نفسهای پَسینِ ولایت فقیه!

احمد جنتی گفته: “رد ولایت فقیه، انکار خداوند است“. این حرف نشانه اوج درماندگی و ضعف روزافزون او و دیگر پاچه خواران خامنه ای برای جلوگیری از هم پاشیدن اردوی ولایت است. چرا که متدینانی که عملکرد ناصواب و ضد انسانی و ضد عقلی خامنه ای را در یکسال اخیر دیده اند، یکی یکی از دایره معتقدان به او، به صف مخالفان جدی و یا حداقل به منتقدان او تبدیل شده اند. و در بهترین شرایط بی تفاوتی پیشه کرده اند. امری که برای حفظ مشروعیت شخص خامنه ای در میان مدت و دراز مدت بسیار خطر آفرین است.

حرفهای درگوشی مردم علیه دیکتاتوری عریان او، روز به روز رساتر می شود. چه بسا سال گذشته، خامنه ای چندین بار فریاد های مردم به تنگ آمده از ولایت جور او را با گوشهای خود در خیابان آذربایجان شنید! اوضاع به همین منوال پیش برود خامنه ای در آینده نزدیک تنها به زور سرنیزه خواهد توانست بر مردم بپا خاسته فرمان براند! امری که نشانه هایش از هم اکنون به وضوح آشکار است. ولی فقیه امروز بیش از هر زمانی متزلزل است. او اکنون کمترین تحملی برای گفتار منتقدان خود را ندارد. این را می شود از واکنشهای عصبی چماقداران و زندانبانان و قاضیان گماشته ی او دید. به زندانهای بلند فرستادن و به صلابه کشیدن منتقدان، حتی از زبان افراد مذهبی و محافظه کاری چون “محمد نوری زاد” ریشه در همین ترس و لرز خامنه ای دارد.

فروریختن “هیمنه ی ولایت” و سقوط آزاد مشروعیت خامنه ای در یک سال گذشته، چاکران حضرتش را واداشته است تا سمینارها برای تبیین ولایت فقیه بگذارند، و یا برای نشاندن محبت خامنه ای در قلوب جوانان، به فکر طراحی واحدهای درسی در دانشگاهها و دبیرستانها باشند! و یا اینکه جنتی-نامها، هر از گاهی با گفتن نظرهای عجیب و احمقانه،تلاش کنند تا چهره مخدوش و ورشکسته ی ولی جائر زمان را ترمیم کنند.

جنتی:”رد ولایت فقیه، انکار خداوند است”!

امثال جنتی فکر می کنند متدینان غیر معتقد به ولایت فقیه، با شنیدن این انذارها، از ترس “کفر به خدا” به اردوی ولایت فقیه پناهنده خواهند شد! تلاشی بیهوده ای که نه تنها در جبهه سکولارهای سبز و اصلاح طلبان پیشرو، بلکه حتی در جبهه اصلاح طلبان خط امامی هم تاثیر نخواهد کرد. چه بسا ممکن است بیان چنین حرفهای سخیفی از منبرهای دولتی و از زبان افرادی چون جنتی، احمد خاتمی، صدیقی، علم الهدی و اخیرا ثمره هاشمی، بیش از پیش پوشالی بودن این نظریه را تداعی نماید و ذهنهای آزاد را از چیزی به نام “ولایت فقیه” یا مصداق آن ، “خامنه ای” برماند!

احساس افراد غیر معتقد به نظام و ضد انقلابها و کمونیستها و … نسبت به ولایت فقیه هم روشن تر از آن است که گفته شود. جوانان دانشجو هم که بسی پیشتر از این، از مفهومی به نام “سپردن اختیار فکر کردن” به شخصی به نام “ولی فقیه” گذشته اند.

بی شک امروز، نظریه ولایت فقیه، نفسهای پسین خود را سپری می کند و از آن جز رسوباتی وهم انگیز و احمقانه در ذهن افراد خودشیفته و خودفروخته ای مانند جنتی و علم الهدی و … چیزی نمانده است تا بر منبرها بلغور کنند و پامنبری ها با تکبیر و مرگ فرستادن بر منتقدان “ولایت فقیه”، احساس مسرت را در دل خطیبان بنشانند برای دقایقی! تا به غلط فکر کنند که هیمنه ی ولایت تا ابد پاینده است!

جناب جنتی! این طنابی که دین و دنیایت را به پایش بسته ای و برای صیانت از آن حق ها خورده ای و ظلمها در حق ملت روا داشته ای پوسیده است. دارد نفسهای پسین اش را در آی سی یو می گذراند. بیش از این خود را سزوار لعنت مردم نکن!

منبع: غلبير