۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

سانسور بزرگترین جنایت جنبش اسلامی!

تحسین امینی ـ سلیمانیه
ویژۀ سنی نیوز: انتقاد از خود، بازنگری به روند گذشته خود، سنتی است برگرفته از نصایح و سفارشات بزرگان؛ از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و امام صادق رضی الله عنه جملاتی نقل شده که بیانگر این معناست: باید فردایت بهتر از امروزت باشد، محاسبه و بازخواست خود در پایان هر روز قبل از اینکه خودت را تسلیم بستر خاموشی خواب کنی تا دریابی امروز چه کردی و آیا از دیروزت بهتر بوده‌ای یا خیر؟! مراجعه نوار روز بهدف توبه از گناهان و لغزشها و کوتاهیها..
امروز پس از گذشت سه دهه اگر بخواهیم پژواک رابطه تنگاتنگ و صمیمی و یک جانبه خود را با نظام تشیع صفوی تهران و قم بازنگری کنیم چه خواهیم یافت؟!..
آیا با همان صداقت و اخلاص و پاک سرشتی که ما با نظام فاشیست صفوی، به خواب و خیال اصلاح و سازندگی آن برخورد کرده‌ایم، تشیع صفوی نیز چنین برخوردی داشته یا اینکه ما تنها گوسفندانی ساده‌لوح و غافل بوده‌ایم که از سوی گرگ یا دوشیده می‌شدیم و یا اغفال و یا طعمه چرب و نرم او؟!
انقلاب خمینی که از فرانسه به ایران صادر شد (!) از نظر فکری بسیار فقیر بود، حرکت تشیع میراثی جز عزاداری، لعن ونفرین، فحش و ناسزا گویی، حقد و کینه نداشت به همین دلیل مجبور بود از نظر تنظیمی از گروهکهای داخلی چون سازمان مجاهدین خلق و حزب توده استفاده کند، و از نظر برنامه اسلامی و فکری نوشته‌های مفکران و اندیشمندان جنبش اخوان المسلمین مصر و جماعت اسلامی پاکستان را به عاریه گیرد.
شعارهای براق حرکت تشیع صفوی ( چون؛ دفاع از فلسطین، آزادی، برپایی نظام اسلامی، وحدت و همبستگی مسلمانان) و به عاریه گرفتن بسیاری از تفکرات حزبی و انقلابی حرکت اسلامی باعث شد بسیاری از اندیشمندان اسلامی اغفال شده، حقیقت تشیع را بدرستی درک نکنند.
این فهم نادرست وحسن ظن به تشیع باعث شد اندیشه مکارانه "وحدت و تقریب بین مذاهب" با سعه صدر بی‌مانندی بدون کوچکترین تفکری از سوی حرکت اسلامی مصر و پاکستان و سپس دیگران مورد قبول واقع شود. در آن روز کسی نپرسید؛ اگر قرار است وحدت و تقریبی بین شیعه و اهل سنت برقرار شود، چرا به سنیهای ایران ظلم و ستم می‌شود، و از بنای مسجد برای عبادت محرومند؟! چرا مرکز این دار تقریب در قاهر مصر باشد که یک شیعه در آنجا نیست، و چرا در تهران با یک ملیون سنی نباشد؟!
این تبلیغات آنچنان روشنفکران اسلامی را مسحور ساخته بود که اگر حرفی از ظلم و ستمی که بر اهل سنت ایران می‌رود به میان می‌آمد اخمها درهم فرو می‌رفت و شما در نزد آنها به عنوان یک فرد فتنه‌افروز تلقی می‌شدید!
در یک جلسه دوستانه با برخی از اعضای کادر رهبری جماعت اسلامی شمه‌ای بسیار گذرا از جنایتهای تشیع صفوی در عراق را بیان می‌داشتم، یکی از به اصطلاح شاخصترین اندیشمندان و سیاستمدارانی که متأسفانه دایره آگاهیش از روستایش تجاوز نمی‌کرد مرا به فتنه‌جویی و تندرو بودن متهم ساخت! بهترین و عاقلترین آنها شخصی از مجلس شورا بود که با خمینی از نزدیک آشنا بود، او به صراحت گفت: ما از همه جنایتهای نظام ایران، و از چهره ننگ و غیر انسانی آن بخوبی واقف هستیم. ولی یادت نرود این انقلاب به نام اسلام برپا شده است، ما نمی‌خواهیم آن سقوط کند و در تاریخ درج گردد انقلاب اسلامی فاشل است (!) و راه بر روی مسلمانان در سایر کشورهای جهان بسته گردد!!
مات و مبهوت مانده بودم، نمی‌دانستم به این تحلیل ملا نصر الدینی بخندم یا به آن پرخاش سیاستمدار و عقل کل، زار بگریم!..

هیچ نظری موجود نیست: