۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه


خیزش یک اسفند، تشدید مبارزه مستقیم توده ای علیه حکومت

منصور امان
برای دُوُمین بار در هفته اخیر، جُنبش اعتراضی مردُم ایران با شُعار "مرگ بر خامنه ای" شهرهای بُزُرگ کشور را به تسخیر حُضور قُدرتمند خود درآورد. در تهران، تظاهرات در سراسر شهر گُسترش یافت و شدت و دامنه آن، اعتراضات شکوهمند 25 بهمن را نیز پُشت سر گذاشت.
گُزارشهای اولیه از به میدان آمدن توده های خشمگین در اصفهان، شیراز، رشت، مهاباد، بوکان، سنندج، زاهدان، تبریز، همدان و نیز اعتصاب در شُماری دیگر از شهرهای کُردستان حکایت می کند.
اعتراضهای خیابانی روز گُذشته در حالی شکل گرفت که حُکومت پس از خیزش 25 بهمن، نیروهای خود را به حالت آماده باش کامل درآورده بود و برای سرکوبی این تظاهُرات از پیش اعلام شده، دست به تدارُکات دوچندان زده بود. در اوایل روز یکشنبه، منابع حُکومتی با طرح این ادعا که مُخالفان و مُعترضان قصد درگیری مُسلحانه را دارند، از قصد آقای خامنه ای و همدستانش برای وادار کردن نیروهای تحت امر خود به تیراندازی و کُشتار شرکت کنندگان در گردهماییها پرده برداشتند.
هُجوم انبوه مردُم به خیابانها با وجود تهدیدها و فضای جنگی حاکم شده توسط مُزدوران مُسلح حُکومت، یک بار دیگر عُمق ناچیز خندقی که رژیم ولایت فقیه برای پاسداری از خود در برابر سیل جُنبش اجتماعی کنده است را اندازه گرفت و نتیجه را به سینه اش کوبید.
خیزش یک اسفند، تشدید مُبارزه مُستقیم توده ای علیه حُکومت را نشانه دارد. نبردهای این روز ثابت کرد که نیروهای جُنبش، از تجربیات قیامهای سال گُذشته به مثابه اُلگویی از آنچه که نباید و آنچه که باید کرد، بهره می گیرند. این پروسه رشد، برخلاف آرزو و تلاش مالکان گله شُتریزه و موتوریزه، رو به جلو ادامه خواهد یافت.
روبرو شدن استراتژی مهار بُحران آقای خامنه ای با واکُشنهای خُردکننده در خیابانها، کوچه ها، پارکها، مغازه ها، روی پُشت بام، کنار پیاده رو و هر جای دیگری که پدیدار می شود، آن را به نقشه راه سرنگونی بدل گردانده است.
یک اسفند، دستگاه قُدرت جمهوری اسلامی را چند پله بیشتر در گرداب بُحران فرو بُرد؛ این اما هنوز همه نگون بختی آقای خامنه ای و همدستانش نیست زیرا بیشتر از خود حُکومت گیج سر، این جُنبش اجتماعی است که به زیر رفتن آن را احساس می کند.

منصور امان
برای دُوُمین بار در هفته اخیر، جُنبش اعتراضی مردُم ایران با شُعار "مرگ بر خامنه ای" شهرهای بُزُرگ کشور را به تسخیر حُضور قُدرتمند خود درآورد. در تهران، تظاهرات در سراسر شهر گُسترش یافت و شدت و دامنه آن، اعتراضات شکوهمند 25 بهمن را نیز پُشت سر گذاشت.
گُزارشهای اولیه از به میدان آمدن توده های خشمگین در اصفهان، شیراز، رشت، مهاباد، بوکان، سنندج، زاهدان، تبریز، همدان و نیز اعتصاب در شُماری دیگر از شهرهای کُردستان حکایت می کند.
اعتراضهای خیابانی روز گُذشته در حالی شکل گرفت که حُکومت پس از خیزش 25 بهمن، نیروهای خود را به حالت آماده باش کامل درآورده بود و برای سرکوبی این تظاهُرات از پیش اعلام شده، دست به تدارُکات دوچندان زده بود. در اوایل روز یکشنبه، منابع حُکومتی با طرح این ادعا که مُخالفان و مُعترضان قصد درگیری مُسلحانه را دارند، از قصد آقای خامنه ای و همدستانش برای وادار کردن نیروهای تحت امر خود به تیراندازی و کُشتار شرکت کنندگان در گردهماییها پرده برداشتند.
هُجوم انبوه مردُم به خیابانها با وجود تهدیدها و فضای جنگی حاکم شده توسط مُزدوران مُسلح حُکومت، یک بار دیگر عُمق ناچیز خندقی که رژیم ولایت فقیه برای پاسداری از خود در برابر سیل جُنبش اجتماعی کنده است را اندازه گرفت و نتیجه را به سینه اش کوبید.
خیزش یک اسفند، تشدید مُبارزه مُستقیم توده ای علیه حُکومت را نشانه دارد. نبردهای این روز ثابت کرد که نیروهای جُنبش، از تجربیات قیامهای سال گُذشته به مثابه اُلگویی از آنچه که نباید و آنچه که باید کرد، بهره می گیرند. این پروسه رشد، برخلاف آرزو و تلاش مالکان گله شُتریزه و موتوریزه، رو به جلو ادامه خواهد یافت.
روبرو شدن استراتژی مهار بُحران آقای خامنه ای با واکُشنهای خُردکننده در خیابانها، کوچه ها، پارکها، مغازه ها، روی پُشت بام، کنار پیاده رو و هر جای دیگری که پدیدار می شود، آن را به نقشه راه سرنگونی بدل گردانده است.
یک اسفند، دستگاه قُدرت جمهوری اسلامی را چند پله بیشتر در گرداب بُحران فرو بُرد؛ این اما هنوز همه نگون بختی آقای خامنه ای و همدستانش نیست زیرا بیشتر از خود حُکومت گیج سر، این جُنبش اجتماعی است که به زیر رفتن آن را احساس می کند.

هیچ نظری موجود نیست: