نويسنده مقاله: خضر بلوچ خبر حادثه چابهار را که روز چهارشنبه جلوی فرمانداری به وقوع پیوست و بعد از وقوع به چند صد متر آنطرف تر جلوی حسینه شیعیان تغیر مکان داد توسط "موسی" می شنوم. از اینکه پس از دیدن صحنه های اعدام و کشتار مکرر جوانان بلوچ واشک یتیمان و مادران داغ دیده که دارد به کلیشه ای ترین تصویر بلوچستان تبدیل می شود بالاخره جوانانی از خود گذشته انتقام گوشه ای از این مظالم را گرفتند و جان خویش را نیز تقدیم تاریخ پر افتخار بلوچستان نمودند احساس غرور می کند. ولی ازاینکه خط اینترنت اش در این موقع حساس قطع شده عصبی است. بعد از مدتی سر و کله زدن وقتی که از وصل مجدد آن نا امید می شود . از من میخواهد به هر وسیله ممکن امکان دسترسی را برایش فراهم کنم بهش میگویم برای اخبار مربوطه اصلا نیازی به اینتر نت نیست. در مملکت ولی فقیه همه چیزطبق معمول و قابل ییش بینی است . می خواهی تمام رویدادهای امروز تا 24 ساعت آینده را برایت پیش بینی کنم؟ می پرسد چطور؟ برایش توضیح می دهم
طبق معمول! اگرچه جندالله در مسابقه تعقیب و گریز از دستگاه اطلاعاتی ولایت فقیه چند نفس جلو افتاد اما دستگاه اطلاعاتی ولایت فقیه هم کم نمی آورد. این ولی فقیهی که من می شناسم بعد از هزار بار جنابت نه تنها معتقد است واجب الغسل نشده که منکر این هم می شود که وضویش شکسته است. ظرف چند دقیقه عامل اصلی این جریان طی یک عملیات پیچیده امنیتی اطلاعاتی فوق مدرن توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر و به همه چیز از سیر تا پیاز اعتراف میکند. و اسنادی که همراه دارد نیز ارتباط وی را با صهیونیسم آمریکا و بریتانیا آشکار میسازد
طبق معمول! دستگاه دیپلماسی بریتانیا یک نسخه از محکومیت نامه کلیشه ای را خود را با لاک گرفتن کلمه " زاهدان" و نوشتن "چابهار" به جای آن، موضع خود را در قبال این حادثه با واژه همیشگی انزجار به دفتر بی بی سی مخابره می کند. وزارت خارجه آمریکا هم لابد همین محکومیت نامه به روز شده را با لاک گرفتن کلمه "بریتانیا" و نوشتن " آمریکا" به دفتر سی ان ان می فرستد. استعمار پیر بریتانیا پیشقراول محکوم کردن عملیات جند الله است و در این دنیای ماتریالیستی که هر کس نان به نرخ روز می خورد نه دولت بریتانیا سلامش بی منظور است و نه دولت کریمه ولایت فقیه اینقدر بی مروت که خوش خدمتی را بدون حق الزحمه باقی گذارد
طبق معمول! در داخل هم اولین محکوم کننده جامعه علمای اهل سنت می باشد که بدون اینکه منتظر محکومیت رییس و روسای نظام ولایت وفقیه بنشیند این عملیات را با انتساب به عوامل استکبار جهانی با دستپاچگی محکوم می کند. شاید آن قدر هم دستپاچه که در یک بیانیه چند سطری چندین بار کلمه استکبار را تکرار می کند. آخر این بندگان خدا هم حق دارند چون فردا همه در دفتر آخوند سلیمانی از قبل فرا خوانده شده اند. اول با مقداری توبیخ به خاطر کمکاری های گذشته و بعد با مقداری تهدید جهت همکاری آینده از آنها پذیرا می شود
طبق معمول! تعداد کشته شدگان ثابت خواهد ماند اما تعداد مجروحان سیر صعودی خواهد داشت و حتی آنکس که در آشپزخانه خودش دستش را خراش داده تا آن کس که انگشتش لای در گیر کرده همه محروحان حادثه اعلام می شوند. بدینوسیله همه آنان از بذل و بخشش های بنیاد شهید و غیره بهره مند می گردند. اینبار اتفاقا همه مشغول قمه زنی و خود زنی بوده اند و حالا دیگر زخمهای قمه ها و زنجیرها در آخرین لحظه به زخمهای ناشی از ترکش تغییر هویت می دهند
طبق معمول! نماینده قهرمان زابلی های مقیم بلوچستان نیز در نطق پیش از دستور خود در مجلس اشک تمساحی ریخته و ار مراجع محترم قم می خواهد که به داد آنان برسند چرا که بیضه اسلام ناب ولایی در خطر است. یعنی اینکه جیب های مبارکه را بیشتر شل کنند و از خمسهای کلانی که در دریافت می کنند گوشه چشمی به این یاران وفادار داشته باشند
طبق معمول! فردا چند جوان از زندانهای مختلف که از یکی دو سال پیش در زندان به سر می برند و بلا تکلیف عمدا برای همچنین روزهایی در نیمکت ذخیره نشانده شده اند در جلوی فرمانداری چابهار اعدام خواهند شد. بعد از یک ماه دوندگی برای تحوبل اجساد خانواده های آنان چند میلیون تومان بایت حق الزحمه اعدام به اضافه پنج هزار تومان برای هر یک نفر بابت طناب اعدام پرداخت می کنند. بعد آنها را پشت وانت نشانده به قبرستانی متروک می برند و گوری به عنوان قبر فرزندشان به آنها نشان داده می شود.
موسی می پرسد: آیا ماجرا به همین جا ختم می شود. می گویم: خیر! این خبر در نوع اولی نیست آخری هم نخواهد بود. مدت زمانی این وقایع نیز رفته رفته کمتر و کمتر شده و آن روز دور نیست که برای تدوین گاهشمار نا امنیهای بلوچستان مثنوی هفتاد من کاغذ در کار خواهد بود. وقتی نت مجداد وصل می شود همه پیش بینی گویی های "خضرانه" من درست از آب درامده و همه چیز طبق معمول پیشرفته است.
طبق معمول! اگرچه جندالله در مسابقه تعقیب و گریز از دستگاه اطلاعاتی ولایت فقیه چند نفس جلو افتاد اما دستگاه اطلاعاتی ولایت فقیه هم کم نمی آورد. این ولی فقیهی که من می شناسم بعد از هزار بار جنابت نه تنها معتقد است واجب الغسل نشده که منکر این هم می شود که وضویش شکسته است. ظرف چند دقیقه عامل اصلی این جریان طی یک عملیات پیچیده امنیتی اطلاعاتی فوق مدرن توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر و به همه چیز از سیر تا پیاز اعتراف میکند. و اسنادی که همراه دارد نیز ارتباط وی را با صهیونیسم آمریکا و بریتانیا آشکار میسازد
طبق معمول! دستگاه دیپلماسی بریتانیا یک نسخه از محکومیت نامه کلیشه ای را خود را با لاک گرفتن کلمه " زاهدان" و نوشتن "چابهار" به جای آن، موضع خود را در قبال این حادثه با واژه همیشگی انزجار به دفتر بی بی سی مخابره می کند. وزارت خارجه آمریکا هم لابد همین محکومیت نامه به روز شده را با لاک گرفتن کلمه "بریتانیا" و نوشتن " آمریکا" به دفتر سی ان ان می فرستد. استعمار پیر بریتانیا پیشقراول محکوم کردن عملیات جند الله است و در این دنیای ماتریالیستی که هر کس نان به نرخ روز می خورد نه دولت بریتانیا سلامش بی منظور است و نه دولت کریمه ولایت فقیه اینقدر بی مروت که خوش خدمتی را بدون حق الزحمه باقی گذارد
طبق معمول! در داخل هم اولین محکوم کننده جامعه علمای اهل سنت می باشد که بدون اینکه منتظر محکومیت رییس و روسای نظام ولایت وفقیه بنشیند این عملیات را با انتساب به عوامل استکبار جهانی با دستپاچگی محکوم می کند. شاید آن قدر هم دستپاچه که در یک بیانیه چند سطری چندین بار کلمه استکبار را تکرار می کند. آخر این بندگان خدا هم حق دارند چون فردا همه در دفتر آخوند سلیمانی از قبل فرا خوانده شده اند. اول با مقداری توبیخ به خاطر کمکاری های گذشته و بعد با مقداری تهدید جهت همکاری آینده از آنها پذیرا می شود
طبق معمول! تعداد کشته شدگان ثابت خواهد ماند اما تعداد مجروحان سیر صعودی خواهد داشت و حتی آنکس که در آشپزخانه خودش دستش را خراش داده تا آن کس که انگشتش لای در گیر کرده همه محروحان حادثه اعلام می شوند. بدینوسیله همه آنان از بذل و بخشش های بنیاد شهید و غیره بهره مند می گردند. اینبار اتفاقا همه مشغول قمه زنی و خود زنی بوده اند و حالا دیگر زخمهای قمه ها و زنجیرها در آخرین لحظه به زخمهای ناشی از ترکش تغییر هویت می دهند
طبق معمول! نماینده قهرمان زابلی های مقیم بلوچستان نیز در نطق پیش از دستور خود در مجلس اشک تمساحی ریخته و ار مراجع محترم قم می خواهد که به داد آنان برسند چرا که بیضه اسلام ناب ولایی در خطر است. یعنی اینکه جیب های مبارکه را بیشتر شل کنند و از خمسهای کلانی که در دریافت می کنند گوشه چشمی به این یاران وفادار داشته باشند
طبق معمول! فردا چند جوان از زندانهای مختلف که از یکی دو سال پیش در زندان به سر می برند و بلا تکلیف عمدا برای همچنین روزهایی در نیمکت ذخیره نشانده شده اند در جلوی فرمانداری چابهار اعدام خواهند شد. بعد از یک ماه دوندگی برای تحوبل اجساد خانواده های آنان چند میلیون تومان بایت حق الزحمه اعدام به اضافه پنج هزار تومان برای هر یک نفر بابت طناب اعدام پرداخت می کنند. بعد آنها را پشت وانت نشانده به قبرستانی متروک می برند و گوری به عنوان قبر فرزندشان به آنها نشان داده می شود.
موسی می پرسد: آیا ماجرا به همین جا ختم می شود. می گویم: خیر! این خبر در نوع اولی نیست آخری هم نخواهد بود. مدت زمانی این وقایع نیز رفته رفته کمتر و کمتر شده و آن روز دور نیست که برای تدوین گاهشمار نا امنیهای بلوچستان مثنوی هفتاد من کاغذ در کار خواهد بود. وقتی نت مجداد وصل می شود همه پیش بینی گویی های "خضرانه" من درست از آب درامده و همه چیز طبق معمول پیشرفته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر