۱۳۸۹ بهمن ۲, شنبه

یارانه های نقدی آیت الله ها و مفتخورزادگان موسوم به آقازاده ها، چقدر است!؟

بسیارانی از ما شنیده و فراوان هم شنیده ایم گفته اند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. این را نه فقط ما که همان تحفه های لمیده در مغاکهای حوزه های بقول خودشان علمیه! اما بقول من و مایی چون من، حوزه های جفنگیه! نیز حتی در منبرها و وعظهاشان گفته اند: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
این را داشته باشید، حکومت اسلامی را ببینید که مشروعیت و موجودیت و هویت و فرمانبرداری از صاحب زمان و قانونیت خویش را از اسلام می گیرد اما بر جان و مال ملت و مملکتی چنگ انداخته به هیچ یک از مردم و فرهیختگان و برگزیدگان آن پاسخگو نیست اما به هر خرابه ی خرافه فکنی ای از مسجد و منبر گرفته تا چاه جمکران و گنبد و بارگاه امام و امازده از کیسه ی همین ملت و مملکت دست ودلبازانه می بخشد و بالا می کشد وهزینه می کند و کش می رود و خرافه می پراکند و در اوج وقاحتی که فقط برازنده ی حکومت اسلامیست، نسبت به فقر کمر شکن مردم و سفره خالی مردم نه تنها رحم نمی کند بلکه برای حل ساده ترین معضل معیشتی مردم وا می ماند.
همه ی ما بحث یارانه ها و قطع یارانه ها و پرداخت یارانه های نقدی را شنیده ایم. تنها صدای اعتراض علنی را هم از دهان فریبرز رئیس دانا، استاد اقتصادمان، شنیدم که چه برنامه ریاکارانه و خانمان برباد دهیست ولی علیرغم اثرات خانه خراب کن این برنامه که رئیس باصطلاح جمهور ابله حکومت اسلامی، همچنان بر طبل بلاهت و وقاحت اسلامی اش می کوبد و مردم تهیدست را از لقمه ی نان شب محروم می دارد و سرنخ همه ی واردات و صادرات و صنایع و منابع مالی/ اقتصادی کشور را به دست غارتگران سیری ناپذیر ِلمپنِ همین حکومت می دهد که کمر به نابودی میهن و ملت بسته اند و بر کوچک و بزرگ این مملکت رحم نمی کنند.
اصل برنامه یارانه یا سوبسیدهای دولتی چیزی نیست که در کشوری نباشد. یعنی در هر کشوری که بخواهید انگشت بگذارید بنوعی از سوی دولت یارانه یا سوبسید وجود دارد. در کشوری، دولت آن کشور برای تشویق و بالابردن تولید کشاورزی به بخش کشاورزی یارانه اختصاص می دهد، به بخش آموزش و درمان یارانه می دهد به بخش تولید صنایع یارانه می دهد و همینطور بخشهای دیگر مثل تحقیق و تحصیل و فرهنگ جامعه بنوعی تحت حمایتهای مالی دولت قرار می گیرد و این حمایتها نیز در کشورهای با ساختار دمکراتیک و قانونمند از سوی دولت برسی و کارشناسی و به روز می شود و به تایید پارلمان آن کشور می رسد( یعنی به تناسب تورم و شرایط اقتصادی و درآمدها و نظایر آن بازبینی و توازن لازم ایجاد می گردد) و برای اجرا به دولت ابلاغ می شود.
ولی همین یارانه ها در کشور بلا زده ی ما نه تنها قطع می شود بلکه به ریاکارانه ترین شکل نیز اجرا می گردد و با کمال وقاحت و فریبکاری قیافه حق بجانب هم می گیرند.
نگاهی گذرا به اختصاص بودجه از خزانه ملت! برای ساخت مصلی، گنبد امامها و امامزاده ها ( که از خیر سر ابلهان مثل قارچ همه جا، جا خوش کرده اند حتی در بهترین نقاط طبیعی!)، مساجد، انتشار کتابهای صد من یک غاز، رسانه هایی از نوع کیهان لمپن تر از خامنه ای!، واردات ِ هر بنجلی از پرده بکارت آقازاده ها بخوانس حرامزاده ها! گرفته تا نخود و لوبیا و برنج و عسل سرطانزا و چه و چه! که کمر تولید و صنعت ملی را شکسته است، بخوبی نشان می دهد که قطع یارانه از کجا و پرداخت نواله ای از بخشی از آن قطع شده ها! به مردم که ازکیسه مردم دزدیده شده است نه تنها پرده از فریبکاری حکومت اسلامی بر می کشد بلکه چنان فاجعه ای را پیش رو می گذارد که غارت منابع ملی در داخل شکم سیری ناپذیر این جانیان را پر نمی کند بلکه به اعتبارات و وامها و گردن گذاشتن به شرایط منابع مالی جهانی باز هم ازکیسه همین مردم بلازده نه تنها ظرفیتهای کنونی مملکت را غارتگرانه بالا می کشند بلکه از اعتبار نسلهای آینده نیز خرج می کنند بدین معنی که نسلهای آینده نیز بدیهی ها و عملکردهای غارتگرانه ی این جانیان را باید تاوان دهند. قطع یارانه ها از سوخت ( بنزین و نفت و گاز و......)، قطع یارانه ها ( به هرشکل) از قند و شکر و مرغ و گوشت و..... اکر در راستای تامین سرمایه گذاریها در بخش کشاورزی، دامپروی و کلا صنایع زیر بنایی و استراتژیک کشور بود باز می شد سنگی به دل گذاشت که سختی و گرسنگی ها و محرومیت را در یک مدت مشخص برنامه ریزی شده تحمل نمود و پذیرفت اما وقتی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد وارد می شود و هر آشغال چینی بازار ایران را اشباء می کند و اقلام وارداتی چنان گسترده و پیش پا افتاده است که در یک کلام توهین به ملت و مملکت و حتی بسیار حقارت آمیزاست، دم خروس از زیر عبای خامنه ای و مافیای بیت رذالتش، بیرون می زند که اینها مانند بسیاری از ادعاهای دهن پرکن، چه ریاکارانه به تاراج همه ی دار و ندار ایران و ایرانی نشسته اند
همه اینهایی که اشاره رفت گذشته از آن فریبکاری ذاتی ِحکومت اسلامی، در جهت بالاکشیدن غارتگرانه داروندار ملت و میهنمان، یک نکته را روشن می کند که سوبسیدها یا همان یارانه ها که قطع می شود، قطع یارانه ها نه فقط برای مردم و صنایع و تولید وجنبه هایی از این دست بلکه باید کلیه بخشهای اسلامی این حضرات را نیز در بر بگیرید یعنی نه به مسجد و حوزه علمیه ای از کیسه مردم ببخشند و نه به آیت الله و مرجع و عمامه بسری با هر بهانه یا با هر دلیلی که بگویی. وقتی مردم نیازمند لقمه نانی هستند وقتی که فرزند ایرانی از بیکاری و فقر خود را به آتش می کشد، دارایی این مملکت را خرج مصلی و گنبد و آخوند پروری کردن باید قطع شود بعبارت دیگر هیچ حوزه و مرکز آخوند پروری، هیچ انجمن و تکیه و صندوقهای واهی دینی نباید از کیسه ملت بودجه یا یارانه بگیرند. هر گونه کمک به این مراکز از کیسه ملت، قطع شود نه تنها که قطع شود بلکه همه ی آیت الله ها و مساجد و حوزه های علمیه و مراجع تقلید از هرگونه تبادلات مالی تحت هر نام خمس و ذکات و سهم امام و نذورات باید به دولت مالیات نیز بپردازند
وقتی ملتی برای شام شبش معطل است هزینه های چاپ و انتشار کتب دینی صدمن یک غاز!!! کمک به حوزه های علمیه و معاف بودن همه ی این مفت خوری ها باید قطع شود و این همان گفتمان آغازین است :چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
تردیدی نیست که حکومت اسلامی فریبکارتر، بی ریشه تر، بی مسئولیت تر از آن است که بتواند یا حتی بخواهد یک قدم راست بگذارد. همه ی این خدا فروشیها و صاحب زمان بازیها برای سرکیسه کردن مردم، به خاک سیاه نشاندن مردم برای هرچه بیشتر غارت کردن ایران و ایرانیست. وقتی به عملکرد و یاوه بافی های شان و دو دستی چسبیدن به ریسمان الهی و وحدت برای قتل و غارت و کشتار مردم و بالا کشیدن هر آنچه که بتوانند، دیدن حسالهای نجومی همین جانیان که مثلن فلان آیت الله در حساب بانکی خارج از کشور( داخل کشور را خودشان سرپوش گذاشته اند با مزدوران نواله گیرشان!) در می یابی که اینهمه ماجرای ولایت و رهبر و دفتر و دستک برای چه و از کجا آب می خورد
نگاهی به این فهرست شاید بخشی از غارت این جانیان را بنمایاند و مشت نمونه خروار است. با نگاه به این گزارش از وضعیت حسابهای حکومت مالیخولیای اسلامی، به فریادهای ما دیروز برچسب شایعه پراکن و وابسته به امریکا و اسرئیل و آسمان ریسمان بافتن می زدند اما افشاگریها و آشکار شدن دزدیهای نجومی و در یک کلام حاکمیت اسلام ناب محمدی بر همگان چنان آشکار و رسوا می شود که وقیحانه به تیغ سانسور و لاپوشانی قرار می دهند.
آیا یک نفر! یک نفر در این حکومت جهل و جنون نیست بگوید که یک آیت الله از کجای..........اینهمه پول آورده است آنهم به دلار و یورو و پوند در حسابهای بانکی خارج از کشور!!!؟
شاید آنانی که هنوز سنگ عدل علی و قسط و برابری اسلامی و دین و ایمان اسلامی به سینه می زنند! پاسخی به این همه جنایت و غارت حکومت اسلامی داشته باشند! تا دریابند از حرف تا عمل، کجای کارند!
توجه شما را به این فهرست که منبع آن نیز در زیر گزارشش آمده جلب می کنم شاید درد این قلم رااز دیدن اشک دختر بچه ای که به هنگام مصاحبه می گریست و غرورش را در تُن صدای بغض آلودش می پوشاندو از بخواب رفتن بی شامش می گفت. شام یعنی همان لقمه نانی که همسایه هایش می رساندند اما نرسید و گرسنه خوابش برده بود. وای اگر سیل خروشان اشکهای فرزندان میهنم جاری شود!
با مهر
گیل آوایی
ژانویه 2011
فهرستی از میلیاردها دلار، یورو، پوند، دزدیده شده از مردم ایران توسط مقامات حکومت اسلامی که در خارج از ایران مخفی شده است .

در ادامه مطلب دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست: