مولانا عبدالحمید در خطبه های این هفته نماز جمعه اهل سنت زاهدان پس از تلاوت آیه «وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآَتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِير» به گوشه ای از جانفشانیها و قربانیهایی که صحابه در راه دین داده اند اشاره کرد و گفت: در آیه ای که خدمت شما تلاوت نمودم خداوند متعال مومنین را به طرف جهاد در راه خدا تشویق و ترغیب فرموده و دعوت می دهد. "جهاد" از جهد و تلاش مشتق شده است و به معنای به کار بردن تمام قدرت و توانایی خود در راه الله تعالی است، فرقی نمیکنید که این قدرت و توانایی، توانایی بدنی باشد- که آن را جهاد بالنفس می گویند- یا توانایی مالی باشد. - که آن را جهاد بالمال می گویند-
مولانا عبدالحمید در ادامه بیان انواع جهاد (جانی و مالی)، و التزام صحابه با هر دو نوع جهاد اشاره کرد و ضمن تلاوت آیه «الَّذِينَ آَمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»، خاطرنشان کرد: در این آیه الله تعالی تصریح نموده است که صحابه کرام رضوان الله علیهم اجمعین به هر دو نوع جهاد (مالی و جانی) التزام داشته اند و از همین مسیر بوده که در زمره فائزین و انسانهای خوشبخت قرار گرفته و در نزد خداوند متعال دارای اجر و پاداش شده اند.
ایشان در ادامه به واقعه هجرت آنحضرت صلی الله علیه وسلم به همراه حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه به مدینه منوره اشاره کرد و افزود: رسول اکرم صلی الله علیه وسلم و صحابه کرام از هیچ کوشش و تلاشی، اعم از مالی و جانی، در راه دین خدا دریغ نورزیدند؛ آنحضرت صلی الله علیه وسلم به همراه حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه، از دست مشرکین مکه، به مدینه منوره هجرت نمود، با توجه به اینکه هجرت نمودن طبق شرایط و اوضاع آن روز به هیچ وجه کار آسان و راحتی نمود، آنحضرت صلی الله علیه وسلم در مسیر پرمشقت هجرت، مدت سه شبانه روز در غار ثور مخفی شد. صحابه کرام نیز در راه خدا و دفاع از آنحضرت و کیان اسلام چنان جانفشانیهایی از خود نشان داده اند که دنیا مانند آن را هرگز به خود ندیده و نخواهد دید.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه به بیان نمونه هایی از فداکاریهای صحابه اشاره کرد و گفت: در غزوه خندق، با وجود اینکه صحابه حتی غذای کافی برای سیر کردن شکمشان نداشتند، اما با این وجود صبر و استقامت کرده و اقدام به حفر خندق در اطراف مدینه منوره نمودند، آنان در این اقدام قدرت ایمان و صبر خود را در مقابل دشمنانشان به نمایش گذاشتند، به طوری که صحابه با 3000مجاهد در مقابل لشکر دشمن که حدود 12000 نفر بودند مبارزه کرده و به پیروزی رسیدند، قرآن عظیم الشأن حالات صحابه در این غزوه را اینگونه به تصویر می کشد: «وإذ زاغت الأبصار وبلغت القلوب الحناجر».همچنین در غزوه بدر که مسلمانان از تجهیزات جنگی کافی برخوردار نبودند، اما با جمعیت 313 نفری خود در مقابل لشکر تا دندان مسلح مشرکین مبارزه کرده و جانفشانی نمودند. غزوه "ذات الرقاع" نیز که صحابه کفش نداشتند و پاهای خود را با پارچه هایی بستند، (به همین علت این غزوه به غزوه "ذات الرقاع" معروف شد) نمونه دیگری از ایثار و فداکاری صحابه است. صحابه کرام همه این مشکلات را به جان می خریدند ولی خوشحال بودند که دین خدا و رسولش را نصرت و یاری می کنند.
در غزوه "ذات العسرة"- همان طور که از نامش پیداست، از سخت ترین غزوات بشمار می رود- لشکر مسلمانان در بدترین حالت قرار داشت، و از یک سو فصل برداشت میوه ها نیز فرارسیده بود، اما صحابه میدانستند که سپاه روم در مرزهای جزیرة العرب مستقر شده و قصد حمله به مسلمانان را دارند. لذا آنان تمام حالات، اعم از منافع مالی و جراحات جسمی، را نادیده گرفته و برای مقابله با لشکر روم آماده شدند. در این هنگام رسول الله صلی الله علیه سلم اعلام فرمود: «مَنْ جَهَّزَ جَيْشَ الْعُسْرَةِ فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ (هرکس جیش العسرة را تجهیز نماید، مستحق بهشت خواهد شد.) که در این غزوه، حضرت عثمان رضی الله عنه سیصد شتر، حضرت ابوبکر رضی الله عنه تمام دارایی خود، و حضرت عمر رضی الله عنه نصف دارایی خود را در اختیار آنحضرت صلی الله علیه وسلم قرار دادند تا برای تجهیز لشکر استفاده شوند، و به این ترتیب بشارت بهشت را از آنِ خودشان کردند.
بله سروران گرامی، صحابه آنحضرت اینگونه با مال و جان در خدمت آنحضرت صلی الله علیه وسلم بوده و با شجاعت و قدرت تمام از اسلام دفاع می کردند.
مولانا عبدالحمید در ادامه به رشادتها و جانفشانیهای حضرت حسین اشاره کرد و گفت: حضرت حسین رضی الله عنه در خانواده ای بسیار مبارک و بزرگ رشد کرد، او کسی است که پدرش، علی بن ابی طالب، ملقب به "اسدالله" (شیر خدا) است، مادرش، حضرت فاطمه، بانوی زنان بهشت است، و جدش رسول خدا و خاتم النبیین حضرت محمد مصطفی، سرور و سردار تمام انبیا و مرسلین است. حضرت حسین کسی است که آنحضرت صلی الله علیه وسلم او و برادر بزرگوارش، حضرت حسن، را "سردار جوانان بهشت" معرفی نمودند.
مولانا عبدالحمید در ادامه به مجاهدتهای این دو صحابی جلیل القدر (حضرت حسن و حسین رضی الله عنهما) اشاره کرد و گفت: حضرت حسن و حضرت حسین و دیگر اهل بیت آنحضرت صلی الله علیه وسلم نیز برای دفاع از اسلام، در راه خدا مال و جان خود را قربان کردند.
هنگامی که خلافت و امارت مسلمانان را حضرت حسن رضی الله عنه بر عهده گرفت، و در بین مسلمانان اختلافاتی پیش آمد، حضرت حسن رضی الله عنه با وجود اینکه ممالک و سرزمینهای بسیاری تحت خلافت ایشان قرار داشت، اما مصلحت را بر این دید که خلافت را به صحابی جلیل القدر آنحضرت، حضرت معاویه رضی الله عنه، واگذار نمود و اینجا بود این پیشگویی رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در مورد حضرت حسن متحقق شد که فرمود: «إن ابني هذا سيد ولعل الله أن يصلح به بين فئتين عظيمتين من المسلمين» (این فرزند من (حضرت حسن) سردار و سرور است، و امید است که خداوند توسط او، بین دو گروه بزرگ از مسلمین صلح و آشتی ایجاد نماید.)
ایشان در ادامه خاطرنشان کرد: پس از اینکه بین حضرت حسن و حضرت معاویه مصالحه صورت گرفت، حضرت حسن و حضرت حسین در طول خلافت و امارت حضرت معاویه رضی الله عنه با مسالمت زندگی می کردند، اما زمانی که پس از حضرت معاويه، امارت به فرزندش یزید محول شد، از آنجایی که یزید صلاحیت امارت را نداشت، حضرت حسین رضی الله عنه احساس کرد باید در مقابل او قیام کرد، مخصوصا زمانی که عده ای از بزرگان کوفه- که مرکز خلافت حضرت علی بود- به حضرت حسین قول دادند که با ایشان بیعت خواهند کرد، عزم حضرت حسین بر این اقدام بیش از پیش جدی شد، لذا حضرت حسین برای عملی کردن قیام خود راهی کوفه شد.
اما قبل از اینکه حضرت حسین به کوفه برسد، فرماندار کوفه که از سوی یزید فرستاده شده بود، بر مردم کوفه تسلط حاصل کرده، نماینده حضرت حسین را به شهادت رساند و از مردم کوفه در تائید حکومت یزید بیعت گرفت.
اینجا بود که هنگامی که حضرت حسین به نزدیکیهای کوفه رسید و جویای احوال شد، مردم کوفه، همان کسانی که ایشان را دعوت کرده بودند، در سپاه یزید و در مقابل حضرت حسین قرار گرفتند، به طوری که حتی هنگامی که حضرت حسین راضی شد که دوباره به مدینه برگردد، آنان اجازه ندادند و گفتند که باید او را اسیر کرده و به نزد یزید ببریم، اما حضرت حسین این پیشنهاد را قبول نکرد و ندای «هیهات من الذلة» را سر داد.
مولانا عبدالحمید در ادامه بیان واقعه غم انگیز عاشورا گفت: جای تعجب است، کسانی که امام حسین را محاصره کرده و با وی سر جنگ داشتند، همان کسانی بودند که در نمازها به ایشان اقتدا می کردند، اما پس از ادای نماز، دست به خیانت زده و در مقابل ایشان ایستادند، ایشان را به شهادت رسانده و این جنایت بزرگ را مرتکب شدند؛ حضرت حسین توسط انسانهای خائن و فاسق در صحرای کربلا به شهادت رسید.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان ادامه داد: کسانی که در مقابل حضرت حسین قیام کردند، هدفی به جز پست و مقام و ریاست نداشتند، اما هیچکدام از آنها پس از این جنایت، بهره ای از پست و مقام دنیوی نبردند و در بدترین حالات زندگی کرده و با خواری و ذلت از دنیا رفتند، و نام بد آنها در طول تاریخ بر سر زبانها افتاد. سزای کسی که در مقابل حق قیام کرده و با حق بجنگد همین است.ایشان در ادامه به اهداف قیام امام حسین پرداخت و گفت: قیام حضرت حسین به خاطر مقام و منصب و مال و منال نبود، بلکه هدف قیام امام حسین اعلای کلمة الله بود، قیام امام حسین برای به دست آوردن قدرت نبود، شأن امام حسین بسیار بالاتر از این است که به خاطر قدرت یا رسیدن به منافع دنیوی قیام نماید، زیرا او فرزند حضرت علی است، همان کسی که فرمود: «لو لم يكن تنفيذ العدل والإنصاف للمظلوم لم أكن أقبل الخلافة»؛ (اگر اجرای عدالت و دفاع از حق مظلوم نبود، هرگز تن به خلافت نمی دادم.» مولانا عبدالحمید در ادامه به درسهایی که می توان از واقعه کربلا و قیام امام حسین آموخت اشاره کرد و گفت: از جمله درسهایی که از واقعه کربلا می توان آموخت این است که؛ انسانهایی هستند که برای رسیدن به پست و مقام و مال و منال دنیا، دست به بدترین جنایات می زنند، مانند این واقعه تاسفبار که گروهی از انسانها چنین جنایت بزرگی را در حق اهل بیت پیامبر، آن هم در دورانی که به دوران رسالت بسیار نزدیک بود، مرتکب شده و به خاطر مال و مقام چنان عملی را انجام دادند که باعث بدنامی آنان در طول تاریخ شد و خشم و نفرین مردم برای همیشه در حق آنان به جای ماند. امروزه مسلمانان از تمام کسانی که به خاندان پیامبر و اهل بیت ایشان بی احترامی کردند، متنفر هستند.
مولانا ادامه داد: پیام دیگری که واقعه کربلا دارد این است که؛ بندگان صالح و نیک خدا به هیچ وجه خواری و ذلت را تحمل نکرده، در مقابل باطل سر خم نمی کنند و در راه تحقق حق از هیچ گونه جانفشانی و ایثاری دریغ نمی ورزند.
ایشان در ادامه به جایگاه و اهمیت محبت با اهل بیت پیامبر اشاره نموده و خاطرنشان کرد: همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، امام حسین رضی الله عنه را قبول داشته و محبت ایشان را در قلب خود جای داده اند، به طوری که محبت حضرت حسین رضی الله عنه و سایر اهل بیت پیامبر جزو ایمان و اعتقادات اهل سنت است. اما باید توجه داشته باشیم که محبت به تنهایی کافی نیست، اینکه ما فقط بگوییم خلفای راشدین را دوست داریم و با اهل بیت محبت می ورزیم کافی نیست، بلکه باید سیرت و زندگی این بزرگان را بررسی کرده و اعمال و کردار آنان را در زندگی خودمان پیاده کنیم؛ حق را بپذیریم و در راه حق جانفشانی کنیم.
مولانا عبدالحمید در پایان، ضمن تاکید بر برقراری زمینه مساعد و تامین امنیت برای برگزاری مراسمات برادران شیعه طبق اعتقادات و مذهبشان، خاطرنشان کرد: برادران شیعه طبق فقه و مذهب خودشان در این ایام اقدام به برگزاری مراسم عزاداری می نمایند، اما خواسته و تقاضای ما از این برادران این است که در برگزاری این مراسم، مواظب باشند که به صحابه آنحضرت صلی الله علیه وسلم و دیگر بزرگان و عقاید اهل سنت هیچگونه بی حرمتی و توهینی صورت نگیرد، زیرا امروزه استکبار جهانی همواره در صدد ایجاد تفرقه و اختلاف در میان اقشار مختلف مسلمانان هستند و ما باید مواظب باشیم و نگذاریم که آنان به مقاصد شوم خود برسند.
مولانا عبدالحمید همچنین نمازگزاران را به روزه گرفتن در روز تاسوعا و عاشورا تشویق و ترغیب نمود
ایشان در ادامه به واقعه هجرت آنحضرت صلی الله علیه وسلم به همراه حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه به مدینه منوره اشاره کرد و افزود: رسول اکرم صلی الله علیه وسلم و صحابه کرام از هیچ کوشش و تلاشی، اعم از مالی و جانی، در راه دین خدا دریغ نورزیدند؛ آنحضرت صلی الله علیه وسلم به همراه حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه، از دست مشرکین مکه، به مدینه منوره هجرت نمود، با توجه به اینکه هجرت نمودن طبق شرایط و اوضاع آن روز به هیچ وجه کار آسان و راحتی نمود، آنحضرت صلی الله علیه وسلم در مسیر پرمشقت هجرت، مدت سه شبانه روز در غار ثور مخفی شد. صحابه کرام نیز در راه خدا و دفاع از آنحضرت و کیان اسلام چنان جانفشانیهایی از خود نشان داده اند که دنیا مانند آن را هرگز به خود ندیده و نخواهد دید.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه به بیان نمونه هایی از فداکاریهای صحابه اشاره کرد و گفت: در غزوه خندق، با وجود اینکه صحابه حتی غذای کافی برای سیر کردن شکمشان نداشتند، اما با این وجود صبر و استقامت کرده و اقدام به حفر خندق در اطراف مدینه منوره نمودند، آنان در این اقدام قدرت ایمان و صبر خود را در مقابل دشمنانشان به نمایش گذاشتند، به طوری که صحابه با 3000مجاهد در مقابل لشکر دشمن که حدود 12000 نفر بودند مبارزه کرده و به پیروزی رسیدند، قرآن عظیم الشأن حالات صحابه در این غزوه را اینگونه به تصویر می کشد: «وإذ زاغت الأبصار وبلغت القلوب الحناجر».همچنین در غزوه بدر که مسلمانان از تجهیزات جنگی کافی برخوردار نبودند، اما با جمعیت 313 نفری خود در مقابل لشکر تا دندان مسلح مشرکین مبارزه کرده و جانفشانی نمودند. غزوه "ذات الرقاع" نیز که صحابه کفش نداشتند و پاهای خود را با پارچه هایی بستند، (به همین علت این غزوه به غزوه "ذات الرقاع" معروف شد) نمونه دیگری از ایثار و فداکاری صحابه است. صحابه کرام همه این مشکلات را به جان می خریدند ولی خوشحال بودند که دین خدا و رسولش را نصرت و یاری می کنند.
در غزوه "ذات العسرة"- همان طور که از نامش پیداست، از سخت ترین غزوات بشمار می رود- لشکر مسلمانان در بدترین حالت قرار داشت، و از یک سو فصل برداشت میوه ها نیز فرارسیده بود، اما صحابه میدانستند که سپاه روم در مرزهای جزیرة العرب مستقر شده و قصد حمله به مسلمانان را دارند. لذا آنان تمام حالات، اعم از منافع مالی و جراحات جسمی، را نادیده گرفته و برای مقابله با لشکر روم آماده شدند. در این هنگام رسول الله صلی الله علیه سلم اعلام فرمود: «مَنْ جَهَّزَ جَيْشَ الْعُسْرَةِ فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ (هرکس جیش العسرة را تجهیز نماید، مستحق بهشت خواهد شد.) که در این غزوه، حضرت عثمان رضی الله عنه سیصد شتر، حضرت ابوبکر رضی الله عنه تمام دارایی خود، و حضرت عمر رضی الله عنه نصف دارایی خود را در اختیار آنحضرت صلی الله علیه وسلم قرار دادند تا برای تجهیز لشکر استفاده شوند، و به این ترتیب بشارت بهشت را از آنِ خودشان کردند.
بله سروران گرامی، صحابه آنحضرت اینگونه با مال و جان در خدمت آنحضرت صلی الله علیه وسلم بوده و با شجاعت و قدرت تمام از اسلام دفاع می کردند.
مولانا عبدالحمید در ادامه به رشادتها و جانفشانیهای حضرت حسین اشاره کرد و گفت: حضرت حسین رضی الله عنه در خانواده ای بسیار مبارک و بزرگ رشد کرد، او کسی است که پدرش، علی بن ابی طالب، ملقب به "اسدالله" (شیر خدا) است، مادرش، حضرت فاطمه، بانوی زنان بهشت است، و جدش رسول خدا و خاتم النبیین حضرت محمد مصطفی، سرور و سردار تمام انبیا و مرسلین است. حضرت حسین کسی است که آنحضرت صلی الله علیه وسلم او و برادر بزرگوارش، حضرت حسن، را "سردار جوانان بهشت" معرفی نمودند.
مولانا عبدالحمید در ادامه به مجاهدتهای این دو صحابی جلیل القدر (حضرت حسن و حسین رضی الله عنهما) اشاره کرد و گفت: حضرت حسن و حضرت حسین و دیگر اهل بیت آنحضرت صلی الله علیه وسلم نیز برای دفاع از اسلام، در راه خدا مال و جان خود را قربان کردند.
هنگامی که خلافت و امارت مسلمانان را حضرت حسن رضی الله عنه بر عهده گرفت، و در بین مسلمانان اختلافاتی پیش آمد، حضرت حسن رضی الله عنه با وجود اینکه ممالک و سرزمینهای بسیاری تحت خلافت ایشان قرار داشت، اما مصلحت را بر این دید که خلافت را به صحابی جلیل القدر آنحضرت، حضرت معاویه رضی الله عنه، واگذار نمود و اینجا بود این پیشگویی رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در مورد حضرت حسن متحقق شد که فرمود: «إن ابني هذا سيد ولعل الله أن يصلح به بين فئتين عظيمتين من المسلمين» (این فرزند من (حضرت حسن) سردار و سرور است، و امید است که خداوند توسط او، بین دو گروه بزرگ از مسلمین صلح و آشتی ایجاد نماید.)
ایشان در ادامه خاطرنشان کرد: پس از اینکه بین حضرت حسن و حضرت معاویه مصالحه صورت گرفت، حضرت حسن و حضرت حسین در طول خلافت و امارت حضرت معاویه رضی الله عنه با مسالمت زندگی می کردند، اما زمانی که پس از حضرت معاويه، امارت به فرزندش یزید محول شد، از آنجایی که یزید صلاحیت امارت را نداشت، حضرت حسین رضی الله عنه احساس کرد باید در مقابل او قیام کرد، مخصوصا زمانی که عده ای از بزرگان کوفه- که مرکز خلافت حضرت علی بود- به حضرت حسین قول دادند که با ایشان بیعت خواهند کرد، عزم حضرت حسین بر این اقدام بیش از پیش جدی شد، لذا حضرت حسین برای عملی کردن قیام خود راهی کوفه شد.
اما قبل از اینکه حضرت حسین به کوفه برسد، فرماندار کوفه که از سوی یزید فرستاده شده بود، بر مردم کوفه تسلط حاصل کرده، نماینده حضرت حسین را به شهادت رساند و از مردم کوفه در تائید حکومت یزید بیعت گرفت.
اینجا بود که هنگامی که حضرت حسین به نزدیکیهای کوفه رسید و جویای احوال شد، مردم کوفه، همان کسانی که ایشان را دعوت کرده بودند، در سپاه یزید و در مقابل حضرت حسین قرار گرفتند، به طوری که حتی هنگامی که حضرت حسین راضی شد که دوباره به مدینه برگردد، آنان اجازه ندادند و گفتند که باید او را اسیر کرده و به نزد یزید ببریم، اما حضرت حسین این پیشنهاد را قبول نکرد و ندای «هیهات من الذلة» را سر داد.
مولانا عبدالحمید در ادامه بیان واقعه غم انگیز عاشورا گفت: جای تعجب است، کسانی که امام حسین را محاصره کرده و با وی سر جنگ داشتند، همان کسانی بودند که در نمازها به ایشان اقتدا می کردند، اما پس از ادای نماز، دست به خیانت زده و در مقابل ایشان ایستادند، ایشان را به شهادت رسانده و این جنایت بزرگ را مرتکب شدند؛ حضرت حسین توسط انسانهای خائن و فاسق در صحرای کربلا به شهادت رسید.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان ادامه داد: کسانی که در مقابل حضرت حسین قیام کردند، هدفی به جز پست و مقام و ریاست نداشتند، اما هیچکدام از آنها پس از این جنایت، بهره ای از پست و مقام دنیوی نبردند و در بدترین حالات زندگی کرده و با خواری و ذلت از دنیا رفتند، و نام بد آنها در طول تاریخ بر سر زبانها افتاد. سزای کسی که در مقابل حق قیام کرده و با حق بجنگد همین است.ایشان در ادامه به اهداف قیام امام حسین پرداخت و گفت: قیام حضرت حسین به خاطر مقام و منصب و مال و منال نبود، بلکه هدف قیام امام حسین اعلای کلمة الله بود، قیام امام حسین برای به دست آوردن قدرت نبود، شأن امام حسین بسیار بالاتر از این است که به خاطر قدرت یا رسیدن به منافع دنیوی قیام نماید، زیرا او فرزند حضرت علی است، همان کسی که فرمود: «لو لم يكن تنفيذ العدل والإنصاف للمظلوم لم أكن أقبل الخلافة»؛ (اگر اجرای عدالت و دفاع از حق مظلوم نبود، هرگز تن به خلافت نمی دادم.» مولانا عبدالحمید در ادامه به درسهایی که می توان از واقعه کربلا و قیام امام حسین آموخت اشاره کرد و گفت: از جمله درسهایی که از واقعه کربلا می توان آموخت این است که؛ انسانهایی هستند که برای رسیدن به پست و مقام و مال و منال دنیا، دست به بدترین جنایات می زنند، مانند این واقعه تاسفبار که گروهی از انسانها چنین جنایت بزرگی را در حق اهل بیت پیامبر، آن هم در دورانی که به دوران رسالت بسیار نزدیک بود، مرتکب شده و به خاطر مال و مقام چنان عملی را انجام دادند که باعث بدنامی آنان در طول تاریخ شد و خشم و نفرین مردم برای همیشه در حق آنان به جای ماند. امروزه مسلمانان از تمام کسانی که به خاندان پیامبر و اهل بیت ایشان بی احترامی کردند، متنفر هستند.
مولانا ادامه داد: پیام دیگری که واقعه کربلا دارد این است که؛ بندگان صالح و نیک خدا به هیچ وجه خواری و ذلت را تحمل نکرده، در مقابل باطل سر خم نمی کنند و در راه تحقق حق از هیچ گونه جانفشانی و ایثاری دریغ نمی ورزند.
ایشان در ادامه به جایگاه و اهمیت محبت با اهل بیت پیامبر اشاره نموده و خاطرنشان کرد: همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، امام حسین رضی الله عنه را قبول داشته و محبت ایشان را در قلب خود جای داده اند، به طوری که محبت حضرت حسین رضی الله عنه و سایر اهل بیت پیامبر جزو ایمان و اعتقادات اهل سنت است. اما باید توجه داشته باشیم که محبت به تنهایی کافی نیست، اینکه ما فقط بگوییم خلفای راشدین را دوست داریم و با اهل بیت محبت می ورزیم کافی نیست، بلکه باید سیرت و زندگی این بزرگان را بررسی کرده و اعمال و کردار آنان را در زندگی خودمان پیاده کنیم؛ حق را بپذیریم و در راه حق جانفشانی کنیم.
مولانا عبدالحمید در پایان، ضمن تاکید بر برقراری زمینه مساعد و تامین امنیت برای برگزاری مراسمات برادران شیعه طبق اعتقادات و مذهبشان، خاطرنشان کرد: برادران شیعه طبق فقه و مذهب خودشان در این ایام اقدام به برگزاری مراسم عزاداری می نمایند، اما خواسته و تقاضای ما از این برادران این است که در برگزاری این مراسم، مواظب باشند که به صحابه آنحضرت صلی الله علیه وسلم و دیگر بزرگان و عقاید اهل سنت هیچگونه بی حرمتی و توهینی صورت نگیرد، زیرا امروزه استکبار جهانی همواره در صدد ایجاد تفرقه و اختلاف در میان اقشار مختلف مسلمانان هستند و ما باید مواظب باشیم و نگذاریم که آنان به مقاصد شوم خود برسند.
مولانا عبدالحمید همچنین نمازگزاران را به روزه گرفتن در روز تاسوعا و عاشورا تشویق و ترغیب نمود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر