۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه


یچاره مردم لیبی؛ چهل سال زندگی با یک دیوانه وحشی

روزنامه عرب زبان الحیات در مقاله ای با انتقاد شدید از سیاست یک بام و دو هوای غرب در برخورد با دیکتاتور لیبی نوشت : معمر قذافی رهبر لیبی طی چهل سال حکومتش بر این کشور، آن را به مزرعه خصوصی خود تبدیل کرده است.
این روزنامه نوشت : کشتار و سرکوبی که رئیس جمهور لیبی علیه قیام مردمی مرتکب می شود امر جدیدی نیست . قذافی که بر یک کشور ثروتمند با جمعیت اندک حکومت کرده است ، دارائیها و ثروتهای این کشور را هدر داد ، مردمش را سرکوب کرد و گروههای تروریستی را در غرب و شرق تغذیه کرد و اکنون جنایاتی جنون آمیز بر ضد مردمش مرتکب می شود . همه می دانند که قذافی جنایات متعددی مرتکب شده است.
الحیات نوشت : چگونه غرب با قذافی مسامحه کرده است پس از آنکه دو هواپیمای مسافری را در حالیکه صدها نفر سوار آن بودند ، منفجر کرد ؟ غرب چگونه پس از آنکه رژیم قذافی در مساله لاکربی و هواپیمای فرانسوی یوتا محکوم شد؛ مسامحه کرد .
قذافی پس از آنکه پولهایی به خانواده های قربانیان پرداخت کرد ، درهای اروپا به روی وی باز شد و اروپايیان شتابان بسوی وی رفتند تا به قراردادهای نفت و گاز دست یابند. فردی که در حق مردم فرانسه و آمریکا و مردم کشورش مرتکب جنایت شد.
قذافی لیبی را به کشور جماهیری تبدیل کرد که کمیته های مردمی ابزاری در دست وی باشد تا مخالفان را از بین ببرد . بیچاره مردم لیبی که چهل سال تحت حکومت وی زندگی کرده است که با حمایت مالی از خرابکاری ، گروگانگیری و نمایشهایش ، مضحکه جهانیان شده است .
الحیات با اشاره به برخی از شیرین کاریهای قذافی می نویسد نمایشهای قذافی یکبار به جایی رسید که رئیس کمیته المپیک که از حمایت قذافی برخوردار بود ، تشخیص داد ساختمان وزارت نفت برای کمیته المپیک مناسب است و طی بیست و چهار ساعت وزارت نفت را تخلیه کردند و به این کمیته اختصاص دادند.
وقتی که خبر به اوپک رسید و یکی از وزراء از همتای لیبیایی اش پرسید آیا چنین خبری صحت دارد با شرمندگی جواب داد: آری این اتفاق در لیبی افتاده است .
الحیات نوشت : قذافی طی چهل سال لیبی را به مزرعه خصوصی اش تبدیل کرد در حالی که می توانست مروارید درخشان شمال آفریقا باشد زیرا سرشار از نفت ، گاز ، مناظر زیبا ، سواحل جذاب است و جمعیت آن از پنچ میلیون نفر تجاوز نمی کند. امیدواریم مردم لیبی پس از این تجربه هولناک به زندگی بهتری دست یابند.

هیچ نظری موجود نیست: