این روزها نام جمهوری اسلامی با کلمه اعدام مترادف شده است. جمهوری اسلامی آنچنان شتابی دراعدام افراد به خرج داده است که همگان را به تعجب انداخته است. این اعدامهای فله ای یکبار دیگر ماهیت این رژیم را که برای روی کارماندن همه کار می کند به همگان نمایان نموده است ولی آیا واقعا این اعدامها باعث طول عمر رژیم خواهد شد؟رژیم از چه چیزی وحشت دارد که اینگونه به جان متهمان افتاده ویکی یکی آنها را ازتیغ می گذراند؟اگر چه حسب ظاهر می خواهد با این موج اعدامها ایجاد ترس و وحشت درمیان مردم نماید که مبادا مانند مصر و تونس و یمن به خیابانها بریزند ولی به نظر می آید جمهوری اسلامی خودش هم به ترس و وحشت افتاده است. اگر چه حکومت می خواهد چهره ترسناکی از خود به مردم نشان دهد ولی خودش هم شدیدا می ترسد.
جمهوری اسلامی ازعمق نفرت و انزجار مردم از خودش آگاه است. هرچقدر هم درصدد ماله کشی بر این حکومت برآیند و بخواهند چهره قابل قبول تری از رژیم را به مردم نشان دهند بازچهره کریه و بی رحم رژیم از پشت نقاب و ویترین هایی که برایش درست کرده اند بیرون می افتد.جمهوری اسلامی به خوبی می داند اگر شیشه عمرش به سر برسد هیچ کس دیگر برای حفظ نظام تلاشی نخواهد کرد .درست مانند دیکتاتورهای دیگر که از اوج قدرت حقیرانه به پایین می افتند. معمولا قدرتهای غربی تا زمانی که دیکتاتورها بر سرکارند کمی ملاحظه شان را می کنند ولی به محضی که از اریکه قدرت به پایین می افتند دیگر مانند دستمال کاغذی استفاده شده آنها را مچاله کرده به گوشه ای پرت می کنند. جمهوری اسلامی از همین موضوع به شدت هراس دارد و می داند اگر نوبت سقوط نظام فرا برسد سرنوشت بسیار بدی درانتظار سران نظام خواهد بود.
اگرچه جمهوری اسلامی با تسریع درجریان اعدامها می خواهد بر روی کار بماند ولی به هیچ وجه این اعدامها تضمین بقای حکومت نیست. ممکن است اوضاع جمهوری اسلامی به قدری وخیم شود که اگر به جای هر ۸ ساعت ۱ نفر هر یک ساعت ۸ نفر را نیز بکشد باز سرنگون شود.این امکان وجود دارد که نفرت عمیق از جمهوری اسلامی باعث فروپاشی اش از درون بشود. فراموش نکنیم پایه های نظام از فرط ظلم و فساد و تباهی پوسیده اند و همه چیز آن به تلنگری بند است. به نظر من احتمال فروپاشی نظام ازدرون بسیار زیاد است. به هرصورت منتظر می مانیم تا ببینیم آیا اعدامهای متوالی جمهوری اسلامی را سرپانگه خواهد داشت یا درموعد مقرر آن را به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد؟
جمهوری اسلامی ازعمق نفرت و انزجار مردم از خودش آگاه است. هرچقدر هم درصدد ماله کشی بر این حکومت برآیند و بخواهند چهره قابل قبول تری از رژیم را به مردم نشان دهند بازچهره کریه و بی رحم رژیم از پشت نقاب و ویترین هایی که برایش درست کرده اند بیرون می افتد.جمهوری اسلامی به خوبی می داند اگر شیشه عمرش به سر برسد هیچ کس دیگر برای حفظ نظام تلاشی نخواهد کرد .درست مانند دیکتاتورهای دیگر که از اوج قدرت حقیرانه به پایین می افتند. معمولا قدرتهای غربی تا زمانی که دیکتاتورها بر سرکارند کمی ملاحظه شان را می کنند ولی به محضی که از اریکه قدرت به پایین می افتند دیگر مانند دستمال کاغذی استفاده شده آنها را مچاله کرده به گوشه ای پرت می کنند. جمهوری اسلامی از همین موضوع به شدت هراس دارد و می داند اگر نوبت سقوط نظام فرا برسد سرنوشت بسیار بدی درانتظار سران نظام خواهد بود.
اگرچه جمهوری اسلامی با تسریع درجریان اعدامها می خواهد بر روی کار بماند ولی به هیچ وجه این اعدامها تضمین بقای حکومت نیست. ممکن است اوضاع جمهوری اسلامی به قدری وخیم شود که اگر به جای هر ۸ ساعت ۱ نفر هر یک ساعت ۸ نفر را نیز بکشد باز سرنگون شود.این امکان وجود دارد که نفرت عمیق از جمهوری اسلامی باعث فروپاشی اش از درون بشود. فراموش نکنیم پایه های نظام از فرط ظلم و فساد و تباهی پوسیده اند و همه چیز آن به تلنگری بند است. به نظر من احتمال فروپاشی نظام ازدرون بسیار زیاد است. به هرصورت منتظر می مانیم تا ببینیم آیا اعدامهای متوالی جمهوری اسلامی را سرپانگه خواهد داشت یا درموعد مقرر آن را به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر