۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

صدور بیش از چهل سال زندان برای مبلغان مذهبی کرد زبان

سنی نیوز: 7 تن از مبلغان مذهبی کرد زبان از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به حبس های طولانی محکوم شدند.
بر اساس اخبار بدست آمده 7 تن از شهروندان بوکانی که از خرداد ماه 1388 در سلول های انفرادی وزارت اطلاعات شهرستان بوکان و ارومیه و بند های امنیتی 209 و 240 زندان اوین بودند و مدت ها توسط  نیروهای اطلاعاتی-امنیتی ارومیه و تهران برای اعتراف تحت فشار بوده اند اخیرا از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به زندان محکوم شده اند.
از سوی قاضی مقیسه آقایان ماموستا محمد برائی به یازده سال، عبدالله خسرو زاده، حسین حیدری، سبحان احمد زاده به شش سال و حسام محمدی، هیمن محمود تختی به پنج سال و صدیق احمدی به دو سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
جرم این افراد تبلیغ و برگزاری مراسم مذهبی، تشکیل جلسات مذهبی و خروج از مرز عنوان شده است و در حال حاضر تمامی این افراد به بند 350 زندان اوین منتقل شده اند.
لازم به توضیح است که از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد برخورد با اقلیت های مذهبی، قومی شدت یافته که می توان به محدودیت های ایجاد شده در ظرف ماه های گذشته برای مبلغان اهل سنت اشاره کرد.

تشيع از ديدگاه اهل بيت علیهم السلام

پژمان موسوی ـ خرمشهر
شیعه کیست و چگونه موجودی است؟
سنی نیوز: پرسشی است حیران که نه تنها تاریخ در جواب آن مات مانده، بلکه خود شیعه نیز ماهیت و حقیقت آنرا کشف نکرده‌اند، و گیر و دار تصویر مبهم این شخصیتی که گویا از جزیره ناشناخته یا سرزمین عجایب آمده آنها را مجبور ساخته، بر زبان امام صادق (ع) خود را چنین معرفی کنند: شیعیان ما از گلی ـ خمیری ـ مخصوص درست شده‌اند؟! به عبارت دیگر شیعیان از جنس آدم و فرزندان او نیستند! از گلی خاص درست شده‌اند. همان ایده و تصور یهودیان در باره خود!
بله شیعه خود را چنین می‌پندارد!.. و خود را عزیزان خدا می‌شمرند که از گناهشان پیشاپیش درگذشته است. و چون مسیحیان که گمان می‌برند عیسی خود را فدای آنها کرد، اینها امامان را قربانی خود می‌شمرند! که با شفاعتها و پارتی بازیهای جور واجور آنها را از عذاب الهی می‌رهانند!..
براستی حقیقت چیست؟!
آیا واقعا امامان از شیعه، و از کردار و ماهیت و شخصیت آنها راضی بودند یا خیر؟!..
آیا اصلا کسانیکه شیعه آنها را امامان خود می‌پندارند، شیعه را قبول داشتند یا اینکه گیاه بیگانه تشیع در باغ سرسبز ائمه روئیدن گرفته، و امامان آن را هرزه‌ای می‌دانستند که در پی ویرانی باغ سرسبز توحید و پیروی از رسول خدا (صلی الله علیه وسلم ) است؟!

اسناد ویکی لیکس در مورد ماموريت های سپاه قدس در عراق

بخشی از اسناد تازه منتشر شده از سوی ويکی ليکس، به نقش ايران در عراق اختصاص يافته و اين اسناد، ابعاد تازه ای از اين نفوذ را بر ملا کرده است.
روزنامه وال استريت جورنال، همگام با ساير رسانه های آمريکايی و اروپايی، سعی در کنکاش در اسناد منتشر شده توسط وب سايت ويکی ليکس کرده و مقاله ای در مورد اسناد مرتبط با نقش جمهوری اسلامی در عراق اختصاص داده است.
وال استريت جورنال در ميان اين اسناد، از نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق و تلاش اين نيروها برای نفوذ بيشتر در عرصه ی سياسی اقتصادی عراق پس ازآغاز جنگ در سال ۲۰۰۳ ميلادی نوشته است. بنا بر اسناد منتشر شده، ايران که هشت سال در جنگ با عراق بوده، با سقوط صدام حسين تلاش کرده است تا از همان روز اول از اين فرصت به نحو احسن بهره گيرد.
در يکی از اسناد محرمانه سفارت آمريکا در بغداد به تاريخ آوريل ۲۰۰۹، آمده است که نيروی قدس (شاخه فعاليت های برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در زمانی که هنوز کسی متوجه ايران نبوده ، ماموران خود را برای عمليات به عراق فرستادند.
بنابر اين اسناد محرمانه، اولويت ابتدايی ماموران ايرانی، ترور خلبان های جت های جنگنده ای بوده که در طول زمان جنگ هشت ساله ی ايران و عراق، حضور داشتند. بنا بريکی از اسناد به تاريخ دسامبر ۲۰۰۹، ۱۸۰ خلبان جت های جنگنده ی عراق تا سال ۲۰۰۸ کشته شده اند.
اما آن گونه که اين اسناد نشان می دهند، اهداف ايران به مرور زمان وسعت يافته و به سوی وابستگی اقتصادی عراق به ايران و همچنين تاثير سياسی تهران بر بغداد معطوف شده است. اگر چه مقام های ايرانی در موقعيت های مختلف اين اتهامات را رد کرده اند.
«قاسم سليمانی، فرمانده سپاه قدس»
بخش ديگری از اسناد فاش شده توسط ويکس ليکس، به قاسم سليمانی، فرمانده نيروی قدس، اختصاص دارد. مردی که از او به عنوان شخص اول هدايت کننده طرح ها و عمليات سياست های دولت جمهوری اسلامی ايران در عراق نام برده می شود.
در يکی از اين اسناد که توسط دفتر آمريکايی حضور منطقه ای ايران در دبی به تاريخ اکتبر ۲۰۰۸ نوشته شده، آمده است که ماموران نيروی قدس سپاه تحت عنوان نيروهای «هلال احمر» وارد عراق شده اند. اين سند می گويد اين نيروها به ساخت درمانگاه در شهرهای عمدتا شيعه نشين چون بصره، کربلاو نجف پردافته اند تا برای درمان و همچنين پنهان کردن اسلحه از آنها استفاده کنند.
همچنين در برخی از اين اسناد از حسن کاظمی قمی، سفير سابق ايران در بغداد، به عنوان يکی از نزديکان نيروی قدس نام برده شده است. وال استريت جورنال می نويسد که قاسم سليمانی، فرمانده نيروی قدس، علاوه بر آموزش و دادن سلاح به ستيزه جويان شيعه، بر کمک های اقتصادی ايران به عراق نيز نظارت داشته است.
روابط بازرگانی ايران و عراق تا پايان سال ۲۰۰۹ ميلادی به بيش از ۴ ميليارد دلار رسيده است. قاسم سليمانی همچنين بر کارهايی چون بازسازی اماکن مذهبی شيعيان در عراق نظارت داشته است.
همچنين بخشی از اين اسناد به نفوذ سياسی ايران در عراق و روابط سياستمداران عراقی با تهران اشاره کرده است. يکی ديگر از نکات اين اسناد موقعيت، آيت الله سيستانی، از مراجع عظام نجف است. بنا بر يکی از اين اسناد، که توسط ديپلمات های آمريکايی پس از ديدار با اين مرجع تقليد در نجف نوشته شده، آيت الله سيستانی اعلام کرده است که شخصا، ثبت نام از طلبه های ايرانی برای حضور در حوزه علميه نجف را ممنوع کرده تا از نفوذ سپاه پاسداران به اين حوزه جلوگيری کند.
رادیو فردا

گردانهای عبدالله عزام از اهل سنت خواست با حزب الله مبارزه کنند

به گزارش اخبار جهان اسلام به نقل از المسلم: روز چهارشنبه ی هفته ی گذشته گردانهای عبدالله عزام در لبنان از مردم اهل سنت خواست با حزب الله لبنان مبارزه کنند و شرکتهایی را که متعلق به این حزب است تحریم کنند .
در این پیام که از طرف رهبر این حزب "صالح بن عبدالله القرعاوی" می باشد آمده است که حزب الله سازمان اطلاعات و ارتش لبنان را برای دست درازی کردن علیه اهل سنت تحریک می کند.
قرعاوی این سؤال را مطرح کرد : چرا ارتش لبنان همیشه به مناطق اهل سنت در بیروت و کل لبنان حمله میکند و افرادی را دستگیر می کند ولی برای یک بار هم نشده که به منطقه ی شیعه نشین و ضاحیه ی بیروت حمله نمی کند؟.
وی گفت: از شما "اهل سنت" می خواهیم با سازمان اطلاعات لبنان و بازرسی هایی که به صورت بسیار زیاد در مناطقتان وجود دارند همکاری نکنید و اگر این کار را نکنید شما دارید با حزب الله همکاری می کنید و تسلط و قدرت حزب الله را افزایش می دهید.
قرعاوی حزب الله را به جمع آوری سلاح برای استفاده کردن از آنها در درگیریهای داخلی و بریدن سر اهل سنت و جماعت متهم کرد و دادکاه بین المللی را دست آویزی به این کار خود کرده است .
ارتش لبنان به صورت مداوم حملاتی را به مناطق اهل سنت در شمال کشور و در بقاع شرقی به بهانه ی مبارزه با قانون گریزان و عناصر گروهای خشونت طلب انجام می دهد.
گردانهای عبدالله عزام در ماه اوت گذشته مسئولیت حمله به نفتکش ژاپنی"ام ستار" در تنگه ی هرمز را بر عهده گرفت .
همچنین قبلا نیز مسئولیت خود را از شلیک موشک از جنوب لبنان به اسرائیل و حمله به منطقه ی توریستی طابا در مصر در سال 2004 و حملات دیگر به بندر عقبه در اردن و ایلات در اسرائیل در سال 2005 را بر عهده گرفته بود .

این مطلب را تقدیم آزادگان و آزاداندیشان می کنم که در برابر هیچ طاغوت و بتی سر ذلت فرو نیاورده و نمی آورند



مطلبی از کاربران اهوران نیوز:او که چنان درجه ای بر منزلت و وجود ما آدمیان نهاد که خلیفه خویش در زمین گردانیدو هر گونه حقارت و ذلت را بر این ناسپاسان خاکی ناپسند دانست ، بندگی او فخر و موهبتی است که که تقدیم بشر گردیده است.
آن ذات عظیم چرا؟!
آیا در این بندگی بر عظمت او افزوده و یا از ملک او کم می گردد و یا هر چه فرمان داده برای ارتقا خود ماست!؟
نزد او سرفرازی و سربلندی ،بزرگترین عبادت است و ذلت ما عظیمترین معصیت. تاج بندگی او بر سر نهادن و تن ندادن به بندگی غیر او در سایه عزتش و در پناه بردن به عظمت لایتناهی اوست که بطلانی بر ابهت پوشالی طاغوت کشیده و حقارت عینی و حقیقی طاغوت در انظار ما پدیدار و در قلوب ما لمس می شود.
 در این بندگیست که .....! پایان...
نکته: این نوشته روی کاغذ پاره بصورت بسیار ناخوانا توسط ناشناسی نوشته شده بود و با این که شاید ناگفته های بسیاری بقلم نیامده ولی همین دو - سه سطر نکات قابل تاملی را در خود داشت که من را بر آن داشت که بدون اجازه و شناخت از نویسنده ناشناسش تقدیم آزادگان و آزاداندیشانی کنم که در برابر هیچ طاغوت و بتی سر ذلت فرو نیاورده و نمی آورند .
یکی از کاربران اهوران نیوز

هجوم مزدوران رژيم به منطقه (سرنايي)واقع در 15كيلومتري پيرسوران و دستگيري تعدادي از جوانان طايفه شه بخش


شاهين بلوچستان : هجوم مزدوران رژيم به منطقه (سرنايي)واقع در 15كيلومتري پيرسوران و دستگيري تعدادي از جوانان طايفه شه بخش مزدوران رژيم آخوندي ايران هر چند وقت يكبار به منازل مردم بيگناه سني يورش مي برند و به اذيت و ازار اهالي اين منطقه مي پردازند.
رژيم زد سني ايران دنبال كوچك ترين بهانه مي گردد تا مردم مظلوم منطقه را دستگير و به سياه چالها منتقل كند تو اين چند ماه اخير دها بلوچ بيگناه در اين منطقه دستگير و به زاهدان انتقال داده شده اند كه هم اكنون هيچ خبري از آنها نيست چندين جوان بي گناه بلوچ دستگير و بعد چند روز جنازه هايشان تعويل خانواده هايشان داده شده طايفه شه بخش يکي از بزرگترين طوايف بلوچستان ميباشد.علاوه برفشارها و تبعيضات مشترکي که ازطرف رژيم جمهوري اسلامي به اين طايفه و بقيه طوايف بلوچي وارد ميشود آنها ازچند سال اخير دچار فشارهاي مضاعف و ويژه اي بوده اند
آنها بيشتر درجنوب شرقي زاهدان درمناطق “شوره ,دومک , کورين, چشمه , گوربند , رودماهي و قلابيد وپیرسوران ، سرناي ” سکونت دارند.
يکي از حادترين مشکلاتي که افراد اين طايفه ازچند سال اخيرگريبانگير آن هستند مسئله “اسم فاميلي” آنها (شه بخش و يا اسماعيلزهي) ميباشد. صرفا بخاطر اينکه اسم خانوادگي آنها “شه بخش” است بطور آشکار روزمره در مراکزي مانند “اداره ثبت مالکيت ” ،” اداره ثبت احوال ” و حتي مراکز آموزشي و استخدامي مورد تبعيض قرار ميگيرند.
هنگام مسافرت (شهر به شهر) فقط بخاطر اسم خانوادگيشان در” پستهاي بازرسي” مورد اتهامات بيهوده , آزار و اذيت قرار ميگيرند- ميتوان گفت که زندگي روزانه آنها هميشه همراه با دلهره و نگرانی ميباشد.
تعداد زيادي به دلايل امنيتي , اقتصادي و تحصيلي فرزندانشان در دانشگاه و محيط کارناخواسته اقدام به عوض کردن نام خانوادگي خود شده اند.
دوست دار مجاهدان از چاه احمد

۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

مرگ ۹۰ نفر به خاطر ابتلا به ایدز در شهر مقدس قم

سایت کلمه: رئیس مرکز بهداشت استان قم از مرگ ۹۰ نفر در شهر مقدس قم بر اثر ابتلا به بیماری ایدز خبر داد.
به گزارش مهر، محمد محمدیان در مراسم افتتاحیه نمایشگاه “روبان قرمز“ که به مناسبت روز جهانی ایدز در درمانگاه حرمی قم دایر شده است، در خصوص آمار مبتلایان به ایدز در ایران بیان داشت: در ایران ۲۲ هزار نفر مبتلا به ایدز شناسایی شده اند و تخمین زده می‌شود که بیش از ۸۰ هزار نفر در ایران به این بیماری مبتلا باشد.
وی با بیان اینکه هم اکنون در جهان ۶۰ میلیون نفر به بیماری ایدز مبتلا شده اند و تاکنون ۳۰ میلیون نیز جان خود را از دست داده‌اند، گفت: سالانه در جهان دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به جمع مبتلایان اضافه می‌شود و یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر نیز جان خودشان را از دست می‌دهند.
محمدیان ادامه داد: در استان قم هم اکنون ۵۰۰ نفر مبتلا به ایدز شناسایی شده است که ۵۰ نفر از آنان را زنان تشکیل می‌دهند و ۹۰ نفر از مبتلایان نیز تاکنون جان خود را از دست داده‌اند.
رئیس مرکز بهداشت استان قم در خصوص پیشگیری از بیماری ایدز در این استان بیان داشت: باید تمرکزمان بر روی قشر جوان استان باشد و آموزش‌ها و اطلاع رسانی برای این قشر آسیب پذیر بیشتر صورت گیرد.
وی افزود: آنچه نگران کننده است میزان زنان مبتلا به بیماری اچ آی وی و رشد صعودی آن در جامعه است که چند سالی است ارتباطات جنسی و غیراخلاقی در کشورمان رو به افزایش بوده است.

ویکی لیکس : خامنه ای سرطان خون دارد، ایران سالانه یک الی دو میلیون دلار به مقامات عراقی رشوه می دهد

به گزارش اخبار جهان اسلام به نقل از خبرگذاریها : اسناد منتشر شده از طریق سایت ویکی لیکس که بعدا توسط روزنامه ی آمریکایی نیو یورک تایمز منتشر شد نشان می دهد که بنا به تصریحات یکی از افرادی که خود ادعا کرده است از علی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 2009 شنیده است که آقای علی خامنه ای رهبر ایران مبتلا به سرطان خون است  و در مراحل پایانی عمر خود می باشد که طی چند ماه آینده خواهد مرد و من خودم را برای جانشینی وی آماده می کنم .
این منبع که یکی از افراد با نفوذ است و سفرهای زیادی به منطقه ی آسیا و به ویژه ایران دارد و با علی اکبر هاشمی رفسنجانی دیدارهایی داشته است که در یکی از دیدارهای خود این سخنان را از زبان وی شنیده است .
ارتباط سران عراقی با سپاه و ایران اسناد منشر شده ی ویکیلیکس در مورد عراق به 6677 سند می رسد که در آن برخی از سیاستمداران عراقی را متهم به داشتن ارتباط مخفیانه با رهبر سپاه قدس ایران در عراق یعنی "قاسم سلیمانی" می کند .
این اسناد را روزنامه های گاردین ، نیویورک تایمز ، دیر اشپیگل ، لوموند ، فاینال شال تایمز و دیلی تلگراف منتشر کردند .
سایت ویکی لیکس به نقل از اسناد حکومتی آمریکا نوشت: ایران نفوذ و سلطه ی خود را بر عراق گسترانده است و رئیس جمهور ایران محمود احمدی نژاد پایگاهی سیاسی در این کشور تأسیس کرده است . همچنین قاسم سلیمانی همه ی نیروهای اصلاعاتی و سیاسی کشورش را برای هم پیمانی با کشورش در عراق به کار می کیرد .
و یکی از اسناد که متعلق به چند ماه قبل از شروع شدن انتخابات در عراق است نشان می دهد که تهران حرکتهایی را برای تأثیر کذاشتن بر نتایج این انتخابات انجام داده است.
این اسناد فاش ساختند که کمکهای ایران به نوکران خود در عراق حدود صد الی دویست میلیون دلار به صورت سالانه می باشد که در این میان 70 میلیون دلار آن سهم مجلس اعلای انقلاب اسلامی به رهبری عمار الحکیم و شاخه ی نظامی این حزب به نام سازمان بدر به رهبری هادی العامری می باشد .
ایران از کره ی شمالی موشک دور برد خریده است
نیویورک تایمز به نقل از ویکیلیکس نوشته است : سازمان اطلاعات آمریکا یقین دارد که ایران موشکهای فوق پیشرفته را از کره ی شمالی خریداری کرده است که این موشکها می توانند غربی ترین مناطق اروپا را مورد هدف قرار بدهد .
این اسناد همچینی فاش ساخته است که آمریکا در مورد رهبران سازمان ملل "مثل بان کی مون" تجسس می کرده است.
نظر واشنگتن در مورد رهبران جهان در نامه نگاری های واشنگتن آمده است حامد کرزای رهبر افغانستان فردی بی نهایت سست اراده است و دچار توهمات شدید می باشد .
همچنین دیپلماتهای آمریکایی نخست وزیر ایتالیا را بی مصرف و به درد نخور توصیف کردند و ریس جمهور فرانسه را فردی حراف و خیلی احساساتی عنوان کردند . و در مورد صدر اعظم آلمان آنجلا مرکل گفته اند وی ریسک نمی کند و هیچ ابتکاری ندارد و رئیس جمهور ایران محمود احمدی نژاد را به هیتلر تشبیه کرده اند .
همچین این اسناد از گفتگوهای سری بین آمریکا و روسیه در ژنو پرده داشته اشت و تلاشهای آمریکا برای جنگ با القاعده در یمن را فاش کرده است.
محکوم کردن انتشار این اسناد از طرف غرب کاخ سفید پس از منتشر شدن این اسناد بلا فاصله آنرا محکوم کرد و گفت این کار باعث می شود که جان افراد زیادی به خطر بیفتد .برای پیشگیری از نتایج این اسناد واشنگتن قبل از منشر شدن آنها با شرکتهای ارتباطی خود تماس گرفت تا آنها از منتشر شدن این اسناد غافلگیر نشوند .
همچنین وزارت خارجه ی بریتانیا گفت منتشر شدن این اسناد می تواند امنیت ملی را به خطر بیاندازد و مطمئنا به نفع مصالح ملی نمی باشد .
کارمندان سایت ویکی لیکس در سایت اجتماعی تویتر گفتند که سایت ویکیلیکس مورد حمله ی هکرها قرار گرفت که برای مدت چند ساعتی از کار باز ماند .
دستور دستگیری جولیان اسانگ پلیس بین المللی اینتر پل اعلام کردکه وی یک حکم برای دستگیری مؤسس سایت ویکی لیکس به اتهام تجاوز به عنف صادر کرده است.
سایت رسمی اینتر پل نوشته است هرکسی که اطلاعاتی در مورد اسانگ ، استرالیایی الاصل که دارای 39 سال سن می باشد، دارد باید با پلیس محلی و یا کشوری تماس بگیرد .
گفتنی است که اسانگ هیچ وقت در ملأ عام ظاهر نمی شود و کسی محل زندگی وی را نمی داند و ناظران سیاسی بر این باورند که وی مدام محل زندگی خود را تغییر می دهد و در حال سفر به کشورهای مختلف است.

مردانگی نیروهای امام زمان در مقابله با یک زن چاقو بدست

واقعا به شهامت شما نیروهای گمنام امام زمان می بالم چون شهامت شما را در برابر شیرمردان بلوچستان دیده وشنیده بودم که خوب راههای فرار را زیر نظر می گیرید ولی فکر نمی کردم تا این حد شیر مرد باشید باید خامنه ای خبیث به شما ببالد که شیر هایی چون شما در اختیار دارد حقیقتا آمریکا از همین شیرمردان امام زمان می ترسد که جرأت حمله به خود نمی دهد اگر این شیرمردان امام زمان و خامنه ای ملعون نبودند دیر وقت ایران به تباهی کشیده می شد لذا باید ملت ایران در برابر این مردانگی ها از نیروهای امام زمان وشیران ایران و خصوصا از خامنه ای پلید برایتربیت ا ی نگونه شیران تشکر کنند



درگیری در در فرودگاه مهرآباد و کشته شدن یک مامور كلانتری

سایت دووربین ؛  به نقل از يك منبع آگاه، ساعت 3 دقيقه بامداد ديروز ماموران كلانتري 119 مهرآباد به چند نفر مظنون شده و در پي تعقيب آنها پرداختند اما افراد ياد شده در يك لحظه وارد عمل شده و با ماموران درگير مي شوند كه در نتيجه يک نفر از ماموران پليس به کشته و مامور ديگر مجروح مي شود. گفتني است در پي وقوع 2 عمليات تروريستي روز دوشنبه كه منجر به کشته شدن یک استاد دانشگاه شد، نيروي انتظامي اقدامات امنيتي و حفاظتي خود را به منظور افزايش سطح امنيت در شهر گسترش داده است. 
کیهان

صداي شليك سلاحهاي سنگين از كوههاي(بوته گز)در شرق چاه احمد

به گزارش آهوران نیوز:ترس و وحشت اشغالگران را فرا گرفته است بطوريكه ديروز كارواني از مزدوران رژيم به اطراف چاه احمد سرازير شدند وبه گشت زني هاي كور و بي هدف پرداختندبزدلان ترسو وقتي موتور سيكلتهاي مردم را از چند صد متري مي ديدند سلاحهاي خود را آماده شليك ميكردند.صبح امروز نيزصداي شليك سلاحهاي سنگين از كوههاي(بوته گز)در شرق چاه احمد شنيده شده است.
دوستدار مجاهدان از چاه احمد

آزاد سازی کشت خشخاش اهرمی برای نابودی ملت بلوچ

چند سالی است که رژیم جمهوری اسلامی به بهانه جلوگیری و مبارزه با مواد مخدرمرزهای شرقی کشور را مسدود کرده. و با هزینه سنگین قصد دیوار کشی دارد در صورتی که واضح و روشن است که رژیم قصد مبارزه با مواد مخدر که ملتی را ازپای در آورده ندارد و مقاصد نابودی ملت ایران بخصوص مردم بلوچ را دارد از جمله آزاد سازی کشت خشخاش در بلوچستان چند سالی است که مناطق کوهستانی بلوچستان زیر کشت خشخاش قرار گرفته .
بی آنکه دولت عدالت به ان توجه کند بلکه تشویق و تمجید هم بعمل میاورد اهرمی برای نابودی بلوچ امروزه در بلوچستان کشت خشخاش خیلی بصورت معمولی ادامه دارد این درد خانمان سوز کل مناطق کوهستانی بلوچستان را در بر گرفته و تا به استان هرمزگان و کرمان رسیده اما دولت هیچگونه واکنشی برای متوقف ساختن ان بعمل نیاورده کشت خشخاش امروز به شهرستانها هم رسیده که بسیاری در باغچه منزل ان را کا شت میکنند و امروزه در هر جا خبر از تریاک محلی است آیا اجازه کشت خشخاش دلسوزی برای مردم بلوچ است که در زیر خط فقر قرار دارند یا اهرمی برای نابودی ملت است تا جایی که میشود این مسئله را برسی کرد کشت تریاک برای این مردم هیچگونه منبع درآمدی هم نیست چون بخوبی میدانیم در مناطق کوهستانی وسعت زمین برای کشاورزی اندک است و مساحتی بین صد تا پانصد متر مربع در هر آبادی وجود ندارد و فقط برای مصرف روزانه کفاف میکند و دولت عدالت هم از این کار بسیار خرسند است زیرا بلوچ با دست خود بنیان و ریشه خود را نابود میکند لذا لازم است عزیزانی که در منطقه حرفشان شنیده و برای مردم قابل قبول است کوتاهی نکنند و به این مسئله توجه داشته باشند که مردم بلوچ کاملا در خطر نابودی صد در صد قرار دارد و از رسانه ها انتظار میرود بیشتر به این مسائل بپردازند و نظاره گرنابودی فرزندان خود نباشند
تک کوه نیوز

ویکی لیکس: کمکهای رژیم ایران به مزدورانش در عراق: سالیانه ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار

خبرگزاری فرانسه در مورد محتوای اسناد افشاگرانه ویکی لیکس نوشت: بسیاری دولت ها معتقدند که نوری مالکی نخست‌وزیر عراق یک عامل رژیم تهران است.
به گزارش الشرقیه ۲۹ نوامبر، بر اساس اسناد ویکی لیکس کمک های رژیم ایران به مزدوران عراقی اش بالغ بر ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار سالانه برآورد می شود.
به گزارش تلویزیون الشرقیه بر اساس یکی از اسناد منتشر شده توسط ویکی لیکس که مربوط به آوریل ۲۰۰۹(فروردین۱۳۸۸) است یک پنجم درخواست کنندگان ویزای ورود به عراق دارای روابط احتمالی با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات رژیم ایران بوده اند

ما بايد واقف باشيم کسانی که به پدر ايدئولژيکی خود مرحوم منتظری خيانت کردند به هيچ وجه به مولوی عبدالحميد و کاک حسن امينی ذره ای احترام قائل نيستند

تاريخ تکرار می شود! جنايات سلسله صفوی بر عليه اهل سنت بخشی تاريک از تاريخ منطقه را بخود داده است. تاريخی که با کمال تاسف در حال تکرار است. سخنان اخير مولانا حاج عبدالحميد اسماعيل زهی در دزآپ و ابراز نگرانی آشکار از ادامه و تشديد فاجعه ای صفوی وار بر عليه اهل تسنن، حاد ترين و متمدن ترين عکس العمل در مقابل ولايت سفيه و دار و دسته اش بود. سخنان مولانا بيانگر آن است که تاريخ پرفاجعه صفويان در حال تکرار شدن است. کشتاری بر عليه مردم بلوچ و اهل تسنن در راه است که طراح اصلی آن خامنه ای خونخوار، احمدی نژاد کوته بين و سرکردگان جنايتکار سپاه مافيايی هستند. کشتاری که باندهای تبه کار زابلی به سردستگی شهرياری ددمنش و نورا ی کفتارصفت، هزاه های شيعه افغانی، فالانژهای جيره خوار لبنانی و مزدوران بسيج، انصار حزب الشيطان و نظاميان رژيم در سپاه و ارتش مجريان آن خواهند بـود. حکام تبه کار و ضد بشر تهران تمام شرايط لازم را برای تکرار تاريخ سياه صفويان فراهم کرده اند. زابليهايی که خون هزاران بلوچ بيگناه را به گردن دارند هارتر از قبل شده و فشار را بر بلوچ و بلوچستان به اوج خود رسانده اند. مردم بلوچ، کرد و ترکمن چاره ای جز دفاع از موجوديت ملی و دفاع از مذهب خويش ندارند.
ما بايد واقف باشيم کسانی که به پدر ايدئولژيکی خود مرحوم منتظری خيانت کردند به هيچ وجه به مولوی عبدالحميد و کاک حسن امينی ذره ای احترام قائل نيستند.
بلـــوچ

کانادا؛ بررسی گنجاندن پاسداران در لیست تروریستی

به گزارش صدای آمریکا، روزنامه کانادایی اتاوا سیتی زن نوشته است، دولت کانادا نامگذاری سپاه پاسداران را به ‌عنوان یک نهاد ممنوعه تروریستی بررسی کرده است. این امر به دولت کانادا اجازه می ‌دهد تا معاملات مالی این واحد ویژه نظامی را هدف قرار دهد و کمک به آنرا جرم بشناسد.
همچنین وزیر امنیت داخلی کانادا گفته است، دولت کانادا در محکوم ساختن حمایت مداوم رژیم ایران از تروریسم بین‌المللی، بی ‌اعتنایی علنی آن به حقوق پایه‌ ای بشر و جاه‌ طلبیهای متقلبانه و خطرناک اتمیش، رک و صریح بوده است.
طرفداران قراردادن سپاه پاسداران در لیست سیاه می ‌گویند که فعالیتهای این نهاد نظامی در فراهم ساختن حمایت برای طالبان و تعدادی از گروههای تروریستی بین‌المللی، از طریق تامین منابع مالی، تسلیحاتی، مواد انفجاری و تعلیماتی، موضوعی شناخته شده است.
ائتلاف کانادایی ضدترور با اشاره به فعالیتهای سپاه پاسداران در افغانستان و همکاری با طالبان می‌گوید، امسال در یک ارزیابی مفصل تاکید شده است که سپاه پاسداران جای خود را در میان القاعده و گروههای دیگری باز کرده است که در فهرست کانادا از گروههای معرف فعالیتهای تروریستی قرار دارند.

جناب احمدی مقدم از نیروی انتظامی بوی تعفن به مشام میرسد

پس از جنایت میدان کاج که پیش چشمان ماموران نیروی انتظامی اتفاق افتاد تا بی کفایتی پلیس به همه اثبات شود این بار جنایتی دیگر در حضور پلیس در کرج رخ داد تا مهر تاییدی باشد بر اقتدار! پوشالی پلیس. هنوز زمان زیادی از مانور به اصطلاح اقتدار نیروی انتظامی نمیگذرد که در آن به جای تمرین آمادگی برای حفظ جان شهروندان به تمسخر اعتراضات سبز مردم پرداختند.
آقای سردار احمدی مقدم، کجاست اقتدار نیروی انتظامی تحت امر شما. آیا اقتدار پوشالی نیروی انتظامی خلاصه میشود به مبارزه با بد حجابی و سرکوب شهروندان ؟! آیا هیچ جای دنیا میتوان پلیس را تا به این حد بی قید و لاابالی یافت ؟ به جای طراحی دلقک بازی و نمایش های خیابانی بهتر نیست فکری به حال جسد متعفن نیروی انتظامی بکنید ؟
فیلم جنایت هولناک کرج در حضور پلیس :
زنی با چاقوی خود به شکم مردی میزند. بعد از مدتی پلیس از راه میرسد وعقب نشینی میکند و به تماشا می ایستد. اورژانس از راه میرسد او هم به تماشا می ایستد. این فیلم در یکی از خیابانهای کرج گرفته شده است

فعالیت دالبندین آنلاین در آدرس جدید

دالبندین آنلاین که جدیدترین اخبار سرمچاران بلوچستان ایران را به زبان - اردو به اطلاع خوانندگان میرساند ، چند روز پیش مورد حمله ی هکرهای رژیم آخوندی قرار گرفت ، دست اندرکاران سایت تصمیم گرفتند در آدرس جدید فعالیت خود را آغاز نمایند.
از دوستان عزیز گزارش میشود در انتشار آدرس جدید دالبندین آنلاین همکاری و همیاری نمایند.
آدرس جدید دالبندین آنلاین

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی توسط امریکا چند روز مانده به دور جدید گفتگوهای اتمی

در حالی که تنها حدود یک هفته به آغاز دور جدیدی از گفتگوهای هسته ای میان رژیم جمهوری اسلامی و گروه پنج بعلاوه یک (آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین و روسیه بعلاوه آلمان) باقی مانده است، امروز وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد که تعداد دیگری از شرکتهای مرتبط با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را مورد تحریم قرار داده است. مطابق اعلام دولت امریکا، هشت شرکت پوششی مستقر در جزیره "مان" (واقع در دریای ایرلند) و یک شرکت دیگر که در سوئیس فعالیت می کند، هدف رشته جدید تحریمها قرار گرفته اند. شرکتی که در سوئیس مستقر است، Pearl Energy Services نام دارد که توسط یک شرکت مالزیايی کنترل می شود. به گفته وزارت خزانه داری آمریکا، این دو شرکت در واقع برای بانک ملت وابسته به رژیم تهران فعالیت می کنند. بانک ملت پیش تر به دلیل کمک به برنامه هسته ای رژیم تهران در لیست سیاه آمریکا قرار گرفته بود. وزارت خزانه داری آمریکا همچنین اعلام کرده است که هشت شرکت پوششی دیگر را که در جزیره "مان" مستقر هستند و با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ارتباط دارند، تحریم کرده است. این شرکتها از این پس در لیست سیاه ایالات متحده قرار خواهند گرفت و هرگونه معامله با آنها ممنوع خواهد بود.

در یک حالت بسیار نادر، "حاجی شریف" شهروند صومالی پس از گذشت 20 سال از دست دادن حس شنوایی و سخن گفتن بر اثر اصابت گلوله در آغاز جنگ های داخلی که کشور ص

در یک حالت بسیار نادر، "حاجی شریف" شهروند صومالی پس از گذشت 20 سال از دست دادن حس شنوایی و سخن گفتن بر اثر اصابت گلوله در آغاز جنگ های داخلی که کشور صومالی در دهه نود شاهد آن بود، بعد از طواف بر خانه خدا و نوشیدن آب زمزم قادر به شنیدن و صحبت کردن شد.
روزنامه "الوطن" چاپ عربستان سعودی قصه این شهروند صومالی را چنین نقل می کند: بیست سال قبل هنگامیکه شریف در مدیریت حسابداری ایفای وظیفه می نمود و شرایط کشور در نتیجه جنگ های داخلی متشنج گردیده بود مورد اصابت گلوله قرار گرفت و حس شنوایی و سخن گفتن را از دست داد و مجبور به ترک کشور گردید. وی با خانوادۀ خود روانه انگلستان شد. حاجی شریف طی اقامت در کشور انگلستان زیر علاج برخی از پزشکان متخصص قرار گرفت لیکن موفق به یافتن درمان مناسب نشدند.
وی با همسر و چهار فرزند خود در بریتانیا زندگی می کند و مقامات این کشور کارتی را در اختیار وی گذاشته اند که نشانده کر و لال "گنگ" بودن وی است.
ولی پس از آنکه امسال وارد سرزمین مقدس وحی برای ادای فریضه حج گردید مژده نیکی را با خود برد و آن اینکه حس شنوایی و صحبت کردن را دو باره بدست آورد.
این واقعه بی سابقه وقتی اتفاق می افتد که وقتی حاجی شریف سعی و طواف را تمام نمود بسوی وضوخانه های جنوبی حرم مکی رفت و پس از بیرون آمدن از وضوخانه صدای آذان را شنید و با عجله همراهان سفر خود را از این واقعۀ خوش آگاه نمود و همه با وی به هیئت حج رفتند تا خبر خوشی را به آنان دست داده و ایشان کاملا مبهوت ساخته است خبر دهند.
مدیر اداره حج "عبد الصمد محمد" که از عاجز بودن حس شنوایی و عدم نطق حاجی شریف با خبر بود افزود که حاجی شریف در طول سفرش از بریتانیا تا جده آنچه را میخواست توسط نوشتن به خدمت گذاران هواپیما میرساند.
وی افزود: ما باور نداشتیم که حاجی شریف دوباره حس شنوایی و سخن گفتن را بدست آورده و از وی چندین بار خواستیم تا صحبت کند سپس وی را به ارژانس بیمارستان اجیاد واقع در مکه مکرمه بردیم و پس از تشخیص پزشکان متخصص ثابت شد که حس شنوایی و سخن گفتن وی سالم است.
دکتر محمد غزالی مشاور پزشک گلو و بینی در بیمارستان ملک فیصل واقع در مکه مكرمه افزود: حس شنوایی و نطق می تواند در طی شش ماه بهبود یابد اما در مواردی نادر به قدرت خداوند این حس دو باره بهبود یافته که این نوع از حالات بسیار نادری است که بوقوع می پیوندد. همچنان دکتر محمد غزالی از چشم دید خود در مورد بیماری که جز با عینک قادر به دیدن نبود یاد آورد شد که بعد از آنکه از آب زمزم استفاده نمود بینایی چشمانش دو باره برگشت و از پوشیدن عینک بی نیاز شد.

از اسناد منتشر شده ویکی لیکس؛ خشونت در بلوچستان و احمدی نژاد را احمق، بیرحم و ضد سنی خطاب کرد".

از اسناد منتشر شده ویکی لیکس؛ خشونت در بلوچستان

تذکر؛ آنچه ذکر شده عیناً مواردی است که در اسناد طبقه بندی شده ویکی لیکس آمده و هیچگونه دخالت و تصرفی صورت نگرفته است.
رده بندی در آرشیو ویکی لیکس؛ محرمانه  - تاریخ انتشارِ؛ ژوئن ۲۰۰۹
"این بخش شامل اطلاعاتی در مورد گزارش افزایش مشکلات امنیتی در بلوچستان ایران، ادعای اختلال در خط آهن ایران- پاکستان؛ یک پیام از یک مقام ارشد نظامی در مورد خطرات ناشی از تحرکات اقلیت های ایران؛ افزایش چهار برابری قاچاق هروئین از آذربایجان به ایران در سه ماهه نخست 2009 (در مقایسه با سه ماهه اول 2008) و شک و تردید در مورد قرارداد صادرات گاز ایران است". (جهت اختصار فقط گزارش های مربوط به بلوچستان را ذکر می کنیم)

خشونت بلوچ خط راه آهن ایران و پاکستان را مسدود کرده است!
  "چند مقام ایرانی، از جمله بازرگانان غیر سیاسی و جاسوسان ایران- باکو در مورد بمب گذاری انتحاری اخیر در مسجد شیعیان اظهاراتی داشته اند؛ پس از حمله به یک مرکز نظامی در زاهدان، خشونت بلوچ ها در منطقه مرزی و در داخل پاکستان بازتاب وسیعی داشته است است چنانکه این مسئله به طور پیوسته در طول چند سال متوالی ادامه داشته است. به گفته یک منبع، نیروهای امنیتی ایران ممکن است کنترل موثر خود را بر مناطق روستایی شاهد رشد این مسئله از دست بدهند. همه منابع خشونت فزاینده ای را در بلوچستان ایران متاثر از حوادث مشابه در طرف پاکستانی مرز  انعکاس می دهند".

 C) … According to one source, the Iranian security forces may be losing effective control over growing areas in the countryside. All noted that the rising violence in Iranian Baluchistan is mirrored and influenced by similar events on the Pakistani side of the border (recently described in ref

 "بر اساس شواهد، تعویق آشکاری در برنامه ریزی بلند مدت خط آهن میان پاکستان و ایران که در نزدیکی مناطق بلوچ نشین در دو سوی مرز اجرا شده است مشاهده می شود. راه آهن فعلی بین کویته پاکستان و زاهدان ایران در وضعیت بدی قرار دارد و نیز ظرفیت حمل و نقل محدودی دارد. علاوه بر این، بنا به گزارش های رسیده بارها و بارها در معرض حملات راکتی و دیگر اختلالات از جانب قبایل بلوچ قرار گرفته است. این خط که همچنین از میان مناطق بلوچستان ایران و پاکستان عبور میکند قرار بود در مارس 2009 افتتاح شود، بر طبق منابع ایرانی در باکو، سرانجام این اولتیماتوم غیرمحتمل است، بنابراین استفاده وسیع از خط آهن ایران- پاکستان برای ترانزیت محموله کالاهای بزرگ در آینده نزدیک بعید بنظر می رسد".

 "منبع وزارت خارجه (آمریکا) اعلام کرد که در سال 2008 ایران از پاکستان برای برقراری مسیر جدید امن تر و مدرن درخواست نموده، اما پاکستان تاکنون از قبول این درخواست خودداری کرده است. این منبع افزود که تهران مملو از شایعات در مورد افزایش ناامنی در بلوچستان است، این گزارش می افزاید؛ سپاه پاسداران و بسیاری از ماموران پلیس در استان سیستان و بلوچستان از انجام ماموریت خود در شب به علت افزایش خطر حمله خودداری می کنند".
The source added that Tehran is rife with rumors about the increasing lack of safety in Baluchi areas, and claimed that many guard and police posts in Sistan-Baluchistan areas are no longer occupied at night due to the increased danger of attack

یک منبع دیگر که نامش در ویکی لیکس ذکر نشده، "از اقدامات تحریک آمیز دولت احمدی نژاد به دلیل شیوه های ضد سنی (از جمله اذیت و آزار روحانیون اهل سنت و جماعات مذهبی و تخریب مساجد اهل سنت) و دیگر سرکوب های گستاخانه در چند سال اخیر انتقاد کرده است".

Another source, [Source removed] blamed the Ahmadinejad administration for pursuing provocative anti-Sunni practices (including harassment of Sunni clergy and congregations and raids on Sunni mosques) and other “arrogant” crackdowns over the last few years

"وی ادعا کرد که این اعمال همراه با نرخ بالای بیکاری، احساس تبعیض و خدمات دولتی ناچیز خشم مردم بلوچ را برانگیخته است، چنانکه آنها دولت مرکزی را دشمن خود می دانند. او انتصاب حبیب الله دهمرده از سوی احمدی نژاد به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان را یک اشتباه دانست، چنانکه او را احمق، بیرحم و ضد سنی خطاب کرد".
He cited the appointment of Ahmadinejad ally Habibullah Dehmordah as a Governor of Sistan-Baluchistan as a typical insensitive blunder, calling him a “stupid, brutal, Sunni-hater

منبع انگلیسی در ویکی لیکس؛ www.cablegate.wikileaks.org/tag/IR_0.html

‌امیری مراجع شیعه را خلع سلاح کرد

کتابخانه عقیده: "دوباره سرخ آب و سفید آب" چون پتکی بر سر عقلهای همیشه در خواب فرود آمد..
آقای علی حسین امیری خود را شیعه هدایت یافته‌ای معرفی می‌کند که از منجلاب بدعتها و خرافات شیعه رهایی یافته، شرفیاب نور هدایت قرآن کریم شده است، و از شرکیات و بدعات دست شسته ابراهیم وار بتهای جهالت را شکسته، سینه خویش را با گردنبند طلایی توحید ابراهیمی واراسته، بار دیگر در کتابخانه اصلاحگرای فارسی سر و گردنی به نمایش گذاشته است.
اینبار استاد "امیری" تنها 99 تیر از کمان اندیشه بر سینه جهل و خرافه رها کرده است. ایشان یک تنه تمامی جهان تشیع ـ البته اینبار انگشت اشاره‌اش مستقیما آخوندها و مراجع شیعه را نشان رفته ـ را به مبارزه طلبیده با اعتماد به نفس بی‌مانندی روئین تن چون جد امجدش حضرت سلمان فارسی رضی الله عنه از هیکل علمی جهان تشیع خواسته تنها به ده درصد 10% از پرسشهای حیران و بی‌پاسخ او جواب دهند، تا ایشان ریش و سبیلش را تراشیده به صورتش سرخ آب و سفید آب بمالد!
(عوام و بازاريها در ايران در پاسخ مدعي، مثلي مي آورند با اين مضمون: اگر چنين و چنان شد من ريش و سبيلم را مي تراشم و به جاي آن سرخاب و سفيدآب مي‌مالم.)!
نویسنده توانای شیعه هدایت یافته چندی پیش کتابی مختصر منتشر ساخت به عنوان "سرخ آب و سفید آب ـ شیعه پاسخ نمی‌دهداسلوب ساده و عام فهم ایشان انقلابی در فکر تشیع صفوی به پا نموده کاخهای کاغذی آنها را درهم درید. شیعه مات و مبهوت در برابر آن خلع سلاح شدند. البته طبق معمول برای ماست مالی کردن حکایت پژوهشگری صفوی بنام "مصطفی جوادی نسب" به اصطلاح ردیه بسیار مزخرفی بر کتاب نوشت که در واقع خاکستر در چشمان شیعه پاشیدن بود تا حقیقت را نبینند! او به شیوه آخوندهای شیعه صفوی تلاش کرده بود با تحریف پرسشهای بی‌پاسخ امیری، و سر و ته بری آنها ماهیچه‌های قدرتش را به نمایش گذارد که بجایی نرسیده بود. نویسنده محترم جوابیه‌ای در رد آن تلاش بی‌نتیجه شیعه به نام "بن بست" نوشت. و بار دگر شیعه را خلع سلاح نمود.
کتاب پیشین آقای امیری شهرت جهانی کسب کرده مورد قبول کتابخانه عربی جهان اسلام واقع شده، با عنوان "التحدی السافر" به عربی برگردانده شد. تا از این زبان مشترک جهان اسلام به سایر زبانهای جهانی ترجمه و چاپ شود.
اینبار آقای امیری دست روی زخم چرکین نهاده می‌خواهد به اصطلاح نمایندگان امام زمان را ـ به تعبیر خودشان ـ از سوراخ موش بیرون کشد تا به جهانیان نشان دهد که آخوند و مرجع شیعه طبلی توخالی بیش نیست.
او به این نتیجه رسیده که سخن گفتن با تکفیریهای جاهل شیعه، و خوارج حزب اللهی بی‌نتیجه است. حالا از مراجع و آخوندهای شیعه می‌خواهد تنها به 10% ده درصد از 99 سؤال ایشان پاسخی دهند که قابل قبول عقل ومنطق بشری و یا مطابق قرآن کریم باشد. تا ایشان دست غلامی آخوندها بر سینه زده، بار دگر شیعه گردد!
علی حسین امیری که با یقین و ایمانی راسخ توانسته از زیر بار بردگی آخوندهای سودجو و مذهب فروش خود را بیرون کشد بسیار دلسوزانه به ملت و قوم خویش می‌اندیشد و در تلاش است آن نور هدایتی که در قلبش تابیده را به سینه‌های دوستان و خانواده و عزیزانش منتقل کند.
در مقدمه کتاب (دوباره سرخ آب و سفید آب) می‌خوانیم:" البته برای خواننده عزیز شیعه که هموطن من است و من از صمیم دل امیدوارم هدایت شود می‌گویم که اگر در تاریخ به مطالعه‌ای عمیق بپردازی می‌فهمی که تفکر حضرت علی علیه السلام و شیعیان نخستین چیزی نبوده جز:
    1-عدالتخواهی.
    2-آزادی اندیشه و بیان
    3-صلح جویی
    4-عرفان
    5-محبت و اتحاد
    6-مبارزه با تندروهای دینی و غالیان.
و در یک کلام، شیعه چیزی نبوده جز یک حزب سیاسی، معتقد به این نکته که اگر بناست خلیفه‌ای انتخاب شود بهتر است که آن خلیفه از خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم باشد. ولی پیام واقعی آخوندهای رافضی مدعی تشیع پس از 1400 سال این شده است:
    1-ترویج خرافات
    2-ساختن دکان مذهب در کنار دین
    3-افسانه‌های تاریخی
    4-دشمنی و کین‌توزی با سایر مذاهب
    5-تندروی و غلو
    6-اصل شدن ائمه (که باید پیرو دین باشند) نه در کنار دین بلکه فوق دین!!!.....".
شایسته است هر فرد شیعه با خواندن این کتاب محکی به اندیشه‌ها و افکاری که از نیاکان به ارث برده زند، و عقل خود را قاضی و داور قرار دهد..
برای داونلود کتاب (دوباره سرخ آب و سفید آب) اینجا را کلیک نمایید. 
منبع: كتابخانه عقيده

۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

درنگی بر یادداشت یک مدیر مسئول!

چند روز پیش یک سایت وابسته به محافل افراطی در استان مطلبی با عنوان «یادداشت مدیر مسئول، برسد به دست مولوی عبدالحمید، اگر بگذارند!» به قلم فردی معلوم الحال که خود را مدیر مسئول آن سایت معرفی کرده بود، منتشر کرد.
با توجه به محتوای مطالبی که در این سایت از بدو تأسیس تاکنون منتشر شده است، این بار نیز بی پایه بودن ادعای مطرح شده در این نوشتار محرز و مشخص بود و ظرفیتی برای هرگونه واکنش در برابر انتشار آن وجود نداشت، بر این اساس پایگاه رسمی اطلاع رسانی اهل سنت ایران (سنی آنلاین) به جای پرداختن به این موضوع کم اهمیت، برنامه‏های از پیش تعیین شدۀ خود را دنبال کرد و از هرگونه واکنشی ابا ورزید.
اما چند روز قبل بود که یکی از شهروندان زاهدانی، ابتدا نگارش مطلبی در این زمینه را پیشنهاد کرد و پس از آن نوشتۀ خود را ارائه کرد، موضع "سنی آنلاین" با توجه به محتوای خاص نوشتۀ این شهروند تغییری نکرد، اما اصرار ایشان و اینکه می گفت نوشته ام بیش از آنکه پاسخی به مطلب مزبور باشد به تنویر افکار عمومی جامعه می پردازد، موجب شد بخش هایی از این نوشته را روی خروجی پایگاه رسمی اطلاع رسانی اهل سنت ایران قرار دهیم.
آنچه در پی می آید بخش هایی از این نوشته است:
«مهدی جهانتیغی» را از مدتها قبل می شناسم؛ جوانی که اگر سایه حمایت برخی از مسندنشینان استان را بر خود نمی دید، هیچ گاه موقعیت آنکه قلم به دست گیرد و خود را روزنامه‏نگاری باسابقه بنامد و مقام پرطمطراق مدیر مسئولی یک سایت به اصطلاح «خبری، تحلیلی» را به خود نسبت دهد، برای خود ساخته و پرداخته نمی دید.
او دست پرورده کسانی است که از یک سو خود را نماینده مردم مظلوم این منطقه می نامند و در تهران بر کرسی های سبزرنگ بهارستان تکیه می زنند و از دیگر سو در مواجهه با کوچکترین مشکل در می جهند و در جمع مردمی که دست دشمنان بار دیگر با ارتکاب جنایتی بی‏رحمانه عزادارشان کرده، میکروفن به دست می گیرند و بدون آنکه نیم نگاهی به پیامد اظهارات تفرقه افکنانه خود داشته باشند، دست به تحریک آنان و تخریب برادرانشان می زنند.
جهانتیغی اما، مقصر نیست، او بی تجربه تر از آن است که بتواند چنین برنامه های بلندمدتی را به منظور تفرقه افکنی و ایجاد تشتت و تنش میان مردم شیعه و سنی استان مدیریت کند، مقصر آن کسانی هستند که با رفتار فریبنده خود، بسیاری از جوانان پاک نهاد سیستانی را رهروان راهی که خود می برند، کرده اند و خویشتن را الگوی بی مثال آنان. مقصر آن سردارانی هستند که بی خبر از همه جا بدون آنکه کوچکترین شناختی از روحیات پاک مردم این منطقه و نیز ماهیت ادعاهای توخالی امثال اینگونه افراد داشته باشند، او و یارانش را مبارزانی کمربسته علیه پدیده ای به نام «وهابی‏گری» در استان قلمداد می کنند و با اعطای نشان افتخار و چندین سکۀ طلا از آنان تقدیر می کنند. سردارانی که بی گمان اگر خود آستین بالا می زدند و از بسیاری از مردم اهل سنت این استان در رابطه با این پدیده و ماهیت آن می پرسیدند، درمی یافتند که این مردم کوچکترین شناختی از این مقوله- که متاسفانه دست مایه بسیاری از تندروهای بومی برای رسیدن به نان و  نوایی شده است- ندارند.
حق می دهم به دست اندرکاران اندیشمند و فرزانه سایت «سنی آنلاین» که چون پیشنهاد نگارش رقیه ای به دنبال انتشار آنچه این آقا، خطاب به شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، تحت عنوان بی سرو ته و کوچه بازاریِ «یادداشت مدیرمسئول، برسد به دست مولوی عبدالحمید، اگر بگذارند!» در سایت موهن «زاهدان پرس» منتشر کرده بود، را به آنان دادم، او و سایتش را بی ارزش تر از آن دانستند که پایگاه رسمی اطلاع رسانی اهل سنت ایران در برابر خزعبلات منتشر شده در آن، مطلبی را روی خروجی خود قرار دهد.
می گفتند: فرد مورد نظر شما اولین باری نیست که دست به چنین اقداماتی اهانت آمیز می زند، راه برخورد با او و همفکرانش را قانون به خوبی مشخص کرده است، دیگر نوشتن رقیه و انتشار آن در این زمینه کارساز نیست.
از من اصرار بود و از آنان انکار، تا آنکه بالاخره موفق به جلب نظر آنان شدم، در واقع من هم اراده پاسخگویی نداشتم و در این زمینه با دست اندرکاران سایت «سنی آنلاین» هم عقیده بودم، هدف من تنویر افکار عمومی بود؛ قصد داشتم با حفظ حرمت قلم، اشاره ای مستقیم به تناقضات موجود در این اظهارات و بی پایه بودن آنها داشته باشم، باشد تا آنانی که «حراست» را بسان منطقه ای سبز، برای خود مأوی و سرپناه گرفته اند و مرکز فرماندهی خود قرار داده اند، بدانند که در این شهر آنانی که پروردگار متعال را تنها حامی خود می دانند، نیز می توانند قلم به دست گیرند و از خود دفاع کنند.
****
«به گزارش زاهدان پرس، مدیر مسئول پایگاه خبری و تحلیلی زاهدان پرس طی یادداشتی مهم و افشاگرانه بزودی به اظهارات اخیر مولوی عبدالحمید پاسخ خواهد داد، این یادداشت همچنین از تناقضات سخنان، تهمت های بی پایه و .. مولوی عبدالحمید پرده برداری خواهد کرد».
این چند جمله با چند بار تکرار، متن پراکنده و غیراصولی، خبری را تشکیل می دهد که صبح روز شنبه 22 آبان سال جاری سایت زاهدان پرس به انتشار آن پرداخت. به کار رفتن کلماتی پرجاذبه همچون: «مهم و افشاگرانه» «تناقضات سخنان» «تهمت های بی پایه» و «پرده برداری» در این متن، بسیاری را مشتاق انتشار هرچه سریعتر این یادداشت می کرد. تا آنکه چند روز بعد، یعنی صبح روز یکشنبه 30 آبان یادداشت مورد نظر با عنوان عامیانۀ «یادداشت مدیر مسئول، برسد به دست مولوی عبدالحمید، اگر بگذارند!» روی خروجی این سایت قرارگرفت. با اشتیاق تمام و اتخاذ سیاستی کاملا بی طرفانه شروع به مطالعه آن کردم، متن یادداشت کاملا بی قاعده به نگارش درآمده بود و این امر برای من که همواره روی چنین مسائلی حساس بوده ام، کار را سخت می کرد، با این حال به مطالعه ام ادامه دادم، تنها نکاتی که با ظرافت تمام به دنبال آن بودم، مواردی بود که می بایست برای من «مهم و افشاگرانه» بودن این یادداشت را توجیه می کرد. می خواستم بدانم یادداشت جناب مدیر مسئول از چه «تناقضات سخنان» و «تهمت های بی پایه ای» «پرده برداری» می کند؟ که متاسفانه با اینکه چند بار این نوشته به اصطلاح «یادداشت مدیر» را تا پایان مطالعه کردم، چیزی جز چند ادعای واهی و سخنانی شعارگونه خطاب به امام جمعه اهل سنت زاهدان همچون: «شما در راهی دیگر قدم گذاشته اید که اگر مولوی عبدالعزیز رحمه الله بود آن را نمی پسندید»، «سوال بنده از شما این می باشد مصاحبه با رسانه ای که رسما می گوید متعلق یه (به) سازمان جاسوسی آمریکا می باشد- رادیو فردا- و همچنین رسانه رسمی وزارت خارجه استعمار پیر یعنی انگلیس- بی بی سی فارسی- و چند رسانه دیگر چه توجیهی دارد؟»، «هر وقت ماه توانست در پشت ابر ماند شما نیز از نگاه ملامت آمیز جوانان اهل سنت در آن موقع پنهان خواهید ماند»، «چرا یکبار هم که شده با خود فکر نمی کنید که چرا اکثریت شیعیان استان بیش از 95درصدشان {!!!} به شما نه تنها اعتقادی ندارند بلکه اساسا اعتمادی ندارند،» «واقعا اگر برخی مصلحت ها نبود و برخی قضایا دربارۀ نزدیک ترین افراد به شما را به مردم استان اطلاع رسانی می شد فکر می کنید چند نفر آن وقت حاضر باشند آخرتشان را فدای دنیاطلبی نزدیکانتان کنند»، «یادتان رفته است که در ترکیه چه گذشت؟»، «اگر مردم بدانند در همین مسجد محترم مکی نزدیکانتان چه مسئولیتهای (یی) دارند و آنانی که با پشتیبانی تان به نمایندگی مجلس رسیدند چه نسبت فامیلی با شما دارند چه اتفاقی خواهد افتاد؟»، «من برایتان نگرانم.{!!} شما قطعا با پانزده سال قبل تفاوت کرده اید و این برای دنیا و آخرتتان خطرتا(نا)ک است»، دستگیرم نشد.
فی الواقع این ادعاهای بی سر و ته تمام آن افشاگری هایی بود که سایت فرافکن زاهدان پرس وعده داده بود به زودی مدیر مسئولش طی یادداشتی به واگویه کردن آنها خواهد پرداخت.
برای من و امثال من که سالهاست افتخار آشنایی با شخصیت عالیقدر مولانا عبدالحمید نصیبمان شده است، البته از همان ابتدا محرز و مشخص بود که این مدیرمسئول کذایی- که از زمان راه اندازی این سایت تا کنون نامی از خود در هیچ جا منتشر نکرده بود و بی نام، بر خلاف مصالح  و منافع ملی ملت شریف ایران، حرکت می کرد و بر این اساس از پیگرد قانونی در امان مانده بود- حرفی برای گفتن ندارد. بنابر همین اشتیاق زائدالوصفی نسبت به مشاهده درجا زدن این جوان داشتیم که بحمدالله این توفیق نصیبمان شد.
حال مروری بر یادداشت جناب مدیر مسئول خواهم داشت و با توجه به اینکه بیشتر موارد مطرح شده در یادداشت جناب ایشان، بی ارزش و غیرقابل واکاوی هستند، تنها چند نکته را مورد اشاره قرار خواهم داد:
1ـ باید گفت مرکز ثقل تمام ادعاهای مدیر مسئول سایت «زاهدان پرس» در نوشتار منتشر شده، پرداختن به مصاحبه های امام جمعه اهل سنت زاهدان با رسانه های خارجی است. او این اقدام مولانا عبدالحمید را «بازی با ناهلان (نااهلان)» توصیف می کند و خطاب به ایشان می نویسد: «سوال بنده از شما این می باشد مصاحبه با رسانه‏ای که که رسما می گوید متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا می باشد- رادیو فردا- و همچنین رسانه رسمی وزارت خارجه استعمار پیر یعنی انگلیس- بی بی سی فارسی- و چند رسانه دیگر چه توجیهی دارد؟»
این توجیه را به جای حضرت شیخ الاسلام ما تشریح می کنیم، آن هم نه برای آنکه خواسته باشیم در برابر جناب مدیر مسئول و کسانی که از او استفاده ابزاری می کنند، پاسخگو باشیم، بلکه با توجه به احترامی که همواره برای افکار عمومی جامعه قائل بوده ایم، خود را این بار نیز در برابر آن مسئول می دانیم.
مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان با توجه به اظهارات بی پرده و انتقادات سازنده ای که از مسئولان کشور داشته، مدتی است که تحت فشار به سر می برد؛ تمام رسانه های داخلی کشور از چاپ هرگونه مطلبی که به تایید و یا بازتاب دیدگاه های ایشان بپردازند، به  دستور مقامات مربوطه، ممنوع شده اند- طی همین هفته های اخیر بود که روزنامه محلی زاهدان به مدیرمسئولی جناب دکتر محمدتقی رخشانی مصاحبه ای با ایشان انجام داد. افکار عمومی آگاه می‏دانند که جدای از تذکرات داده شده به مدیرمسئول محترم این روزنامه، همین سایت زاهدان پرس که مدیر مسئولش ادعا می کند بارها به مدیران یا سردبیران رسانه هایی که علیه اهل سنت مرتکب بی انصافی ها شده اند، تذکر داده است که از جاده انصاف خارج نشوند، اولین رسانه ای بود که نسبت به انتشار آن مصاحبه واکنش نشان داده و آن را «رپرتاژ یک روزنامه مشارکتی برای مولوی عبدالحمید» قلمداد کرد.- به راستی در چنین فضای بسته ای که هیچ یک از رسانه‏های داخلی جرأت بازتاب تحولات و مشکلات اهل سنت ایران را به خود نمی دهد، برای رساندن فریاد بی صدای خود چه عملکردی باید از خود نشان دهیم تا مورد غضب آقایان قرار نگیریم؟!
مگر سکوت در چنین وضعیتی رواست و مصاحبه با رسانه های خارجی گناهی نابخشودنی به حساب می آید؟ اگر اینگونه است، پس چرا در آن روزهایی که انقلاب شکوهمند مردم ایران در حال به ثمر رسیدن بود، بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی، برای بازتاب تحولات ایران و بیان روند رو به رشد فعالیتهای انقلاب‏گران ایرانی از رادیو بی بی سی استفاده می کرد. چرا آن زمان «بی بی سی»، «رسانه رسمی وزارت خارجه استعمار پیر» لقب نمی‏گرفت؟!
حال که مشکلات اهل سنت ایران به اوج خود رسیده و تنها راه رساندن صدا و فریاد آنها سایتها و دنیای مجازی اینترنتی است، و متاسفانه اکثر قریب به اتفاق سایتها و وبلاگهایی که در جهت اطلاع رسانی اخبار و اوضاع اهل سنت ایران فعالیت می کنند، فیلتر شده و با محدودیتهای شدید مواجه می باشند، در چنین شرایطی برای رساندن پیام خود به گوش دیگران از دیگر رسانه ها استفاده نمودن، آیا گناهی نابخشودنی است؟!
2ـ بر اساس خبری که صبح روز شنبه 22 آبان روی خروجی سایت زاهدان پرس قرار گرفت، بنای کار بر آن بود که یادداشت جناب مدیر مسئول «افشاگرانه» باشد، یعنی در آن، دیگر خبری از ابهام و اشاره و کنایه و منصرف شدن از تشریح بسیاری از مسائل و البته جرائم، بنابر در نظر گرفتن برخی مصلحت ها و ملاحظات، نباشد که متاسفانه اینگونه نشد و باز ما شاهد ابهام و اشاره و کنایه بودیم.
به راستی چرا جناب مدیر مسئول بار دیگر به همان شیوه های نخ نما و تکراری خود روی آورد و نوشت: «واقعا اگر برخی مصلحت ها نبود و برخی قضایا دربارۀ نزدیک ترین افراد به شما را به مردم استان اطلاع رسانی می شد فکر می کنید چند نفر آنوقت حاضر باشند آخرتشان را فدای دنیا طلبی نزدیکانتان کنند.»؟
جناب مدیر مسئول! شما را به خدایی که می پرستید سوگند، بر این مصلحت ها چشم بپوشید و حداقل پاره ای از این قضایای مورد ذکر را با سند و مدرک اطلاع رسانی کنید. مبادا هم استانی‏های سنی مذهبتان، که نگارنده نیز یکی از آنان به حساب می آید، آخرتشان را فدای دنیاطلبی نزدیکان مولانا عبدالحمید کنند. مگر نشنیده اید که "در کار خیر حاجت هیچ استخاره- شما بخوانید «در نظر گرفتن مصحلت ها»- نیست؟!
جناب مدیر مسئول! شما در ادامه خطاب به مولانا عبدالحمید نوشته اید: «یادتان رفته است که در ترکیه چه گذشت؟» واقعا چه گذشته است؟ شما که قرار بود افشاگری کنید، این بهترین سوژه است. شما و آنانی که همچون عروسک خیمه شب بازی، به بازیتان گرفته اند، کعبۀ آمالتان تخریب شخصیت امام جمعه اهل سنت زاهدان است، پس بنابر کدام مصلحت از این فرصت طلایی سود نمی برید؟!
و نیز خطاب به ایشان نوشته اید: «اگر مردم بدانند در همین مسجد مکی نزدیکانتان چه مسئولیتهایی و آنانی که با پشتیبانی تان به نمایندگی مجلس رسیدند چه نسبت فامیلی با شما دارند چه اتفاقی خواهد افتاد؟»
به راستی جناب مدیر مسئول! شما و همفکرانتان چه تصوری از مجموعه مسجد مکی و حوزه دارالعلوم زاهدان دارید؟ به نظر می رسد آن را قلعه ای نفوذناپذیر تصور کرده اید، یا شاید تصور می کنید فضای حوزه دارالعلوم همچون محل کار شما- که البته آنجا را نه به لطف شایستگی ها و استعداد خود بلکه به مرحمت همان حامیان مسندنشین دست و پا کرده اید- است؟ همان جایی که اگر کسی قصد ورود داشته باشد، در وهله نخست که بهتر است از تصمیم خود منصرف شود! خیلی اگر اصرار داشت و کارش با شما یا سایر همکارانتان ضروری بود، پس از انجام کلی هماهنگی ابتدا باید بازرسی کامل بدنی صورت گرفته و در آخر باید راضی به آن باشد که چشمانش بسته شوند و دست در دست فردی که نمی شناسد، به حضور شما و یا همکارانتان شرفیاب شود.
نه جناب مدیر مسئول! در این مجموعه از این خبرها نیست. دارالعلوم آنگونه که شما تصور می‏کنید به صورت فوق سرّی اداره نمی شود و مردم عادی که تک تک آنان خود را عضوی از این مجموعه دینی- فرهنگی می دانند، بدون مواجهه با مأموران بازرسی وارد حوزه شوند و آزادانه تحقیق کنند که نزدیکان شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید دارای چه پستها و مسئولیتهایی هستند.
شاید برایتان جالب باشد که نگارنده از همان افراد عادی که از نزدیکان مولانا عبدالحمید به حساب نمی آیند، هستم و اطلاعات کاملی از این مجموعه دارم، آن روحیات ژورنالیستی را که شما سنگ آن را به سینه می زنید، بیش از آن دارا هستم و مطمئن باشید اگر مشکلی در این زمینه احساس می کردم، سکوت نمی کردم. به این نکته یقین کنید.
توصیه ام نیز به شما و همفکرانتان این است که بیش از این خود را به زحمت نیندازید و از تعابیری عامیانه همچون «اگر مردم بدانند...» یا «چه اتفاقی خواهد افتاد» استفاده نکنید، چرا که این شیوه بیش از آنچه شما تصور می کنید، ناکار آمد است.
و اما جناب مدیر مسئول در بخش پایانی یادداشت خود، پس از آنکه از استفاده دست اندرکاران سایت سنی آنلاین از مطلب یک سایت دیگر گلایه کرده است، مطلب مورد استفاده آنها را «یک مطلب جوابیه مانند به اخبار زاهدان پرس» قلمداد کرده و در ادامه خطاب به مولانا عبدالحمید نوشته است: «هرچند که دوستانتان در سایت مسجد مکی که به هنگام جواب به زاهدان پرس حتی از نام بردن زاهدان پرس وحشت دارند.» به نظر می رسد بزرگترین آرزوی جناب مدیر مسئول قرار گرفتن نام سایت فرافکن "زاهدان پرس" روی خروجی پایگاه رسمی اطلاع رسانی اهل سنت ایران (سنی آنلاین) است، باید به او حق داد که چنین تمنایی در دل داشته باشد؛ چه این امر بدون تردید در نگاه کارفرمایان جناب مدیر مسئول یک امتیاز و برگ برنده برای او محسوب می شود.
آنها هم حق دارند، چرا که نمی دانند ماهیت این سایت، به خصوص حال که مدیر مسئولش هویت خود را برای همگان فاش ساخته است، دیگر برای افکار عمومی جامعه به خصوص جامعه روحانیت اهل سنت پوشیده نیست.
حال دیگر همان اندک حساسیتی که به مطالب بی پایه این سایت وجود داشت، از بین رفته است، یاد و خاطره هفته نامه "توسن" که همین جناب مدیر مسئول امروز، نوشته هایی توهین آمیز در آن می نوشت و عنوان مستعار «شجاع الدین» و... را بر تارک آن درج می کرد، در اذهان زنده شده است.
اینک تردید نباید کرد که سایت زاهدان پرس و جناب مدیر مسئولش با آن کارفرمایان مسندنشینی که یک روز نصب و روز دیگرعزل می شوند و او ناچار به پریدن از شاخه ای (توسن) به شاخه‏ی دیگر (زاهدان پرس) است، به همان سرنوشتی گرفتار خواهند آمد که هفته نامه توسن و جناب سردبیرش، پس از تغییر مسند گردانندۀ اصلی‏اش، گرفتار آمد.
نکته پایانی
در پایان بار دیگر بر این نکته تاکید می شود که این نوشتار به هیچ وجه واکنش و یا به دیگرسخن، پاسخی بر ادعاها و نوشته های بی پایه و اساس منتشر شده در سایت زاهدان‏ پرس، نبوده و نیست.
نگارنده، همانگونه که پیشتر اشاره شد، بدون آنکه خود را در مقام پاسخگویی به اظهارات مدیر مسئول این سایت قرار دهد، نکاتی را صرفا جهت احترام به افکار عمومی یادآور شد.
والله علی مانقول وکیل