دکتر رضا حسین بر هنگامی که دو سنگ بهم می خورند، سنگ ضعف تر شکسته میشود. به همین دلیل، پیشروی در شرایط بسیار سخت نیاز به شخصیتی دارد که از شرایط سخت تر باشد. تبلور این سخن را امروز در جامعه عرب به روشنی میتوان مشاهده کرد. هر قدر که شرایط سخت تر بشود، عربها سخت تر میگردند. در واقع، فرهنگ انها محتوایی دارد که سخت تر شدن انها را در مقابله با سخت گیریهای دولتهای مستبد، امکان پذیر مینماید. سخت تر شدن از سختی ها، پیروزی قطعی را تضمین میکند؛ همانطور که سست شدن در مقابل سختی ها، شکست را تضمین می نماید.
پیروزی های شگفت انگیز فاتحان بزرگ و رهبران مصمم نشان میدهد که ایجاد ترس در دشمن و غلبه بر ترس در میان خودی ها، راهکارهای بسیار موثری در مبارزه موفق است. در ایران، رژیم موفق شده است که خود را از طریق ایجاد شرایط بسیار سخت، دستگیری، شکنجه و ا عدام شکست نا پذیر جلوه دهد و مردم را از طریق ایجاد ترس، نا توان، نگران، دو دل و متزلزل ببار اورد.
واقعیت این است که همان سختگیری هایی که در ایران وجود دارد در میان ممالک عربی هم وجود دارد. اما مبارزات فصلی، منقطع، مقطعی، گاه گاهی، بی هدف و بی برنامه در ایران، در طول مدتی دراز، مردم را مردد و رژیم را مصمم بار آورده است. رژیم ایران میداند که مردم به مناسبت فلان روز، مثلا، روز زن، بیرون می آیند و به مدت چند ساعتی تظاهراتی میکنند و به منازل خود باز میگردند. رژیم میداند که این یک حرکت یک روزه است و تداوم پیدا نمیکند،. هدفش هم سرنگونی نیست بلکه بیان آرزوهای خود در مورد مشخصی است. رژیم هم امکان امدن مردم را تا حد معینی اجازه میدهد و سپس عده آیی را کتکاری و عده ای را هم دستگیر میکند. این کار هم باعث شناخته شدن مخالفان رژیم میشود و هم مردم را به مدت معینی سر گرم میکند.
از سویی دیگر، عربها بصورت پیگیر، ممتد و پیوسته مبارزه میکنند. رژیم های عربی این را میدانند که مبارزات پیوسته، دیر یا زود پیروز میشوند. بخصوص که پیوستگی در مبازات و پشتکار در تعقیب هدف ها، باعث پدید امدن یک روحیه و فرهنگ جدید میگردد که لازمه موفقیت در کلیه کار ها ست. با این الگوی رفتاری، حکومت های عربی میدانند که هرچه مبارزات طولانی تر بشود، عمق و جذابیت انها بیشتر میگردد و مردم بیشتری را بسیج میکند. بنا بر این، با توجه بر ازریابی نیروها، حاکمان به این نتیجه میرسند که خود را بنحوی از گرداب نجات دهند.
۳۲ سال است که مردم ایران بطور منقطع و مقطعی مبارزه میکنند ولی رژیم همچنان بر سر جای خود باقی است؛ در حالیکه تونسی ها توانستند رژیم خود را ظرف ۲۲ روز و مصر ی ها ظرف ۱۸ روز با تظاهرات ممتد و پیوسته
سرنگون کنند. مردم لیبی هم نه از زندان و کشتن ترسیدند و نه از جنگ تمام عیار. یمنی، بحرینی ها، اردنی ها همچنان شبانه روز، بدون قطع حرکت ها، مبارزه میکنند.
حالا تصور کنید که ایرانی ها ، به جای ۳۲ سال، شبانه روز، و بطور پیوسته، به مدت ۳۲ روز، مبارزه کنند. قطعا پیروزی را به همراه خواهند داشت، گر چه تلفات نامعلوم خواهد بود ولی، بطور قطع، از تلفات ۳۲ سال، بسیار کمتر خواهند بود. ما به جای ۳۲ سال رنج و زجر مداوم، باید شجاعت مبارزه در ۳۲ روز را بطور مداوم و پیوسته داشته باشیم. پیوستگی مبارزات ضامن پیروزی ماست.
پیروزی های شگفت انگیز فاتحان بزرگ و رهبران مصمم نشان میدهد که ایجاد ترس در دشمن و غلبه بر ترس در میان خودی ها، راهکارهای بسیار موثری در مبارزه موفق است. در ایران، رژیم موفق شده است که خود را از طریق ایجاد شرایط بسیار سخت، دستگیری، شکنجه و ا عدام شکست نا پذیر جلوه دهد و مردم را از طریق ایجاد ترس، نا توان، نگران، دو دل و متزلزل ببار اورد.
واقعیت این است که همان سختگیری هایی که در ایران وجود دارد در میان ممالک عربی هم وجود دارد. اما مبارزات فصلی، منقطع، مقطعی، گاه گاهی، بی هدف و بی برنامه در ایران، در طول مدتی دراز، مردم را مردد و رژیم را مصمم بار آورده است. رژیم ایران میداند که مردم به مناسبت فلان روز، مثلا، روز زن، بیرون می آیند و به مدت چند ساعتی تظاهراتی میکنند و به منازل خود باز میگردند. رژیم میداند که این یک حرکت یک روزه است و تداوم پیدا نمیکند،. هدفش هم سرنگونی نیست بلکه بیان آرزوهای خود در مورد مشخصی است. رژیم هم امکان امدن مردم را تا حد معینی اجازه میدهد و سپس عده آیی را کتکاری و عده ای را هم دستگیر میکند. این کار هم باعث شناخته شدن مخالفان رژیم میشود و هم مردم را به مدت معینی سر گرم میکند.
از سویی دیگر، عربها بصورت پیگیر، ممتد و پیوسته مبارزه میکنند. رژیم های عربی این را میدانند که مبارزات پیوسته، دیر یا زود پیروز میشوند. بخصوص که پیوستگی در مبازات و پشتکار در تعقیب هدف ها، باعث پدید امدن یک روحیه و فرهنگ جدید میگردد که لازمه موفقیت در کلیه کار ها ست. با این الگوی رفتاری، حکومت های عربی میدانند که هرچه مبارزات طولانی تر بشود، عمق و جذابیت انها بیشتر میگردد و مردم بیشتری را بسیج میکند. بنا بر این، با توجه بر ازریابی نیروها، حاکمان به این نتیجه میرسند که خود را بنحوی از گرداب نجات دهند.
۳۲ سال است که مردم ایران بطور منقطع و مقطعی مبارزه میکنند ولی رژیم همچنان بر سر جای خود باقی است؛ در حالیکه تونسی ها توانستند رژیم خود را ظرف ۲۲ روز و مصر ی ها ظرف ۱۸ روز با تظاهرات ممتد و پیوسته
سرنگون کنند. مردم لیبی هم نه از زندان و کشتن ترسیدند و نه از جنگ تمام عیار. یمنی، بحرینی ها، اردنی ها همچنان شبانه روز، بدون قطع حرکت ها، مبارزه میکنند.
حالا تصور کنید که ایرانی ها ، به جای ۳۲ سال، شبانه روز، و بطور پیوسته، به مدت ۳۲ روز، مبارزه کنند. قطعا پیروزی را به همراه خواهند داشت، گر چه تلفات نامعلوم خواهد بود ولی، بطور قطع، از تلفات ۳۲ سال، بسیار کمتر خواهند بود. ما به جای ۳۲ سال رنج و زجر مداوم، باید شجاعت مبارزه در ۳۲ روز را بطور مداوم و پیوسته داشته باشیم. پیوستگی مبارزات ضامن پیروزی ماست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر