان کردند)  را انحصاری و ملک  و میراث شخصی خود و امام زمان میدانند و تا بتوانند و قدرت داشته باشند از این شهرها سنی زدایی میکنند . در غیر اینصورت چگونه ممکن است که درکشور ایران اهل سنت که بر طبق آمارهای خودشان دومین مذهب در ایران است یکهزار نفر سنی نمازخوان پیدا نشود. با گزارش استاندار تهران متوجه میشویم که با هرچه لاف زدن بیشتر کارگزاران رژیم آخوندی ٬ بیشتر پرده از چهره کریه و ریاکار خود برمیدارند.
در کشورهای غربی که مسلمانان در اقلیت هستند اغلب شاخه های مذهبی اسلام مساجد خاص خود را دارند و حتی در روز عید  مامورین پلیس٬ آتش نشانی و آمبولانس تا پایان مراسم  برای کمک و حفظ امنیت  در خدمت شهروندان مسلمان هستند.
توجه کنید که در این حکومت زن ستیز هیچ امکانات مذهبی و یا حتی اشاره ای از زن مسلمان سنی شما نمی شنوید.
استاندار تهران به جای پاسخگویی ٬ مولوی عبدالحمید را متهم به تفرقه افکنی میکند که در جمهوری اسلامی اینگونه اتهامات سزای بسیار سنگین دارد ولی از آنجاییکه میدانند مولوی عبدالحمید یک قطب در جامعه اهل تسنن ایران به حساب میاید و نمیتوانند مستقیما او را بقول خودشان تنبیه کنند هیچ شکی نیست که بزودی نزدیکان و همکاران نزدیک او را به بهانه های واهی روانه شکنجه گاها بکنند تا مولوی را از این طریق وادار کند که به این آخوند یا آن آیت اله متوصل شده و برای نجات نزدیکانش  التماس کند . احتمالا بخاطر گرفتن انتقام از مولوی عبدالحمید همین روزها چندتا حکم اعدام هم برای یک تعدادی از بخت برگشتگان بلوچ صادر خواهند کرد.

این جریان نماز عید فطر اهل تسنن در تهران مرا به یاد خیمه شب بازی متولیان رژیم تهران در راه انداختن روز قدس می اندازد. این رژیمی برگزاری مراسم مذهبی  اهالی مذهب تسنن را در کشور خودشان  را تحمل نمی کند و آنها از هرگونه حقوق شهروندی و حتی مذهبی مثال نماز عید محروم هستند چگونه میتواند ادعای حق طلبی برای مردم فلسطین که غریب به اتفاق آنان اهل تسنن هستند با بوق و کرنا در خیابانها فریاد بزند. آیا این خیر خواهی رژیم جنبه اسلامی دارد که مشاهده میکنیم که اینطور نیست و می بینیم که با برخورد با اهل تسنن و حتی دراویش گنابادی چگونه رفتار میکنند. آیا جنبه عدالتخواهی دارد که باز هم مشاهده میکنیم که ندارد چونکه آرای ملت را به هیچ می شمارد و هرکسی را که میخواهند از صندوق در میاورند معترضین و منتقدین را هم سرازیر شکنجه گاهای خود میکنند. جالب است که آخوندهای شیعی از یک طرف از شرکت یک عده ای در راه پیمایی قدسشان وحشت دارند و با موانع و تهدید اجازه نمیدهند که اصلاح طلبان در آن شرکت کنند و تا پارسال با کمک همین اصلاح طلبان روزقدس را تبدیل یه کارناوال پر جنب و جوش حکومتی میکردند امسال دیدیم که با آوردن جمعیتهایی از نقاط دور بازار فدس  چندان رونقی نداشت ولی این آخوندهای ریاکار بخصوص خامنه ای ادعا کردند که از سالها قبل شرکت کنندگان روز قدس امسال خیلی بیشتر بوده اند.
جوانان ایران در روز قدس پارسال با صدای بلند فریاد می زدند که *فلسطین را رها کن ٬ فکری به حال ما کن* تظاهرکنندگان بدرستی اسلام پناهی و ضد ملی بودن این مستبدین را افشا کردند. رژیم جمهوری اسلامی اگر درد اسلام داشت و حق طلب بود و می بینینم که در طی این دوران حاکمیتش نشان داده است که چنین نیست برای اینکه درد اسلام داشتن نمیتواند در یک جاییکه به مسلمانان ظلم میشود صعود کند و در جایی دیگر بی تفاوت باشد.نمونه بارز آن بمباران مسلمانان چچن که شهر و خانه مردم بی پناه همراه با زن و کودک و پیر و جوان بطور وحشیانه ای با خاک یکسان شد ولی این آخوندهای حاکم در ایران یک لحظه روابط خود را با روسیه قطع نکردند که هیچ بلکه مشغول معاملات میلیاردی با دولت روسیه بودند. یا در آن زمان که حافظ اسد ریس جمهور قبلی سوریه در ظرف یک هفته شیعیان شهر همام را در حدود ۲۰۰۰۰ نفر را قتل عام کرد داد اسلامگرایانه ملایان نه تنها عود نکرد بلکه سل نفت مجانی و کمکهای بلا عوض بطرف سوریه همچنان و همزمان سرازیر بود.
حق طلبی ٬ اسلامگرایی در این رژیم آخوندی محلی از اعراب ندارد. آنچه که متولیان این رژیم آخوندی انجام میدهند از جمله وابسته کردن خود به جریانهای افراطی  تروریستی اسلامی است برای اینکه بتوانند با ترس و رعب و وحشت درمیان کشورهای عربی اظهار قدرت نمایی بکنند و از طرف دیگر به جهان غرب بگویند که اگر با ما سرناسازگاری داشته باشید ما میتوانیم منافع شما را در منطقه به خطر بیاندازیم.


میربلوچ

هیچ نظری موجود نیست: